نمدار
معنی کلمه نمدار در لغت نامه دهخدا

نمدار

معنی کلمه نمدار در لغت نامه دهخدا

نمدار. [ ن َ ] ( نف مرکب ) مرطوب. دارای تری اندک. ( ناظم الاطباء ). نمگن. || ( اِ مرکب ) درختی است از انواع زیزفون که در جنگل های شمال ایران فراوان است و نام محلی آن پالاد و پالاس است. رجوع به جنگل شناسی ج 6 ص 127 شود.

معنی کلمه نمدار در فرهنگ عمید

دارای نم، نمناک، مرطوب.

معنی کلمه نمدار در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) دارای نم رطوبت دارنده : خاک نمدار ثری . ۲ - ( اسم ) یکی از گونه های زیزفون است که در شمال ایران نیز فراوان میروید و بنامهای محلی [ پالاد ] و [ پالاس ] نیز خوانده میشود .

معنی کلمه نمدار در فرهنگستان زبان و ادب

{Tilia} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از نمداریان درختی بزرگ خزان دار با حدود 30 گونه که در نواحی معتدل شمالی می رویند؛ برگ هایشان قلبی شکل و معمولاً نامتقارن است و در کنار پرچم های گل، فلسی گلبرگ مانند وجود دارد

معنی کلمه نمدار در دانشنامه عمومی

نمدار، زیرفون، نرمدار ( نام علمی: Tilia ) نام سرده ای از درخت ها است. این درخت از تیرهٔ پنیرکیان راسته پنیرک سانان است.
درختان نمدار عموما درختانی بزرگ و برگ ریز هستند. مثل درختان نارون، تعداد دقیق گونه های درخت نمدار نامشخص است؛ چرا که گونه های مختلف درخت نمدار به آسانی چه در طبیعت و چه به دست انسان ترکیب می شوند و گونه ی جدیدی ایجاد می کنند. اما می شود گفت در حدود ۳۰ گونه نمدار وجود دارد.
نمدار پیش از این در تیره نمداریان ( Tiliaceae ) رده بندی می شد ولی در ایران این گیاه پژوهش های جدید نشان داد که از نظر ژنتیکی باید در تیره پنیرکیان قرار گیرد. ابن درخت به صورت پراکنده در جنگلهای شمال ایران می روید، چوبی نرم، راست تار، و سبک دارد. قابل ورق شدن است و وزن مخصوص آن ۰/۵۲ است، نقش و نگار مشخصی ندارد. به رنگ صورتی روشن یا کدر است و بافت آن ریز است.
این درخت معمولاً در نواحی مرطوب کشور رشد کرده و چوبی نرم دارد.
درازای برگ های قلبی شکل درخت نمدار، میتواند از شش تا بیست سانتی متر باشد. برگ درخت نمدار برای دام بسیار مفید است. درخت نمدار سرعت رشد زیادی داشته و در شرایط محیطی مناسب در مدت سه سال به درختی تنومند تبدیل می شود. ارتفاع آن ها معمولا به بیست تا چهل متر می رسد.
گلهای درخت نمدار همزمان بخش مادگی و بخش نرینگی دارند و فرآیند گرده افشانی، توسط حشرات انجام می شود.
این درخت استفاده صنعتی گسترده ای نیز برای ساخت در و پنجره های چوبی دارد.
نام این درخت در بعضی نقاط استان گیلان به شرح ذیل می باشد:
رحمت آباد رودبار: کُف دار
رشت: کَف یا کِف دار
توالش: کُرک دار
معنی کلمه نمدار در فرهنگ عمید
معنی کلمه نمدار در فرهنگ فارسی

معنی کلمه نمدار در دانشنامه آزاد فارسی

نَمْدار (lime)
گروهی از درختان برگ ریز، بومی نیمکره شمالی، متعلق به جنس نمدار، تیرۀ نمدار. برگ هایی به شکل قلب، با دندانه های زبر، و گل هایی کرم رنگ و معطر دارند. نمدار معمولی یا زیرفون (Tilia vulgaris)، دارای گل هایی معطر و به رنگ سبز مایل به زرد است که به صورت خوشه ای روی ساقه ای بال دار قرار گرفته اند و به میوه های گرد کوچکی تبدیل می شوند. از این جنس فقط گونه تیلیا پلاتی فیلّا (T. platiphylla) در جنگل های شمال ایران می روید. خمیر حاصل از مخلوط برگ و پوست ساقه را به صورت ضماد و به منظور درمان روی زخم و محل دردناک می گذارند.

جملاتی از کاربرد کلمه نمدار

از دماغ باغ بگشاید شمیمش سیل خون گر ز آب چشمه تیغت شود نمدار گل
برو آتش بزن این چوب نمدار که گاهش تخت می سازند و گه دار
کلنچی ویر و خراو ایل به شلوه / نمدارخون مُنجزی، سی جنگ کَلوُه
اَسَدخُون سُوار آبید، به اسب بالدار / نمدارخون شَوخینه زَید، به شاه قاجار
ارتفاع این روستا از سطح دریا ۲۲۱۰ متر می باشد که سیزدهمین روستا از لحاظ ارتفاع از سطح دریا در منطقه لورا می باشد.آب هوای متنوع و دوربودن از جاده  اصلی چالوس ،مکانی دنج و آرام را برای اهالی و مهمانان فراهم آورده است.این روستا بهار و تابستای نمدار و خنک ،پاییزی رنگارنگ و سرد و زمستانی سپید با برف های سنگین دارد که در جای خود بسیار نادر هستند.
که این خلوت سرای عاشقان است نمدار اندر او عین العیان است