آسایش طلب

معنی کلمه آسایش طلب در لغت نامه دهخدا

( آسایش طلب ) آسایش طلب. [ ی ِ طَ ل َ ] ( نف مرکب ) آسایش جوی.

معنی کلمه آسایش طلب در فرهنگ فارسی

( آسایش طلب ) ( اسم ) آنکه آسایش طلبد آنکه فراغت و کاهلی دوست دارد آسایش جو آسایش طلب .
آسایش جوی

معنی کلمه آسایش طلب در ویکی واژه

آسایش‌طلب
آنکه خواستار راحتی و آسودگی و دوری از رنج و سختی است؛ راحت طلب. بزدلان و آسایش طلبان همیشه چنین شکست می‌خورند. «خانلری»

جملاتی از کاربرد کلمه آسایش طلب

مرگ نتواند عنانِ بی‌قراران را گرفت نیست زیرِ خاک آسایش طلبکارِ ترا