نوازی

معنی کلمه نوازی در لغت نامه دهخدا

نوازی. [ ن َ ] ( حامص ) به معنی نواختن و نوازندگی به صورت مزید مؤخر با کلمات ترکیب شود: آشنانوازی ، بنده نوازی و... تمام ترکیب های دیگری که ذیل «نواز» در این لغت نامه آمده است. رجوع به نواز و نیز رجوع به هر یک از آن ترکیبات در ردیف خود شود.

معنی کلمه نوازی در فرهنگ فارسی

در ترکیب حاصل مصدر سازدبمعنی مهربانی کردن لطف کردن : بندهنوازی چاکرنوازی کوچک نوازی مهمان نوازی .

جملاتی از کاربرد کلمه نوازی

در باغ دلنوازی شمشاد تازه روئی بر چرخ خوبروئی خورشید مه جبینی
گرش بنکوهی ندارد باک و شرم ورش بنوازی نیابی زو ثواب
به حکمت طبع را بنواز در زهد چنین دانم که بس خوش می‌نوازی
آنوشکا در بسیاری از ارکسترهای جهان به تک‌نوازی پرداخته‌است که مهم‌ترین آنها، اجرای سال ۲۰۱۰ در سمفونی پدرش در ارکستر فیلارمونیک لندن و سالن رویال فستیوال است.
چو بربط از تو بسی گوشمال یافته ام بدان امید که چون بربطم تو بنوازی
گر چو چنگم بزنی پیش تو سر برنکنم این چنین یار وفادار که بنوازی به
همه گفتند جان راهش ببازیم چو امر شه شد او را بر نوازیم
از لطف بنوازی مرا از غم بپردازی مرا چندانکه میسازی مرا من بیشتر ویران شوم
ما را بی ما چه می‌نوازی تو ما را با ما چه می‌فریبی تو
هر روز از غریب نوازی روان کند چندین غریب کامروا را به هر دیار
نه رام شوی به دلنوازی با من مشکل کاریست عشق بازی با تو
سماع حضور در اواخر زندگی‌اش به همراه خانواده به شهر مشهد مهاجرت کرد، به همین سبب سنتورنوازی حبیب در مشهد نیز شهرت یافت. پس از مدتی به دلیل علاقه‌اش به لباس نظام، به خدمت ارتش درآمد و تا پایان زندگی خدمت نظام را ترک نکرد.