نوانی

معنی کلمه نوانی در لغت نامه دهخدا

نوانی. [ ن َ وا ] ( حامص ) نوان بودن. رجوع به نوان شود. || ناتوانی :
بر حسرت شاخ گل در باغ گوا شد
بیچارگی و زردی و کوژی و نوانیش.ناصرخسرو.- نوانی گرفتن ؛ خمیدن. خم شدن. دوتا گشتن :
تن ماه چهره گرانی گرفت
روان زادسروش نوانی گرفت.اسدی.

معنی کلمه نوانی در فرهنگ معین

(نَ ) (اِمص . ) لاغری ، ضعیفی .

معنی کلمه نوانی در ویکی واژه

لاغری، ضعیفی.

جملاتی از کاربرد کلمه نوانی

بر حسرت شاخ گل در باغ گوا شد بیچارگی و زردی و کوژی و نوانیش
سوی قوّت و حُسن ، پروازگیری نهی ازپس پشت‌، ضعف و نوانی