اجي
معنی کلمه اجي در لغت نامه دهخدا

اجي

معنی کلمه اجي در لغت نامه دهخدا

( آجی ) آجی. ( اِخ ) یا آجی چای. نام امروزی آن تلخه رود. ( فرهنگستان ). رودیست از کوههای سبلان سرچشمه گرفته ، با شعب عدیده که از قوشه داغ و بزغوش و سهند جاری شود از شمال تبریز گذرد و نزدیک قصبه گوگان بدریاچه ریزد، و از آب راهه های مهم آن یکی گومان رود است که در قصبه گومان به آن ملحق شود و شعبه ای از آجی چای از تبریز گذرد.
اجی. [ اَ ] ( ترکی ، اِ ) صاحب فرهنگ شعوری گوید بمعنی وزیر و آقا و در ترکی از نظر ادب بمعنی آقای من و پادشاه من استعمال شود.

معنی کلمه اجي در دانشنامه عمومی

آجی (ماهی). آجی ( انگلیسی: Caranginae ) یکی از ماهی های عناصر سوشی است. زیرخانواده ماهیان پرتوبالگان از خانواده ( زیست شناسی ) گیش ماهیان است که از بیست سرده و ۱۰۳ گونه تشکیل شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه اجي

ابراهیم خفاجی (عربی: إبراهيم بن عبد الرحمن بن حسين خفاجي، زاده: ۲۴ نوامبر ۱۹۲۶ – درگذشته: ۲۴ نوامبر ۲۰۱۷) شاعر و ترانه‌سرای معاصر سعودی و تهیه‌کننده سرود ملی عربستان سعودی است. وی که منتصب به قبیله خفاجه در منطقه حجاز مکه است در مکه مکرمه به دنیا آمد.