عیب، خصلت بد، خوی وعادت زشت، نقائص جمع ( اسم ) نقص عیب خوی بد جمع : نقائص ( نقایص ) . سخن چینی . سخن چینی در میان مردم . وقیعه .
جملاتی از کاربرد کلمه نقیصه
سایه که نقیصه ساز مرد است در طنز گری گران نورد است
اورنگ نشین ملک بینقل فرمانده بینقیصه چون عقل
از سر انصاف، تلک عشرکامل تا نزنم در نقیصهچانه، فرستاد
همه نقیصه شعر تو ای سنائی خران بوصف حمدان گفتم ز روی طیبت و بازی
پزشکی مدرن با انتقاداتی هم مواجه است؛ از جمله، عدم دسترسی مناطق محروم و طبقه کمدرآمد بعضی جوامع به خدمات گرانقیمت پزشکی که در این راه، سازمانهایی همچون سازمان جهانی بهداشت با تعیین سیاستهای جهانی و ایجاد مسئولیت در کشورها و سیاستمداران نسبت به سلامت سعی در رفع این نقیصه دارند.
هرکجا شعر تو یابیم نقیصه بکنیم ور ترا نیز بیابیم، به . . . ن در ببریم