نمدین
معنی کلمه نمدین در فرهنگ معین
معنی کلمه نمدین در فرهنگ فارسی
( صفت ) ساخته ازنمد .
جملاتی از کاربرد کلمه نمدین
حساب کار سکندر گرفتن آسان است چو دفتر نمدین را گشود آیینه
نیجه کیم غنچه سیراب گولر شبنمدین اول گولر، یوزلی گولر دیده گریانمزه
به سر رویم همه شب به کوی یار و عبث نیست کلاه ما که چو پاپوش شبروان نمدین است
بر فرق نهیم این نمدین تاج که ما را در ملک جنون داعیهٔ تاجوری بود
آهنین پوش ندیدم چو تو سرو نمدین خود ندیدم چو تو ماه