نهفتگی

معنی کلمه نهفتگی در لغت نامه دهخدا

نهفتگی. [ ن ُ / ن ِ / ن َ هَُ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) پوشیدگی. پنهانی. ( ناظم الاطباء ). نهفته بودن. استتار. رجوع به نهفته شود. || غیبوبت. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به نهفت و نهفته شود. || عفت. ( یادداشت مؤلف ) ( از مهذب الاسماء ). پاکدامنی. خدارت. ( یادداشت مؤلف ). || هر چیز نهفته و پنهان شده. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نهفتگی در فرهنگ عمید

نهفته ماندن، پوشیدگی، دورۀ کمون.

معنی کلمه نهفتگی در فرهنگ فارسی

نهفته ماندن پوشیدگی. توضیح دوره ای که عوامل بیماری زا (میکربها ) در بدن بدون علایم ظاهری و آشکار پیشروی میکنند و کم کم سلامت بدن مریض را مختل میسازند و بمرحله ای میرسانند که غفلتا علایم ظاهری مرض آشکار میشود : دور. کمون .

معنی کلمه نهفتگی در فرهنگستان زبان و ادب

{recessiveness, recessivity} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] وضعیتی که در آن یک صفت فقط در حالت جورتخمی ظاهر می شود

جملاتی از کاربرد کلمه نهفتگی

با حسن پرده سوز چه مستوریی کند رویی که از نهفتگی افتاده برملا
بارز و نهفتگی: در این رابطه بین دو یا چند اللی که روی کروموزوم‌های همتا (بسته به تعداد کروموزوم‌های همتا تعداد الل‌ها هم تغییر می‌کند) قرار دارند رابطهٔ بارز و نهفتگی وجود دارد یعنی اینکه یکی (یا درصورت پلی‌پلوئیدی بودن ممکن از چندتا) از الل‌ها بر دیگری بارز است و اجازه پروتئین‌سازی و تعیین فنوتیپ را به الل نهفته نمی‌دهد.
ایمن بود ز تفرقه، گنج از نهفتگی گردیده بی نشانی ما، پاسبان ما
جوانمردا، متقیان و مخلصان منزل‌ها می‌روند و می‌گذارند، اما عارفان به هیچ منزل فرو نیایند بلکه منزل ایشان دایرهٔ حیرت است، هرچند پیش روند به جای خویش باشند. اشتر بازرگان شب و روز منزل می‌بُرَّد و راه می‌کند. اما گاو عصّار شب و روز در رفتار است و چشمها بسته گِردِ دایره می‌گردد و با خود می‌اندیشد که آیا چند منزل بریده باشم؟ شام چو چشمش از نقاب نهفتگی بگشایند نگاه کند و هم در آن قدم که بود باشد.
کاندر صدف از نهفتگی گردد در آن قطره که راز دل دریا باشد
فرح آرد نهفتگی از خلق پسته در زیر پوست خندان است