باز زدن

معنی کلمه باز زدن در لغت نامه دهخدا

باززدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) راندن. دور کردن : روا نداریم که مهتری [ منوچهربن قابوس ] درخواهد که با ما [ مسعود ] دوستی پیوندد و ما او را باززنیم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132 ). || منعکردن. متوقف ساختن : ببغداد اندر شد [ ابومسلم خراسانی ] چون بمیدان برسید سپاه او را بمیدان بداشتند چون بحجاب برسید خواص او را باززدند و گفتندبنشینید و بومسلم را تنها جداگانه بارداد. ( تاریخ سیستان ). || رد کردن. نپذیرفتن : چشم وی بر خطی افتاد که نوشته بود که خدا را بنده ای است که سیصد هزار سال خدا را عبادت کند و عاقبت او را باززنند بر وی و او را ابلیس نام کنند. ( قصص الانبیاء ص 8 ). شفیع من بتو بزرگتر از آن است که باز توان زد. ( نوروزنامه ). گفت و ما شفیعک الذی لایُرَد، گفت : کدام است این شفیع تو که باز نتوان زد. ( نوروزنامه ). || مضایقه کردن. دریغ داشتن : امیر [ مسعود] گفت : ما سوگندان ترا [ خواجه احمد حسن ] کفاره فرمائیم ما را ازین باز نباید زد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 146 ). || فرار کردن. گریختن. || برگشتن. عاصی شدن. طغیان کردن. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه باز زدن در فرهنگ معین

(زَ دَ ) (مص م . ) کنار زدن ، عقب زدن .

معنی کلمه باز زدن در فرهنگ فارسی

دور کردن راندن

معنی کلمه باز زدن در ویکی واژه

کنار زدن، عقب زدن.

جملاتی از کاربرد کلمه باز زدن

محمد در اواخر عمر سپاهی را به فرماندهی اُسامه بن زید، که در آن زمان جوانی 20 ساله بود، برای جهاد با امپراتوری روم (بسوی منطقه اُبنی در بلقاء شام جایی که پدرش در آنجا کشته شده بود) اعزام کرد و «جُرف» را به عنوان اردوگاه سپاه او تعیین کرد. محمد افرادی را که از پیوستن به سپاه اسامه سر باز زدند را سه بار لعن کرده بود. از جمله کسانی که از پیوستن به سپاه اسامه خودداری کردند ابوبکر و عمر بودند. سپاهیان همواره به جوانی اسامه اعتراض داشتند و به بهانه بیماری محمد از گرویدن به سپاه وی خودداری کردند و پس از رحلت پیامبر هم بر اعتراض خویش باقی ماندند.
بزرگ‌ترین پادشاه این دوره آشور-ناصیر-پال دوم است که توانست مرزهای آشور را تا حدود پادشاهی تیگلت پیلسر یکم گسترش بدهد.اگر چه آشور در این دروه نیرومندترین حکومت باختر آسیا بود اما پس از مدتی قومی شمالی (ساکن ارمنستان کنونی) بر دولت آشور قیام کردند و دولت آرارات یا وان را پایه‌گذاری کردند، پس از این شورش اقوام دیگر تحت حکومت آشور از اطاعت دولت آشور سرباز زدند و در نهایت شورشی در آشور این دوره را به پایان رسانید.
نقلست که جنید با اصحاب نشسته بود دنیاداری درآمد و درویشی را بخواند و با خود ببرد بعد از ساعتی بیامد زنبیلی بر سر درویشی نهاده دروی طعام جنید چون آن بدید دروی غیرت کار کرد فرمود تا آن زنبیل برروی آن دنیادار باز زدند گفت: درویشی می‌بایست تا حمالی کند آنگاه گفت: اگر درویشان‌ را نعمت نیست همت است و اگر دنیا نیست آخرت است.
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا الکفر ضربان: احدهما کفران النعمة، و الثانی تکذیب باللّه عز و جل، کفر بر دو قسم است یکی کفران نعمت چنانک در قصه سلیمان پیغامبر گفت لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ دیگر سرباز زدن از توحید، چنانک کفر کافران، پس یکی از اقرار به یگانگی اللَّه سر باز زد چنانک بت‌پرستان‌اند، و یکی از اقرار به نبوت محمد ع سر باز زد چنانک ترسایان و جهودان‌اند، و یکی از فرمان اللَّه سرباز زد چنانک ابلیس است. پس رب العالمین درین آیت همه فراهم گرفت و گفت وَ الَّذِینَ کَفَرُوا ای ستروا نعم اللَّه عنهم وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا و آیات اللَّه حججه و ادلّته علی وحدانیّته و ما جاءت به الرسل من الاعلام و الشّواهد علی ذلک. میگوید ایشان که نعمت خداوند خود را ناسپاس آمدند و منت و افضال او بر خود بپوشیدند و سخنان و نشان او دروغ شمردند و رساننده را استوار نداشتند و فرمان نبردند.
آموزگاران اهل ایران، نخستین بار در اردیبهشت ۱۳۹۷ دست به اعتصاب سراسری در شهرهای گوناگون این کشور زدند. این اعتصاب‌ها، بیشتر با روش بَست‌نشینی و سر باز زدن از حضور در کلاس‌های درس بود. سپس این اعتصاب‌ها در ماه مهر و آبان تکرار شد. در جریان اعتصاب سراسری معلمان ایرانی چندین تن از آنان، بازداشت شدند. اعتصاب معلمان پشتیبانی دانش‌آموزان و دانشجویان را به‌دنبال داشت.
رووتسکی در پیوترکوف تربونالسکی که یکی از کانون‌های سازمان مخفی پیشاهنگی بود به دنیا آمد. در جنگ جهانی اول ابتدا در ارتش اتریش-مجارستان و سپس در هنگ‌های لهستانی خدمت نمود. در اوت ۱۹۱۷ و پس از آنکه بسیاری از اعضا واحد او از سوگند خوردن به امپراتور اتریش سرباز زدند توقیف شد. در فوریه ۱۹۱۸ از اردوگاه تأدیبی در بنیامینوف آزاد و به ارتش سلطنتی لهستان پیوست و پس از استقرار دولت مستقل لهستان به ارتش تازه تأسیس این کشور ملحق گشت.
اگرچه آشور در این دروه قویترین حکومت غرب آسیا بود اما پس از مدتی قومی شمالی (ساکن ارمنستان کنونی) بر ضد دولت آشور قیام کردند و دولت آرارات یا وان را پایه‌گذاری کردند، پس از این شورش، اقوام دیگر تحت حکومت آشور از اطاعت دولت آشور سرباز زدند و در نهایت شورشی در آشور این دوره را به پایان رسانید.
بازی در نهایت یک بر یک به پایان رسید و در حالی که سپیدرودی‌ها مشغول شادی بودند به دستور زهرابی، داور رای به ادامه بازی در وقت‌های اضافه داد و علی‌رغم سرباز زدن‌های اولیه رشتی‌ها در نهایت بازی به وقت‌های اضافه برگزار شد و در حالی که بازی به دقیقه ۱۲۰ و شروع پنالتی‌ها نزدیک می‌شد قایقران در نخستین بازی رسمی عمرش با یک شوت راه دور بی نظیر در دقیقه ۱۱۸ استادیوم را منفجر کرد و ملوان را به دیدار پایانی لیگ گیلان فرستاد.
در سال ۱۸۰۴ سربازان تحت فرمان کلنل برن از حرکت سر باز زدند ولی پس از به توپ بسته‌شدن دو نفرشان به سوی شهر پلول به راه افتادند.
فَلَمَّا عَتَوْا چون ناپاکی کردند و گردن کشیدند عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ از آنچه ایشان را باز زدند از آن قُلْنا لَهُمْ ایشان را گفتیم کُونُوا قِرَدَةً کپیان گردید خاسِئِینَ (۱۶۶) خوار و بی‌عذر و بی‌سخن و نومید.
فَلَمَّا نَسُوا چون بگذاشتند ما ذُکِّرُوا بِهِ پند گرفتن بآن پند که ایشان را دادند أَنْجَیْنَا الَّذِینَ یَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ رهانیدیم ایشان را که می‌باز زدندی از بدی وَ أَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا و فرا گرفتیم ایشان را که بر خویشتن ستم کردند بِعَذابٍ بَئِیسٍ بعذابی سخت بِما کانُوا یَفْسُقُونَ (۱۶۵) بآن که قومی فاسق بودند.
«کُلُّ ذلِکَ کانَ سَیِّئُهُ» قرأ ابن عامر و اهل الکوفة: «سَیِّئُهُ» علی الاضافة، ای کان سیّئ ما ذکرنا و عددنا علیک، «عِنْدَ رَبِّکَ مَکْرُوهاً» قال الحسن انّ اللَّه ذکر امورا فی قوله: «وَ قَضی‌ رَبُّکَ» الی هذا الموضع، منها حسن و منها سیّئ و السیئ من کلّ ذلک کان عند ربّک مکروها می‌گوید آن همه که بردادیم و بر شمردیم بدانک شما را از آن باز زدند، بنزدیک خداوند تو ناشایست است و ناپسندیده، باقی قرّاء «سَیِّئُهُ» بتنوین خوانند یعنی کلّ ما نهی اللَّه عنه کان سیّئة عند ربّک مکروها، فیه تقدیم و تأخیر ای کلّ ذلک کان مکروها سیّئة. و قیل رجع الی المعنی و هو الذّنب و الذّنب مذکر.
در تاریخ یکشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۷ اعتصاب کارگران فولاد اهواز در نیمه نخست آذر از مرز یک ماه اعتصاب متوالی گذشت. کارگران شرکت نیشکر هفت‌تپه که برای مدتی از اعتصاب دست کشیده بودند، دوباره در این تاریخ دست به اعتراض زدند. اداره اطلاعات اهواز ۱۰ نفر از کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز را احضار و آنان را تهدید به برخورد امنیتی کرد. با این وجود کارگران در جریان این راهپیمایی با شعار «نه تهدید، نه زندان/ دیگه فایده نداره» و «کارگر زندانی آزاد باید گردد» به برخورد امنیتی با کارگران اعتراض کردند. کارگران خدمات شهری شهرداری آبادان برای بار سوم از ماه شهریور دست از کار کشیدند. آن‌ها از جمع کردن زباله‌های شهر سر باز زدند که اعتراض شهروندان را نیز به دنبال داشت.
فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ چرا نبود از گروهان که پیش از شما بودند، أُولُوا بَقِیَّةٍ هشیاران و زیرکان و دانایان، یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ که باز زدند از تباهی کردن در زمین، إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَیْنا مِنْهُمْ مگر اندکی که بودند از آنکه ما رهانیدیم وَ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِیهِ و بیدادگران را بر پی فراخ جهانی و فراخ توانی و توانگری کردند تا بر پی آن ایستادند، وَ کانُوا مُجْرِمِینَ (۱۱۶) بدان بودند و در عذاب جرم ایشان را بود.
گروهی دیگر نیز وجود داشتند که به نام ابومسلمیه یا برکوکیه که در هرات و مرو تشکیل یافتند. آنان معتقد بودند که ابومسلم توسط منصور کشته نشده، بلکه منصور شیطانی را که شبیه ابومسلم بوده، کشته و ابومسلم هنوز زنده است. این گروه در انتظار بازگشت ابومسلم، از انجام تمامی فرایض دینی سرباز زدند.
هنگامی که این افراد که از اولین مخالفان ابوبکر بودند به‌تدریج ابوبکر را به رسمیت شناختند، علی تا شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زد. علی بعداً مکرر می‌گفت که اگر چهل یاور داشت قیام می‌کرد. دانشنامهٔ بریتانیکا می‌نویسد علی پس از اتمام مراسم تدفین محمد، در یک عمل انجام‌شده قرار گرفت ولی اعتراضی نکرد. دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد که علی و بنی‌هاشم تا قبل از درگذشت فاطمه (حدود شش ماه) از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. علی بر روی حقش پافشاری ننمود، چرا که تمایل نداشت امت نوپای اسلام دچار کشمکش گردد.
وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ میگوید جل جلاله و تقدست اسماؤه: ما بنوشتیم موسی را در آن تخته‌ها، من کلّ شی‌ء احتاج الیه فی بیان الدین. هر چه موسی را و قوم وی را بدان حاجت بود از کار دین و روشن داشتن راه دین، مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ من الحلال و الحرام و الاوامر و النواهی و القصص و الاخبار و ما کان و سیکون. و قیل: مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ ای من کل مکروه منهاة، و لکلّ حکم تفصیلا، و لکل مندوب بیانا، یعنی از هر ناشایستی باز زدن، و هر حکمی را تفصیل دادن، و هر چه پسندیده شرع است ایشان را نمودن، و بر ایشان روشن داشتن.
آتش بر خود میفروزید! شما را باین نفرمودند! شما را ازین باز زدند! نمیدانید که آنان که هلاک شدند از أمتان گذشته بمجادلت و خصومت و جدا جدا گفتن در سخن هلاک شدند!؟ مکنید چنین.
قوله تعالی: الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقاتِ.. اصحاب شریعت دیگراند و اصحاب حقیقت دیگر، خادمان راه شرع جدااند، خلوتیان قرب و مشاهدت جدا، اهل شریعت از هر دویست درم پنج درم بدادند و رضاء حق در آن بجستند تا بناز و نعیم خلد رسیدند. فرمان برداران‌اند و حق شرع گزاران‌اند و پسندیدگان‌اند لکن نه چون اهل خلوت و مشاهدت و نه چون خداوندان یافت و صحبت که خلیل وار، دست توکّل از آستین رضا بیرون کردند و بر روی اسباب و علائق باز زدند هر چه داشتند از این حطام دنیا بذل کردند و در سبیل خدا جان و دل در معرض بلا و محنت نهادند و در اظهار دین اسلام و اعلاء کلمه حق با دشمن بکوشیدند و نیز خود را در راه حق مقصر دیدند لا جرم هر ساعت از جناب جبروت و درگاه عزت الهیت بنعت رأفت و رحمت ایشان را نو تشریفی و تخصیصی می‌آید، آن منافقان دون همت مختصر دیده یک صاع خرمای بو عقیل مختصر داشتند و محقر و بدان طنز کردند چه زیان دارد وی را این طعن منافقان، و رب العالمین او را می‌نوازد و میگوید: وَ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ، و مصطفی تسلی دل وی را آن صدقه از وی پذیرفته و اکرامی کرده و بر سر همه صدقه‌ها ریخته و این خبر بیرون داده که: افضل الصدقة جهد المقلّ.