معنی کلمه نوت در لغت نامه دهخدا
نوت. [ ن َ ] ( ع مص ) خمیدن از سستی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مایل گشتن و خم شدن از سستی و ضعف. ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). خمیدن و کج شدن بر اثر ضعف یا نعاس و چرت. نَیت. ( از متن اللغة ).
نوت. [ نُت ْ ] ( فرانسوی ، اِ ) نت. رجوع به نُت شود.