نمکزار

معنی کلمه نمکزار در لغت نامه دهخدا

نمک زار. [ ن َ م َ ] ( اِ مرکب ) زمین شور که در آن نمک فراوان باشد. ( ناظم الاطباء ). شورستان. مَمْلَحة. مَلاّحة. نمکسار. ( یادداشت مؤلف ). شوره زار. ( فرهنگ فارسی معین ) :
چون بیابان سوخته رویش ز اشک شور گرم
چون به تابستان نمک زار بیابان آمده.خاقانی.گر نمک زاری شود گیتی به جاست
با جراحت های خندان می روم.طالب ( از آنندراج ).نروید سبزه در هر جا نمک زاری است حیرانم
که خط چون سبز و خرم می کند لعل لب او را.کلیم ( از آنندراج ).|| کان و معدن نمک. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه نمکزار در فرهنگ معین

(نَ مَ ) (اِمر. ) ۱ - جایی که در آن نمک بسیار است ، شوره زار. ۲ - معدن نمک .

معنی کلمه نمکزار در فرهنگ عمید

جایی که از آن نمک استخراج کنند، شوره زار، معدن نمک.

معنی کلمه نمکزار در فرهنگ فارسی

پست ترین ناحیه دشت مرکزی ایران واقع در مشرق کرمان که ۳٠٠ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و از هر طرف به شن زارهای وسیع محدود شده و هنگام بهار مازاد آب بعضی از رودخانه های موسمی کرمان به آن میرسد .
شوره زار، معدن نمک، محل استخراج نمک راگویند
(اسم ) ۱- جایی که در آن نمک بسیار است شوره زار. ۲- معدن نمک .

معنی کلمه نمکزار در دانشنامه آزاد فارسی

نَمَکزار
کویری در مرز ایران و افغانستان، در استان خراسان جنوبی، شهرستان قائن. نیمۀ بیشتر آن در خاک افغانستان و نیمۀ کمتر آن در خاک ایران قرار دارد. طول این نمکزار ۲۳ کیلومتر، مساحت آن ۱۳۰کیلومتر مربع، و ارتفاع آن حدود ۵۵۰ متر است.

جملاتی از کاربرد کلمه نمکزار

جان فدای آن نمکزار سیاه بی‌نمک، آن‌جا نمی‌روبد گیاه
نروید سبزه از هرجا نمکزاری‌ست، حیرانم که خط چون سبز و خرم می‌کند لعل لب او را؟
ز گفتگوی لب او مپرس حال مرا که پا پر آبله و راه در نمکزار است
چه تمتع ز لبش دیده حیران گیرد؟ از نمکزار چه مقدار نمکدان گیرد؟
پنبه نبود که شد از سینه افگار سفید چشم داغم شده از شوق نمکزار سفید
دل من باغ خندیدن ندانست نمکزاری ز دشنام تو دارد
الهی آب و رنگ شعله ده مشت گل ما را نمکزار تبسّم کن لب زخم دل ما را
کویر ابرکوه آب اصلی خود را دو رودخانه موجود در حاشیه شمال غربی و رودخانه‌های دیگری که از حاشیه جنوب شرقی وارد کویر می‌شوند دریافت می‌کند. قسمت اعظم این کویر را نمکزار با فرورفتگی‌های پراکنده فرا گرفته‌است. خاک‌های رسی باد کرده قسمت اعظم بخش جنوبی شرقی را فرا گرفته‌است و به صورت نوار کل نمکزار را در قسمت‌های دیگر دربر گرفته‌است. در حاشیه شمال غربی در حد فاصل خاک‌های رسی و نمکزار باتلاق قرار دارد. باتلاقها به صورت نوار پهنی حاشیه شمال غربی کویر را می‌پوشاند.
ز چشم شور بساط جهان نمکزارست چو لاله داغ نهان خود آشکار مکن
تکلیف ماهتاب به من هرکه می کند مجروح را به سیر نمکزار می برد
از شهد لب و شور دل آشوب کلامش عالم شکرستان شد و آفاق نمکزار