نماء
معنی کلمه نماء در فرهنگ معین
معنی کلمه نماء در ویکی واژه
بالیدن، رشد کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه نماء
تُطَهِّرُهُمْ التاء خطاب للنبی علیه السلام فیکون حالا و قیل التاء للتأنیث فتکون صفة للصدقة و کذلک قوله، وَ تُزَکِّیهِمْ بِها تزکیت پاک کردن بود کسی بهنر یا بپاکی بستودن، از عیب. اصل او از زکاة است و زکاة در عربیت نماء است روز افزونی و به روزی.
نیک بنگر تا ببینی کز درخت جان بروئید و نماءِ در برست
قد کنت اصلب شعره بید الفتی انمی فبدل فی الذیول نماء