نماد
معنی کلمه نماد در فرهنگ معین
معنی کلمه نماد در فرهنگ عمید
۲. (ریاضی ) هر نشانه یا حرفی که برای نشان دادن کَمیت، عمل، یا رابطه ای به کار می رود، مانندِ ÷ و ×.
معنی کلمه نماد در فرهنگ فارسی
نمود . یا به معنی فاعل هم آمده است که ظاهر کننده باشد . نماینده و ظاهر کننده .
معنی کلمه نماد در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه نماد در دانشنامه عمومی
در دیدگاه عرفی آکادمیک مورد اشاره، نمادها چیزهایی هستند که در زندگی روزمره به کار می روند و معمولاً به معنای نشانه یا کنش هایی هستند که قرار است بر اساس مجموعهٔ هنجارها یا قراردادهای مشترکی، معنایی را به فردی دیگر انتقال دهد. پس از آن جا که نماد جایگزین چیز دیگری است حامل و ناقل معناست، هرچند که میان نماد و آن چیز پیوندی ضروری وجود ندارد ( بنابراین، نماد در رویکرد حکمی نخست، حقیقتی وجودی و غیر قراردادی و در رویکرد دوم، تابع قراردادهای بشری است، همانگونه که پیرس نیز آن را بدین سان در نشانه شناسی خود به کار می برد ) .
شاید تنها نیرویی که بتوان با اطمینان آن را ویژهٔ انسان دانست توانایی اندیشیدن انتزاعی و نمادپردازی باشد. اندیشه انتزاعی هنگامی شکل می گیرد که به مفاهیم تجریدی ( آنچه حس های پنجگانه از درکش ناتوانند ) فکر می کنیم. انسان با رمزگذاری ( نشانه گذاری ) اندیشه هایش در قالب نمادهای کلامی یا شمایلی، راهی برای ثبت، رجوع مجدد به آن ها و قابل درک شدن مفاهیم و منظورها برای خود و دیگران یافته است. جانوران دیگر همواره ناچار به آزمون و خطاهای اجدادی و تکراری برای بقا هستند، درحالی که انسان با رمزگان خاص خودش «زبان و الفبا»، دانسته ها و تجربه هایش را به همنوعانش انتقال می دهد و برای نسل های آتی به جا می نهد. برپایهٔ زبان و الفبا، رمزگان های پرشمار دیگری همچون هنرها، ادیان، اساطیر، دانش ها و… را بنا نهاده است. مهم ترین دلیل تغییراتی که انسان را از جانور به موجود امروزی تبدیل کرده است، همین توان رمزگذاری و رمزگشایی با بهره از نمادها است که به انباشت داده های اطلاعاتی و رشد روزافزون و شتابنده دانایی و توانایی انسان انجامیده است. نمادها در ارتباط میان فرهنگ ها دست به دست می شوند، اما نباید بر این پندار باشیم که در فرایند مهاجرت هر نماد تمام مفاهیم اسطوره ایش نیز منتقل و پذیرفته خواهد شد. برخی از نمادها به هنگام مهاجرت در کنار فرم، انگاره ها و معانی را نیز با خود به همراه می برند. بسیاری از نمادها اما در میهن جدیدشان میان اندیشه های کهن مردمان حل شده و کارکرد و مفهومی تازه می یابند. نمادها گاه مفاهیم متفاوتی را برای بازماندگان فرهنگ های گوناگون بازنمایی می کنند. حتی در درون یک فرهنگ نیز نمادها در گذر از نسلی به نسل دیگر ممکن است معانی تازه ای بیابند. اما هر بازتعریف از یک نماد ابتدا نیاز به پذیرش جمعی دارد؛ بنابراین معانی نمادین بر پایهٔ قراردادهای اجتماعی در یک فرهنگ درونی می شوند.
معنی کلمه نماد در دانشنامه آزاد فارسی
گاو، نماد آیین مهر
گاو، نماد آیین مهر
(یا: نُماد؛ نِماد؛ سَمْبُل) به هر چیز یا عملی اطلاق می شود که علاوه بر معنای ظاهری اش مظهر مفاهیمی فراتر وگسترده تر از خود باشد چنان که گل سرخ نماد زیبایی و لاله نماد شهید است. تفاوت نماد با نشانه (sign) آن است که نشانه به طور قراردادی و بر مفهوم مشخصی دلالت دارد اما نماد معنی وسیع تر و پیچیده تری دارد. نمادهای ادبی را سه گونه دانسته اند: ۱. رمزها و نمادهای شناخته شده مرسوم در ادبیات و فرهنگ هر ملّتی به گونه ای که غالباً آن نماد را برای مفهوم خاصی در نظر می گیرند. مانند لاله، دریا. ۲. نمادهای ابداعی یک شاعر یا نویسنده که در آثار یک شاعر یا نویسنده تکرار می شود. مانند نیلوفر در شعر سهراب سپهری، نی در شعر مولانا، کوزه در اشعار خیام، و... ۳. نمادها و آثاری که برای بیان حالات روحی و تجربیات ذهنی خاصی بیان می شوند و تا حدودی دریافت آن ها نیاز به تعمق و تفسیر بیشتری دارد؛ مانند رمزها و نمادهایی که در ادبیات عرفانی برای توصیف و شرح تجربیات عارفانه در آثار عرفا و نیز نمادهای شاعران سمبولیست دیده می شود. نمادهای دستۀ دوم و تا حدودی هم نوع سوم می توانند بر اثر تقلید و تکرار به نمادهای شناخته شده و مرسوم تبدیل شوند. مکتب نمادگرایی یا سمبولیسم (symbolism) در اواخر قرن ۱۹م در ادبیات فرانسه پدید آمد. از شاعران شاخص این مکتب در فرانسه می توان به شارل بودلر، استفان مالارمه، آرتور رمبو و پل ورلن اشاره کرد. بعدها این سبک به رشته های دیگر هنری در اروپا و امریکا انتقال یافت. در ادبیات کلاسیک فارسی نمونه هایی از نمادگرایی البته نه کاملاً با مختصات سمبولیسم اروپایی، در آثاری چون سیرالعباد الی المعاد سنایی، منطق الطیر عطار، و برخی داستان های شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) دیده می شود که البته به تمثیل نیز می گراید. با ظهور نیما یوشیج نوعی سمبولیسم اجتماعی در شعر او و برخی از نوگرایان پیرو او دیده می شود که به عرصۀ داستان نویسی نیز سرایت می کند.
نماد (شیمی). نِماد (شیمی)(symbol)
در شیمی، حرف یا حروف به کاررفته برای نمایش یک عنصر شیمیایی. این حروف معمولاً از اول نام انگلیسی یا لاتینی آن عنصر گرفته شده اند. نمادهای برگرفته از نام های انگلیسی عبارت اند از B (بور)، C (کربن)، Ba (باریوم) و Ca (کلسیم). نمادهای برگرفته از لاتینی عبارت اند از Na (سدیم)، Pb (سرب)، و Au (طلا).
معنی کلمه نماد در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه نماد
زان گشاید فقع که بگشادی زان نمایذ ترا که بنمادی
- سَردر قبرستان: نمادی در سَردر قبرستانهای اسپانیایی
مردم عرب خوزستان همچون دیگر مردم ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جزو آثار ثبت ملی در ایران است. دلّه قهوه یکی از اشیاء و ابزار فرهنگی مردم عرب است که در مراسم رسمی چه مراسم بینالمللی کشورهای همسایه و چه در برگزاریهای هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیراییها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شدهاست.
دوم، یک مجموعه از ارزش ها تقویت شده، معانی و یک دستگاه نمادین مشترک مانند مذهب، ایدئولوژی، نژاد یا اخلاقیات.
سبحه دور افکن درین موسم، که سنگ تفرقه است جام پیش آور که چشم رونمادارد بهار
آیفیلم ۲ یک شبکهٔ ایرانی است که فیلم و سریالهای ایرانی را به فارسی و گویش افغانستانی پخش میکند. این شبکه در روز شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ آغاز به کار کردهاست که به عنوان نماد اشتراکات فرهنگی و آیینی ملل ایران، افغانستان و تاجیکستان شناخته میشود. مدیریت این شبکه بر عهده ناصر حجازیفر است.
لیک گر غافل شدی زان نیکزاد تا دمیدی هر زمانش مینماد
او آلا گؤز اویانمادی کی منیم بختیمی مین کره اویاتمیشدی
اَدونیس (Ἄδωνις)، در اسطورههای یونان، نماد طبیعت و تجدید حیات سالانهٔ آن است.
هر که رو بر در گهت بنماد کارش شد چو زر خاک درگاهت مگر دارد خواص کیمیا
کنون راه بنماد شو راهبر مرا بر سر دیو بدخواه بر
پس از این معلوم می شود که نهایت همه ریاضتها و مقصود همه مجاهدتها آن است که کسی به توحید رسد که او را بیند و بس و او را طاعت دارد و بس و اندر باطن وی هیچ تقاضایی بنماد دیگر چون چنین شود، خلق نیکو حاصل کرده باشد، بلکه از عالم بشریت برگذشته باشد و به حقیقت رسیده.
به چندین گهر در سپنجی سرای چو من شه نمادم که ماند به جای