معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 176
- نقلیه
- نقم
- نقمت
- نقو
- نقود
- نقوش
- نقوع
- نقیبت
- نقیر
- نقیصه
- نقیض
- نقیضه
- نلم
- نم نمک
- نم کرده
- نم
- نماء
- نماد
- نمار
- نماز بردن
- نمازخانه
- نمازی
- نمام
- نماي
- نماک
- نمای
- نمایان
- نمایاندن
- نمایش دادن
- نمایشنامه
- نمایش
- نمایشگاه
- نمایشگر
- نمایشی
- نماینده
- نمایه
- نمت
- نمد
- نمدار
- نمدمال
- نمدپوش
- نمدی
- نمدین
- نمر
- نمره
- نمش
- نمشک
- نمناک
- نمناکی
- نمنم
- نمو
- نمود
- نموداری
- نمور
- نمون
- نمچ
- نمک زار
- نمک زدن
- نمک پرورده
- نمک
- نمکزار
- نمکی
- نمکین
- نمید
- نمیدن
- نمیده
- نمیم
- ننر
- ننهادن
- ننو
- ننوشته
- ننگ
- نه
- نهاب
- نهادن
- نهادگی
- نهادی
- نهار
- نهاری
- نهازی
- نهال
- نهالستان
- نهالی
- نهان
- نهانگاه
- نهانی
- نهانخانه
- نهاوند
- نهایت
- نهب
- نهج
- نهجالبلاغه
- نهد
- نهره
- نهش
- نهضت
- نهفتگی
- نهلی
- نهل
- نهم
- نهمین
- نهنبن
- نهنبیده
- نهنگ
- نهور
- نهي
- نهی
- نهیق
- مسندالیه
- مسکر
- مسکین
- مسی
- مسکت
- مسوده
- مسوار
- مسکرات
- نقشی
- مسیب
- نقصان
- مسول
- مسنون
- مسه
- مسهد
- نو کردن
- نوآموزی
- نو
- نوآموز
- نوآور
- نوئل
- نوائی
- نواب
- نواحی
- نواختن
- نواخت
- نواخته
- نواد
- نوادر
- نواده
- نوازش کردن
- نوازش گر
- نوازش
- نوازندگی
- نوازنده
- نوازی
- نوافل
- نواصی
- نوال
- نواقل
- نواله
- نوامبر
- نواله پیچ
- نوان
- نوانی
- نواهی
- نواگر
- نوای
- نوباوه
- نوبر
- نوبران
- نوبهار
- نوت
- نوجوان
- نوخاسته
- نوبی
- نوح
- نوخط
- نوایر
- نور
- نورافشان
- معصر
- معصومه
- ملقب
- مماس
- ممتحن
- ممیت
- ممزوج
- ممنوع
- مزیل
- مسافرت
- مشئوم
- مشاء
- مشابه
- مشاجره
- مشار
- مشارع
- مشارق
- مشارکت
- مشاط
- مشاطه
- مشاع
- مشاغل
- مشاق
- مشام
- مشاهد
- مشاهده
- مشاهره
- مشاهیر
- مشاور
- مشاورت
- مشاکل