( آبکش ) آبکش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ، اِمرکب ) سقاء. کشنده آب از چاه. مستخلف : بدین چاه در آب سرداست و خوش بفرمای تا من بُوَم آبکش.فردوسی.برهنه سر و پای و دوش آبکش پدر شادمان روز و شب خفته خوش.فردوسی.هم از پیش آن کس که با بوی خوش همی رفت با مشک صد آبکش.فردوسی.سقائی است این لنبک آبکش بخوبی گفتار وکردار خوش.فردوسی.به آزادگی لنبک آبکش جوانمرد و با خوان و گفتار خوش.فردوسی.من از بیم آن نامور شهریار چنین آبکش گشتم و پیشکار.فردوسی.غلام آبکش باید و خشت زن بود بنده نازنین مشت زن.سعدی. || ظرفی مسین یا چوبین با سوراخ بسیار که آب برنج جوشانیده را با آن گیرند. چلوصافی. چلوپالا. سماق پالا. پالاوَن. ترشی پالا. پالاوان. - مثل آبکش ؛ یعنی بسیارسوراخ ، و بیشتر این تشبیه را در سقفی که آب از آن فروچکد آرند. || در اصطلاح مُقنیان آن طبقه ای از زمین سست که فرودِ زمین دِج و رست باشد و در چاه و کاریز کندن چون بدانجا رسند عادةً بیش حفر نکنند. || عِرْق و رگ برگها. «لوله هائی در گیاه که دارای سوراخهای ذره بینی بسیار و در میان آنها صفحه هائی مانند غربال است ». ( فرهنگستان طبی ) : گر گوش تو آهنگ شناس است در این باغ هر آبکش برگ گلی رشته سازی است.صالح یزدی.|| طعامی که تشنگی آرد.
معنی کلمه آبکش در فرهنگ معین
( آبکش ) (کِ ) ۱ - (ص فا. ) کسی که از چاه آب می کشد. ۲ - سقا. ۳ - (اِ. ) ظرفی سوراخ سوراخ از جنس مس یا روی که با آن آب برنج نیم پخته را کشیده آمادة دم کردن می کنند. ۴ - لوله - هایی در گیاه دارای سوراخ های ذره بینی بسیار که در میان آن ها صفحه هایی مانند غربال است .
معنی کلمه آبکش در فرهنگ عمید
( آبکش ) ۱. کشندۀ آب، آن که با دلو آب از چاه بالا می آورد، کسی که کارش کشیدن آب از چاه است: به چاه اندرون آب سرد است و خوش / فرودآی تا من بُوَم آبکش (فردوسی: ۶/۲۰۸ )، غلام آبکش باید و خشت زن / بُوَد بندۀ نازنین مشت زن (سعدی۱: ۱۶۶ ). ۲. کسی که با مشک یا دلو آب به خانه ها ببرد، سقا. ۳. (اسم ) سبد یا ظرف سوراخ سوراخ که برنج پخته یا سبزی و میوۀ شسته شده را در آن می ریزند تا آبش برود، چلوصافی. ۴. (زیست شناسی ) لوله های باریکی در گیاه که دارای سوراخ های ذره بینی است و مواد غذایی را انتقال می دهد، آوند: گر گوش تو آهنگ شناس است در این باغ / هر آبکش برگ گلی رشتهٴ سازی ست (مالک یزدی: لغت نامه: آبکش ). ۵. (صفت ) [مقابلِ کته] چلو.
معنی کلمه آبکش در فرهنگ فارسی
( آبکش ) ( اسم ) ۱- کشند. آب آنکه آب از حوض و استخر و غیره بیرون کشد . ۲ - سقا. ۳ - جاذب آب کشند. آب . ۴ - ظرفی مسین یا چوبین با سوراخ بسیار که آب برنج جوشانیده را با آن گیرند چلو صافی سماق پالا پالاون ترشی پالا . یا مثل آبکش . بسیار سوراخ ( بیشترسماق پالا پالاون در مورد سقفی که آب از آن فرو چکد گویند ) . ۵- آب خشک کن . ۶ - طعامی که تشنگی آرد . ۷- لوله هایی در گیاه که دارای سوراخهای ذره بینی بسیار و در میان آنها صفحه هایی مانند غربال است ( آب کش ) سقای کشنده آب از چاه
معنی کلمه آبکش در فرهنگستان زبان و ادب
آبکش [زیست شناسی- علوم گیاهی] ← بافت آبکش
معنی کلمه آبکش در دانشنامه عمومی
آبکش (دیر). آبکُش، روستایی است از توابع بخش بردخون در شهرستان دیر استان بوشهر ایران. روستای آبکش مرکز ( دهستان آبکش ) می باشد. این روستا در دهستان آبکش قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ آمار رسمی جمعیت روستا ۸۱۹نفر ( ۱۴۴خانوار ) می باشد.
معنی کلمه آبکش در دانشنامه آزاد فارسی
آبکش. آبْکِش (phloem) از بافت های گیاهان آوندی. وظیفۀ اصلی آن انتقال قندها و دیگر مواد_غذایی، مانند آمینواسیدها (← پروتئین) از برگ محل تولید، به سایر بخش های گیاه است. این امر تا ریشه ادامه دارد و مواد شیمیایی لازم برای رشد این بخش از گیاه نیز تأمین شود. در قسمت بالا نیز انتقال مواد ادامه دارد تا به میوۀ در حال تکوین برسد و آن را از قند غنی کند. قند با فتوسنتز در بخش های سبز گیاه، مانند برگ، ساخته می شود (← برگ). آمینواسیدها از قند و مواد معدنیجذب شده از خاک، مانند نیترات، ساخته می شوند. بافت آبکشی معمولاً در نزدیکی سایر بافت های ترابری در گیاهان، یعنی آوند_چوبی (گزیلم)، یافت می شود. بافت چوبی آب و مواد معدنی را منتقل می کند. در گیاهان غیرچوبی، آوند آبکشی و چوب به صورت دسته هایی، مانند رگبرگ برگ، یافت می شود. آوند آبکشی از عناصر غربالی و یاخته های همراه، و نیز مقداری یاخته از نوع اسکلرانشیم و پارانشیم تشکیل می شود. عناصر غربالی یاخته هایی طویل با دیواره های نازک اند که هر یک به انتهای دیگری وصل است و لوله هایی غربالی را تشکیل می دهند. منافذ بزرگ در دیواره های انتهایی آن ها عبور پیوستۀ مواد غذایی را ممکن می کنند. آوند آبکشی معمولاً همراه با آوند چوبی است. بافت چوبی بافت هدایت کنندۀ آب و مواد معدنی است. آوند آبکشی، برخلاف آوند چوبی، بافتی زنده است.
معنی کلمه آبکش در ویکی واژه
آبکش ظرفی سوراخ سوراخ از جنس مس یا روی که با آن آب برنج نیم پخته را کشیده آماده دم کردن میکنند. ظرفیت جوی یا کانال. (گیاهی): آوند؛ لولههایی در گیاه دارای سوراخهای ذرهبینی بسیار که در میان آنها صفحههایی مانند غربال هست. کسی که از چاه آب میکشد.؛ مقنی، سقا.
جملاتی از کاربرد کلمه آبکش
همه پیش آنکس که با بوی خوش همیرفت با مشک صد آبکش
وی از بهر مرغی بدی آبکش شدی حوصله کرده پر آب خوش
بیود آن شب تیره با می به دست همان لنبک آبکش میپرست
معدنچیان اولیه پلاسر در کالیفرنیا متوجه شدند که هرچه شن بیشتری پردازش شود، احتمال یافتن طلای بیشتری وجود دارد. معدنچیان به جای استفاده از قابها، جعبههای آبکشی، تشتهای بلند و غلتانکها، به منظور یافتن راههایی برای پردازش با سرعت بیشتر و مقادیر بیشتر شن، همکاری کردند. استخراج هیدرولیکی به بزرگترین و مخربترین شکل استخراج پلاسر تبدیل شد. آب از طریق یک شیلنگ کرباسی بزرگ به داخل کانالی که به صورت ممتد باریک میشود، هدایت میشد و از طریق یک نازل آهنی غول پیکر به نام «مانیتور» به خارج هدایت میشد. از جریانی با فشار فوقالعاده بالا از طریق دریچههای عظیم برای شستن کل دامنه تپهها استفاده میشد.
ریشه جان را از آن کن آبکش میوهٔ دلرا ازین کن آبدار
در اکتبر ۲۰۱۴, اُبی کانوئل، کشیش منصوب در کلیسای هیولای اسپاگتی پرنده ساکن سوری، بریتیش کلمبیا، کانادا، حق رانندگی خود را از دست داد. ابتدا درخواست کانوئل برای تمدید مجوز در پاییز ۲۰۱۳ رد شد، زیرا وی اصرار داشت آبکش را روی عکس نگهدارد. شرکت بیمه بریتیش کلمبیا تصمیم گرفت درخواست وی را بهطور قطعی رد کند یا به او مجوز رانندگی موقت دهد. این شرکت ادعا کرد که امتناع قطعی آنها در اکتبر ۲۰۱۴ بر اساس این واقعیت است که «مشتریان با پوشش سر در جایی که اعتقاد آنها از برداشتن حجاب منعشان میکند» حق گرفتن عکس با حجاب را دارند و «آقای کانوئل قادر نبود هیچ مدرکی در اختیار ما قرار دهد، که ثابت کند او نمیتواند در عکس سر خود را نپوشاند.»
خری آبکش بود خیکش درید کری بنده غم خورد و خر میدوید
در ۹ اوت ۲۰۱۱ رودیگر ویدا، رئیس کلیسای هیولای اسپاگتی پرنده در آلمان، موفق شد گواهینامهٔ رانندگی خود را، با آبکشی بر سر و لباس دزدان دریایی دریافت کند. این گونه پوشش در آلمان به عنوان یک مورد مذهبی پذیرفته شد.
غلام آبکش باید و خشت زن بود بندهٔ نازنین مشت زن
آب زراعتی، دهقانان ولسوالیهای قرقین و خماب ذریعه آبکشها از دریای آمو تأمین میگردد. ساحات زراعتی ولسوالیهای درزآب و قوش تپه للمی بوده، این دو ولسوالی به جز از سیلابها و برف و باران کدام منبع آبی دیگر ندارند.
همچو زرّی سیم کش یا همچو نانی آبکش تازه روی و تیغ زن، آسوده اندر اضطراب
استخراج هیدرولیک نوعی استخراج معدنی است که از جتهای آب پرفشار برای جابجایی مواد سنگی یا جابجایی رسوب استفاده میکند. در استخراج رسوبی طلا یا قلع، دوغاب آب_رسوب به دست آمده به سمت جعبههای آبکشی هدایت میشود تا طلا یا قلع را جدا کنند. این روش برای استخراج کائولن و زغال سنگ نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
در ژانویهٔ ۲۰۱۴ یکی از اعضای شورای شهر پومفرت نیویورک، هنگامی که برای عضویتش سوگند یاد میکرد، آبکش به سر گذاشت.
برای ساختن پنکوسیم، یک واحد سیمان پرتلند و ۳ تا ۷ واحد پنبهٔ کوهی (آزبست، سیلیکات آبدار منیزیم) را در هم میکنند و در آن آب زیاد میریزند (تا ده برابر بتن سیمانی) تا دوغاب تندروان گردد. دوغاب تندروان را آبکش میکنند تا کندروان شود. آن را از روی نمد گذرانند و آب زیادی آن را از زیر نمد میکند، تا خمیر شود؛ خمیر را مانند مقواسازی، از درون ماشین میگذرانند تا به شکل ورق درآید. آن را به اندازهٔ خواسته شده میبرند و لای دو صفحهٔ فولادی میرانند و به آن ۴۰ نیوتن بر میلیمتر مربع فشار میآورد تا ماندهٔ آب در آن بیرون رود. پنکوسیم ساخته شده را در هوای پر از بخار میگذراند تا سخت شود.
این غذا ابتدا با کمی تفت دادن سیر ورقهای نازک در روغن زیتون، گاهی اوقات با اضافه کردن خردههای فلفل قرمز خشک شده (در این صورت آنرا اسپاگتی سیر، روغن و فلفل مینامند) تهیه میشود. سپس روغن و سیر را روی اسپاگتی پخته شده در آب نمک می ریزند. پس از آن جعفری ایتالیایی ریز خرد شده معمولاً به عنوان چاشنی اضافه میشود. همچنین پنیر پارمزان رنده شده یا پنیر پکورینو را میتوان اضافه کرد، هرچند که استفاده از پنیر در اکثر دستور العملهای سنتی گنجانده نشدهاست. برخی از دستور پختها توصیه میکنند برای ایجاد سس ، مقداری از آب پاستا را به روغن زیتون اضافه کنید، اما دستور پختهای دیگری توصیه میکنند به سادگی روغن را روی پاستا آبکش شده بریزید، که در این صورت سس ایجاد نمیشود.
عدل وضع نعمتی در موضعش نه بهر بیخی که باشد آبکش
نه نه شاها که ما همه زندانیم نرد فلک و آبکش زندانیم
جمهوری چک در سال ۲۰۱۳ آبکش را به عنوان حجاب مذهبی افراد به رسمیت شناخت. در ژوئیه این ساللوکاس نوی، از اعضای حزب دزدان دریایی چک در برنو، اجازه یافت در کارت شناسایی خود، آبکش به سر پوشد.
کنون دست یازان ز خوردن بکش ببین زین سپس خوردن آبکش