معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 43
- آویختن
- اختتام
- آزال
- ازاله
- بازآفرینی
- برهما
- اژدهاک
- آيا
- آفريده
- آفریده
- ایرانشهر
- آب و آتش
- آتش باد
- آیت الله
- آزموده
- بسوده
- ابری
- آمای
- آخشیج
- اوبه
- ارانگوتان
- اصوات
- اسطوره
- ابناء
- اخفاف
- انبوب
- اثواب
- آخی
- آخش
- آباء
- آبا
- ایذه
- بخور
- بخاری
- بخس
- برست
- اسعاف
- آبکامه
- خرچال
- باشه
- آگر
- برکا
- آتشفشان
- آبخوست
- آبخو
- اعور
- افصح
- ابخ
- آشوبگر
- آشوب گر
- برهم زدن
- احتلام
- برتافته
- اسکل
- بارزه
- بارز
- آزات
- آماتوری
- آماتور
- اپتیکی
- اضحی
- آلودگی نوری
- بساطی
- با دندان
- برهمکنش
- آمیختگی
- آلودگی
- اعطاف
- اصفیاء
- انفاس
- آن همه
- بائو
- برآشفتن
- آن کجا
- آشفتن
- آشوب
- اسامی
- السا
- آبشخور
- آبخور
- افزونی
- جان آهنج
- آهنج
- آبخورد
- آن دگر
- باز زدن
- استصلاح
- اجتهاد
- اتخاذ
- آحاد
- احتساب
- بدیهه
- آمده
- بار کشیدن
- بریده
- از بر
- آبک
- ابواب جمعی
- بیرقدار
- افست
- ادخار
- آنقدر که
- استیناف
- ابتدائی
- اصرار
- بدبختی
- اذکار
- اوراد
- آزادیخواه
- آزادیخواهی
- رخنه کردن
- تخلل
- بائت
- اغراض
- آفات
- اورمزد
- اورمز
- ایتاء
- برسم
- بساعت
- آمدن
- آب سیاه
- بخ
- بای
- ابیض
- آذر
- بارح
- ایجاز
- ائل
- اسقف
- بلاهت
- آهختن
- استقراء
- استقرایی
- اصل استقرا
- استیجار
- راه گرفتن
- استثنائی
- اکسیژن
- اکسید
- بره
- آپادانا
- اصفهان
- آب حیات
- ارد
- برنده
- آرتاشس
- بازدید
- اردیبهشت
- اواسط
- آذر ماه
- اجاره
- آرشامه
- برگریزان
- بابت
- ابقاء
- آسودهخاطر
- ایمه
- بارگی
- بازگشتن
- آسیمهسر
- بازگشایی
- ایلیاد
- بانفوذ
- بلهاء
- آگاهییافتن
- اسائه
- اصهب
- بروت
- بسر بردن
- اجازه نامه
- اهلبیت
- اجازه
- بساز
- بازی کردن
- آشفته دل
- افتتان
- آزمودن
- بازجویی
- بازجو
- آمریکایی
- آتش روی
- باروت
- آتش بازی
- اسب دوانی
- آتشبازی
- اجسام
- آلوم
- ابتکار
- آتشبازی
- بت پرست
- استن
- اغور
- اباطیل
- اساطیر
- اژه
- آتنا
- تساقط
- آستین دار
- آفتاب رخ