نمای

معنی کلمه نمای در لغت نامه دهخدا

نمای. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرخم ) نماینده. نشان دهنده. نما. در تمام معانی رجوع به نما شود.

معنی کلمه نمای در فرهنگ فارسی

افزون شدن، افزایش یافتن، بلندشدن
( اسم ) . نما : صواب نمازی .

جملاتی از کاربرد کلمه نمای

تا ز ما ذره‌ای همی ماند تو ز غیرت جمال ننمایی
شب یلداست خورشیدی در آن پنهان ز هر چینش نماید ماه با پروین
آفتابی می نماید ماه ما این چنین نوری بود در خور همه
بخار زار فراق تو راه گم کردم بیا بگلشن وصل ابد نمای رهم
شاهد کامش نماید چهره در مرآت بخت زانکه مرآت جهان را بحت او صیقلگر است
آسمان پیش بلند اقبال من پستی نماید بشمری در آستان خود اگر از چاکرانم
از چاک چاک سینه و دل پرتو رخت چون شعله های شمع نمایان زروزن است
که ای شاه با دانش و رهنمای به دانش خرد را تویی رهنمای
هم ار خواهی از باب و مام یزید نمایم کهن داستان را جدید
روزی که من بمیرم، بر گور من گذر کن تا رستخیز مطلق، از خیز من نمایی
راه دیگر برای ورود به دانشگاه فرهنگیان قانونی به نام مادهٔ ۲۸ می‌باشد که دانش‌آموختگانِ دیگر رشته‌ها می‌توانند در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت نمایند و پس از مراحل گزینش وارد دانشگاه فرهنگیان شوند.