انشاد

معنی کلمه انشاد در لغت نامه دهخدا

انشاد. [ اِ ] ( ع مص ) تعریف کردن گم شده را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تعریف گم شده کردن. ( آنندراج ). تعریف کردن گم شده. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مؤید الفضلاء ). تعریف کردن گم شده را وراهنمایی کردن به او. ( از اقرب الموارد ). || تعریف کردن خواستن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).طلب راهنمایی کردن به گم شده ( ضد معنی اول ). ( از اقرب الموارد ). || هجو کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || سرودن. ( یادداشت مؤلف ). شعر خواندن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ) ( غیاث اللغات ). خواندن شعر دیگری ، مقابل انشاء. ( یادداشت مؤلف ). شعر کسی را خواندن برای دیگری. برخواندن. خواندن و آوردن شعر از دیگری. ( فرهنگ فارسی معین ).
- انشادسرای ؛ شعرخوان. ( آنندراج ).
- انشاد کردن ؛ خواندن. قرائت کردن. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به منشد شود.

معنی کلمه انشاد در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) شعر خواندن .

معنی کلمه انشاد در فرهنگ عمید

۱. خواندن شعر کسی برای دیگری.
۲. شعر خواندن.
۳. هجو کردن.
۴. [قدیمی] راهنمایی کردن.
۵. [قدیمی] تعریف گمشده ای را کردن و در طلب آن رفتن.

معنی کلمه انشاد در فرهنگ فارسی

تعریف گمشدهای راکردن ودرطلب آن رفتن ، راهنمایی کردن ، هجوکردن ، شعرخواندن، خواندن شعرکسی رابرای دیگری
۱ - تعریف و وصف کردن گمشده را. ۲ - هجو کردن . ۳ - شعر کسی را خواندن برای دیگری بر خواندن خواندن و آوردن شعر از دیگری مقابل انشائ .

معنی کلمه انشاد در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شعر دیگری را خواندن و همچنین اعلان گمشده را اِنشاد می گویند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۲۹.
...
[ویکی فقه] انشاد (منطق). انشاد یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای مخاطبه مفید تخییل و مورد استفاده در صناعت شعر است.
عناوینی در خطابه های قیاسی به کار گرفته می شود که از آنها به «مخاطبات» تعبیر می شود. مخاطبات هشت نوع است: تعلیم، مجارات، مناظره، معانده (قیاس عنادی)، اختبار (قیاس امتحانی)، مجادله، خطابه و انشاد. غیر از موارد مذکور، هر چه از آن استفاده شود یا داخل در این مواد است یا غیر مانوس و متروک. ازمیان انواع مذکور، انشاد برای ایقاع اعتقاد و تصدیق به کار نمی رود، بلکه نقش آن تخییل (برانگیختن قوه خیال و به هیجان آوردن نفس از راه صورت خیالی) است و در صناعت شعر به کار می رود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: (۱) ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). (۲) جبر، فرید، موسوعة مصطلحات علم المنطق عند العرب.
۱. ↑ جبر، فرید، موسوعة مصطلحات علم المنطق عند العرب، ص۱۲۰.
...

معنی کلمه انشاد در ویکی واژه

شعر خواندن.

جملاتی از کاربرد کلمه انشاد

نه تن را به مقصود راهی و نه جان را از صبر پناهی. به خاطر رسید که کاش کلمه‏ای چند موزون در وصف اشتیاق بودی، و مضمونی چند منظوم در شرح فراق رو نمودی، تا گاهی به انشاد آن زنگ غبار از دل زدودی.
کارم انشاد کردن غزل و مدح یارم شمشیر و نام ایدز بیچون
آرام روانشاد (متولد ۱۳۵۵) داستان‌نویس و منتقد ادبی و ویراستار ایرانی است. آثار او نامزد و برگزیده رقابت‌های ادبی متعدد شده‌است. از جمله می‌توان به نامزدی و برگزیده شدن در رقابت‌های جایزه ادبی مهرگان و جایزه صادق هدایت اشاره کرد. آثار این نویسنده بارها مورد نقد و بررسی رسانه‌ها قرار گرفته‌است.
شاید که در این ترکیب و تألیف شرح درد دل خود کما ینبغی درج توان کرد و قصه سوز جان کما هو حقه بیان توانم نمود، و به وسیله انشاد آن داد این غم جانکاه توان داد.
صبا به باغ به وصفش گشوده دفتر گل هزار در چمن از مدح او کند انشاد
اما ای دوست در رسالۀ اضحوی مگر که نخوانده‬ای که ابوسعید ابوالخیر- رحمةاللّه علیه- پیش بوعلی سینا نوشت که «دِلَّنی عَلَی الدَّلیل؛ فَقالَ الرئیسُ أبُوعَلی فِی الرِّسالَةِ عَلَی طَریقِ الجَواب: ألدُخُولُ فِی الکُفْر الحَقیقیِّ وَالخُرُوجُ مِنَ الإِسْلامِ المجازِی وَ أنْ لاتَلْتَفِتإلّا بِما کانَ وَراءَ الشُخُوصِ الثَلاثّة حتّی تَکُونَ مُسْلِماً وَکافِراً، وإنْ کُنْتَ وَراءَ هَذا فَلَسْتَ مُؤمِنا وَلاکافِراً، وَإنْ کنْتَ تَحْتَ هَذا فَأنْتَ مُشْرَکٌ مُسْلِمٌ، و إنْ کُنْتَ جاهِلاً مِنْ هَذا فَإِنَّکَ تَعْلَمُ أنْ لاقیْمَةَ لَکَ وَلاتَعُدَّکَ مِنْ جُمْلَةِ المَوجَودات». شیخ ابوسعید در مصابیح می‬آرد که «أوْصَلَتْنی هذِهِ الکَلِماتِ إِلی مالاأوْصَلَنی إلیْهِ عُمْرُ مِاءَةِ ألفَ سَنَةٍ مِنَ العِبادَةِ». اما من میگویم که شیخ ابوسعید هنوز این کلماترا نچشیده بود؛ اگر چشیده بودی همچنانکه بوعلی ودیگران که مطعون بیگانگان آمدند،او نیز مطعون و سنگسار بودی در میان خلق، اما صدهزار جان این مدعی فدای آن شخص باد که چه پرده دری کرده است و چه نشان داده است راه بی راهی را! درونم در این ساعت این ابیات انشاد میکند که تقویت کن به ترجمۀ سخن مطعون آمدن بوعلی؛ گوش دار:
علی خلاقی در گفت‌وگویی که در «اعتماد» چاپ شد، به وصیت‌نامه سیمین دانشور اشاره کرده‌است که بر پایهٔ آن، لیلی ریاحی (دخترخواندهٔ سیمین دانشور) وارث ثلث اموال روانشاد دانشور و مسئول انتشار کتاب‌هایش دانسته شده‌است.
جان به تن اندر شدست منشی مدحش جان کند انشاد چون غزل کند انشی
آرام روانشاد سال ۱۳۵۵ به دنیا آمده‌است. او نویسنده و دانش‌آموخته زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر نویسندگی در زمینه تئاتر نیز فعالیت دارد. نوشتن را از اوائل دهه هشتاد خورشیدی از حلقه قصه شیراز آغاز کرده‌است از در اوائل کار نویسندگی از کارگاه‌ها و تجربه‌های ابوتراب خسروی و محمد کشاوز نیز بهره برده‌است.
این خدمت منظوم که در جلوهٔ انشاد دوشیزهٔ شیرین حرکات و سکناتست
به پیش مسند گل گوشه ریاحین است به بلبلان دهد انشاد شعر و انشا را
به قلم آرام روانشاد، ترجمه‌های متعددی از آثار انگلیسی ، ویرایش و منتشر شده‌است.
ستاده بدره ببر خازنانش در تقسیم نشسته نسخه به کف مادحانش در انشاد
از قراری که مرقوم داشته بودید گویا تمامی اوقات سرکار و قسوره روزگار بانشاد ضاله مصروف است. همانا فرض تر زین کار دارید، جائی که باشد نقل ومی بیکاری است این کارها.