معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 24
- اثنی
- اجفان
- برجستن
- برومندی
- باکره
- بستار
- خفه کردن
- استقراض
- اینطرف
- بساوند
- آشفته حالی
- بتازگی
- ارتداد
- بربستن
- برگردانیدن
- باحور
- افطار
- استیل
- ارزنده
- استون
- ایرج
- برترین
- بالعکس
- بستن
- اجود
- اجتناب
- احتشام
- بالن
- امنیت
- برآمد
- ایاب
- ارشاد
- امد
- اوکو
- الحق
- بزغاله
- استواری
- اسقاط
- انجل
- استرلینگ
- برانگیختن
- بشت
- احمق
- بزرگ داشتن
- افتضاح
- آچار
- اسکات
- اراذل
- اعلاميه
- باطله
- اسکاتلند
- بارگاه
- امتحان
- اسماع
- امتنان
- استکشاف
- استمداد
- امارت
- باکس
- اغرب
- افغانی
- اعیانی
- اینهمه
- باستان
- بریه
- برگزیدگان
- دفزک
- بدنما
- ایان
- انگه
- خان خانی
- بخشیده
- افشان
- احراق
- اسما
- ابریق
- الو
- آن گه
- ایلیاتی
- اسپرغم
- استاده
- اشباح
- آگین
- بخشایش
- احرار
- آزاده مرد
- اورع
- ازا
- بادکنک
- اصباح
- دارالاماره
- اکوان
- باجی
- باشتاب
- افراط
- بازیگری
- انحراف
- بدور
- آرکی
- بذال
- القاب
- انگاشته
- انتخاب کردن
- ارژنگ
- باز پس
- احری
- انتهاء
- برهمی
- اضمار
- امهال
- احراز
- بازیافت
- باران
- اطلال
- استراق
- بجول
- ارزق
- بادامه
- باریدن
- بالا رفتن
- انتقالی
- تحبیر
- اعتصاب غذا
- باقیات
- اسنه
- امن
- آفريدگار
- آستارا
- بردگان
- انقراض
- اعرف
- اسکاندیناوی
- بال
- اسری
- باجه
- اسار
- آمیخته
- استقرار
- آوین
- ابجد
- اوراق
- آزما
- اپیکور
- اجزاء
- آبریز
- آزاده
- اصبع
- برخورداری
- باش
- بشولیده
- ارگ
- ارشک
- بشم
- اسرع
- بزغ
- اصلاب
- ارواح
- آشور
- ابطال
- انقطاع
- اسکاف
- بدعت
- ابتداء
- ابراهيم
- باهم
- اشتاد
- ایرانشهر
- انگیختن
- برزن
- جنجر
- جندره
- جندک
- جندگی
- تکه تکه
- ثورت
- تورنسل
- توریث
- توزه
- توفي
- بیوزن
- بیهنجار
- بیمسمی
- بیرگ
- خیطی
- خیلاء
- خیاطه
- خیالباف
- خیبت
- خیس کردن
- خنگسار
- خو باز کردن
- خو کردن
- خو گرفتن
- خواب بستن
- خوابدار
- خرگز
- خرگواز
- خرگوشک
- خریدنی
- خریر