انگوره. [ اَ رَ / رِ ] ( اِخ ) انگوریه ( شهر ) : ز انگوره کردند یاور طلب بیامد مدد نیزشان از حلب.نظام قاری ( دیوان ص 186 ).و نیز رجوع به انگوره ای شود.
معنی کلمه انگوره در فرهنگ فارسی
انگوریه
معنی کلمه انگوره در فرهنگستان زبان و ادب
{acinus} [زیست شناسی] انتهای کیسه ای شکل هر غدۀ خوشه ای
معنی کلمه انگوره در دانشنامه عمومی
انگوره ( به لاتین: Engure ) یک روستا در لتونی است که در شهرداری انگوره واقع شده است. انگوره ۱٬۵۷۲ نفر جمعیت دارد.
معنی کلمه انگوره در ویکی واژه
انتهای کیسهایشکل هر غدۀ خوشهای.
جملاتی از کاربرد کلمه انگوره
«وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنابِ» و از میوههای خرماستان و از انگورها، «تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً» از آن می میکنید، «وَ رِزْقاً حَسَناً» و روزی نیکو می سازید، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۶۷)» در آن نشانی آشکار است ایشان را که دریابند.
جیسو (به کرهای: 지소 یا: 支 巢)، بعد از این واقعه به میان مردمان قوم خویش بازگشت و با آنها از کشف خود گفت. با این حال، به زودی، هریک از کسانی که از این انگورها میخوردند، رشد دندان هایشان آغاز میشد. از استفراغ دندانها، بزاقی پدید آمد که تبدیل به زهر شد. و این بدان دلیل بود که آنها در آن حال، به منظور زنده ماندن، از چیزهای زندهٔ دیگر نیز میخوردند.
صورت انگورها اخوان بود چون فشردی شیرهٔ واحد شود
این شرابی را که ساقی گشتهای از کدام انگورها افشردهای
لاهرود در ایران به باغهای انگور آن شهرت دارد. این شهر و روستاهای تابعه آن دارای باغات بی بدیل انگور، زردآلو و گردو میباشند. همه ساله از باغهای این شهر، انگورهای بسیار زیادی برداشت شده و در سطح شهرستان، استان و حتی کشور مورد مصرف قرار میگیرد. به اعتقاد کارشناسان انگور این شهر به دلیل واقع شدن در موقعیت مکانی سرد و کوهستانی از مرغوبیت ویژهای برخوردار است. گرمای زیاد در تابستان و سرمای ملس در شبهای همین فصل موجب سفت شدن حبههای انگور شده و مرغوبیت خاصی به این محصول میدهد به گونهای که بنا به آزمایشها و شرکت در جشنوارههای کشاورزی مختلف از جمله کسب رتبه برتر در میان انگورهای کشورهای مختلف در جشنوارهای در کشور آلمان گواهی بر این مدعاست.
گفتم: ای عقلم کجایی؟ عقل گفت: «چون شدم مِی، چون کنم انگورهای؟!»
«وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ» و فرو فرستادیم از آسمان آبی باندازه حاجت خلق بدو، «فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ» آن را در زمین جای دادیم، «وَ إِنَّا عَلی ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ» (۱۸) و ما بر بردن آن آب تواناییم، «فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ» بیافریدیم شما را بآن آب بهشتهایی، «مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ» از خرما بنان و انگورها، «لَکُمْ فِیها فَواکِهُ کَثِیرَةٌ» شما را در آن میوههای فراوان، «وَ مِنْها تَأْکُلُونَ» (۱۹) و از آن میخورید.
انگور رهاورد این شهر است؛ و به علت آب و هوای مناسب یکی از شیرینترین انگورهای دنیا در شهر اسفرورین به بار مینشیند و کشمش اسفرورین نیز از بالاترین درصد شهد در سطح کشور برخوردار است.
حَدائِقَ وَ أَعْناباً (۳۲) درختستانها با در و دیوار ورزان با انگورها.
انگورها بر شاخها، مانندهٔ چمچاخها واویجشان چون کاخها، بستانشان چون بادیه
پس به دست خود همه انگورها افشردمی کردمی در خم سر آن را به گل اندودمی
«وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ» و در زمین پارههایی است از یکدیگر نزدیک، «وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ» و رزانی از انگورها، «وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ» و کشت زار و خرما بنان، «صِنْوانٌ» درختان دو ساق و سه ساق و چهار ساق، «وَ غَیْرُ صِنْوانٍ» و یک ساق، «یُسْقی بِماءٍ واحِدٍ» از یک آب همه را آب میدهند، «وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلی بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ» و ما لختی را از آن بر دیگر فضل میدهیم در شیرینی و نیکویی و بزرگی و همواری و در رنگ و بوی و طعم و جنس، «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ» در آن نشانهایی روشن است، «لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۴)» ایشان را که دریابند.