اصوات. [ اَص ْ ]( ع اِ ) ج ِ صوت. ( ترجمان علامه جرجانی ص 65 ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). آوازها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بانگها. فریادها. صوتها و صداها. ( ناظم الاطباء ).و رجوع به صوت شود. || آوازه ها. نیکنامیها. شهرتها. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به صوت شود. || آهنگهای موسیقی. لحن ها. هرگونه از غنا. ( از اقرب الموارد ). رجوع به صوت شود. سرودهایی از شعر که بدانها ترنم کنند و این معنی مولد است : و غنی بالحجیّز لی صُویتاً. ( از اقرب الموارد ) : مرا از این همه اصوات آن خوشی نرسد که از دیار عزیزی رسد سلام وفا.خاقانی. || در تداول لغت ، اصوات را بر لغاتی اطلاق کنند که از آوازهای اشیاء یا جانوران گرفته شده باشد چون : عوعو و وقوق و میومیو و مانند آنها، و اینگونه لغات را صوتی نامند. جرجانی آرد: هر لفظی که بدان صوتی حکایت شود چون غاق که حکایت صوت کلاغ است ، یا هر لفظی که بدان بهائم را آواز دهند چون «نخ » برای اناخه شتر و «قاع » برای زجر گوسپند. ( از تعریفات جرجانی ). و صاحب اقرب الموارد در ذیل اسماء اصوات آرد: در نزد نحویان هر لفظی که از صوتی حکایت کند یا بدان آواز دردهند خواه آواز دردادن برای زجر حیوان باشد چون «هلا» برای اسب و «عدس » برای استر و خواه برای خواندن حیوان بکار رود چون اَوه برای اسب و قوس برای سگ و خواه برای تعجب باشد چون وَی ، یا برای توجع مانند آخ ، یا برای تحسر چون آه و جز اینها و همه اینگونه کلمات مبنی باشند و گاه که در محل اسم معرب واقع شوند آنها را اعراب دهند مانند: تداعین باسم الشیب فی متثلم. و قول شاعر: داع ینادیه باسم الماء مبغوم. که در شاهد نخست منظور از کلمه «شیب » آواز لفچ های شتر هنگام آشامیدن آب است و در شاهد دوم کلمه «ماء» بمعنی آواز آهو است. ( از اقرب الموارد ). چنانکه دیده شد صاحب اقرب الموارد و جرجانی مانند برخی از متقدمان دیگر لغات صوتی را با اصوات که در صرف و نحو نوعی کلمه خاص باشند درآمیخته اند در صورتی که لغات صوتی از قبیل : های وهوی و طراق طراق و درق درق و تغتغ و مانند اینها بجز اسماء اصوات یا اصوات در تداول نحو و صرف باشند. || اصوات در تداول صرف و نحو زبان فارسی ، یکی از اقسام نه گانه کلمه اند و بر آواها یا صداهایی اطلاق شوند که از انفعالات و تأثرات نیک و بد درونی آدمی حکایت کنند، این کلمه ها خود مستقل باشند یعنی بمنزله جمله اند و چون برخی از آنها نظیر اسم فعل تازی باشند متمم هم میگیرند چون : زینهار، دریغ و جز اینها و بهمین سبب برخی آنها را شبه جمله خوانده اند. اصوات را هنگام تحسین و تنبیه و تعجب و تأسف و ندا و مانند اینها بکار برند و از اینرو که در آغاز، هنگام خواندن کسی یا اظهار تأسف و تعجب آواهایی چون : ای ، آه ، اوه ، آخ یا آوخ بکار بردند آنها را صوت یاآواها نامیدند، اما رفته رفته جمله ها و ترکیبهای بزرگی از تازی جای صوت را گرفت چون لا حول و لا قوة الا باﷲ در هنگام تأسف و یاللعجب و سبحان اﷲ در هنگام تعجب و جز اینها. برخی از اصوات تحسین و تأسف :
معنی کلمه اصوات در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ صوت ، صداها.
معنی کلمه اصوات در فرهنگ عمید
۱. [جمعِ صَوت] = صوت ۲. (ادبی ) در دستور زبان، کلماتی که هنگام تحسین، تعجب، شادی، یا درد و افسوس گفته می شود، مانندِ آه، به به، آخ، شبه جمله.
معنی کلمه اصوات در فرهنگ فارسی
آوازها، بانگها، جمع صوت ( اسم ) جمع صوت . ۱ - آوازها آواها . ۲ - کلماتی که در مورد آفرین و تحسین و شگفتی و ندا و فریاد و بیم و آگاهی و تنبیه و تحذیر گفته میشود : ای ایا وه عجبا زه خه خنک . ۳ - مجموع چهل و یک نوع آوا در موسیقی قدیم .
معنی کلمه اصوات در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] اصوات برای بیان حالات روحی، احساسات و عواطف گوینده از جمله تحسین، شادی، تعجب، رنج، تنبیه ، بیم، امید، آگاهی، خشم، تنفّر، تمسخر، توهین، اعتراض، تحقیر و نیز برای راندن و خواندن حیوانات به کار می روند. کلماتی که به تنهایی نمایندۀ یک جملۀ مستقلّ اند، بدون آن که نهاد و گزاره در آن ها قابل تفکیک باشد، مانند آخ!، وای!، به به !اصوات برای بیان حالات روحی، احساسات و عواطف گوینده از جمله تحسین، شادی، تعجب، رنج، تنبیه ، بیم، امید، آگاهی، خشم، تنفّر، تمسخر، توهین، اعتراض، تحقیر و نیز برای راندن و خواندن حیوانات به کار می روند. اقسام اصوات را می توان از جهت معنی و نوع احساسی که بیان می کنند به انواعی تقسیم کرد. برخی از آن ها عبارت اند از:فرمان: هیس!، کیش!؛ستایش: به به!، به!؛افسوس: وای!، ای وای!، آخ!، آه!، اوه!؛درد و لذت: اوف!، آخ!، آی!، واخ!؛آگاهی دادن و صدا زدن: آی!، آهای!، هِی!، اُهُی!، اُی!؛تنفّر: اَه!؛تعجّب: وَه!، بَه!؛اعتراض: اِ!؛ترحّم: آخِی!.باید توجه داشت که صوت اگر چه مفهوم یک جملۀ کامل را دارد، امّا غالباً به تنهایی معنی قطعی و مشخصی ندارد و معنی دقیق آن را از موقعیت گوینده، نحوۀ ادای صوت یا وجود قرینه می توان دریافت. عنوان اصوات به عنوان اسم یا صفت و نیز در جایگاه هایی مانند نهاد و مفعول به کار نمی روند و در ساخت گروه اسمی یا گروه صفتی در نقش مضاف، مضاف الیه، صفت یا موصوف وارد نمی شوند؛ امّا ممکن است، مانند افعال، متمّم یا جملۀ پیرو داشته باشند. مانند: آخ که از دست او به تنگ آمده ام!، وای بر تو! گروهی از دستورنویسان از جمله ناتل خانلری، بصاری، وزین پور و ماهوتیان کلمات و عباراتی مانند آفرین، مژده، سلام، ساکت، افسوس، پناه بر خدا، سفر به خیر و نیز عباراتی مانند بارک الله، الحمدلله، ان شاءالله را نیز که از زبان عربی وارد زبان فارسی شده اند جزو اصوات طبقه بندی می کنند. طبق نظر این گروه از دستورنویسان، صوت با اسم، صفت و قید مشترک است. تقسیم بندی بویل ...
معنی کلمه اصوات در ویکی واژه
جِ صوت ؛ صداها.
جملاتی از کاربرد کلمه اصوات
اسم صوت، اسمی مرکب است که غالباً از طبیعت گرفته میشود و نشانگر اصوات مختلف است، مانند «قاه قاه»، «چلپ و چلوپ»
گر نباشد خر الحسب للذات که زند دم ز انکر الاصوات؟
نرم دار آواز بر انسان چو انسان، زانکه حق «انکرالاصوات» خواند اندر نُبی «صوت الحمیر»
«وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» یرید بالزینة موضع الزینة، یعنی لا یظهرن موضع زینتهنّ لغیر محرم، معنی آنست که یا محمد زنان را فرمای تا چشمها فرو گیرند از نامحرم و ناپسند، و فرجها نگه دارند از حرام، و عورت خویش پوشیده دارند چنان که دیده کس بر آن نیفتد، و آرایش خویش و آنچه بر ان زیور و زینت است بر نامحرم پیدا نکنند، و مراد باین زینت خفی است نه زینت ظاهر، قلاده است در گردن و گوشوار در گوش و دستینه در دست و خلخال و خضاب بر پای، این زینت و زیور خفی روا نیست ایشان را که پیدا کنند بر نامحرم و اجنبی، اما زینت ظاهر که رب العالمین مستثنی کرد و گفت: «إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها» اهل علم مختلفند در آن که چیست؟ ابن مسعود گفت: جامه است بر تن وی بدلیل قوله: «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»، و اراد بها الثیاب، ابن عباس گفت سرمه است در چشم، و انگشتری در انگشت و خضاب دست، سعید جبیر و ضحاک و اوزاعی گفتند: روی است و هر دو کف، رب العزه رخصت داد که زنان این قدر از تن خویش پیدا کنند از بهر آن که عورت نیست در حق آزاد زنان و کشف آن در نماز روا و مرد اجنبی را جایز است که در آن زینت ظاهر نگرد هر گه که از فتنه و شهوت نترسد، و اگر از فتنه ترسد پس جایز نیست او را که نگرد و غضّ بصر باید چنان که اللَّه گفت: «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»، و قیل «لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» هی الطیب و الثیاب المصبوغة الملوّنة و الخمر الرقاق الّتی تحکی طول الذوائب و قوله: «إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها» یعنی اصوات الخلاخیل. روی عن ابن سیرین قال: کانت النساء یخرجن متنقّبات لا یبدین الّا نصف عین واحدة فاذا انتهین الی الرّجال وقفن.
کتابهای خرد و خردورزی، سرشت و سرنوشت، گفتار حکیم، شعاع شمس و آینههای فیلسوف توسط استادان و نویسندگان فلسفی، دربارهٔ مقام علمی او به عنوان یک فیلسوف نوشته شده. «در صد و بیست و هفتمین شماره هفتهنامه پنجره با آثار و گفتارهایی از احمد احمدی، رضا سلیمان حشمت، غلامرضا اعوانی، کریم فیضی، علی اوجبی، سعید انواری، حسن سید عرب، امیرمحمد اصواتی و اسماعیل منصوری لاریجانی به روش، منش و جایگاه فلسفی دینانی میپردازد».
به زعم وی مفهوم ریتم یا آهنگ کیفیتی است که قابل کاربرد و قابل اعمال در خصوص پدیدههای عینی، ملموس مادی و معنوی است؛ بنابراین این آهنگ حد و مرز قالبها را در هم میشکند، یعنی تنها میان اصوات یا اجرام وجود ندارد بلکه میان اذهان و حالتها نیز میتوان به وجود ریتم یا آهنگ برخورد. به عبارتی دیگر، آهنگ کلید زیبایی هر پدیدهای بهشمار میآید.
او را گویند: ما دو دیده بتو سپردیم پاک، تو بنظرهای ناپاک ملطّخ کردی تا آثار تقدیس از وی برخاست و خبیث شد. اکنون میخواهی که دیدار مقدّس ما بنظر خویش بینی؟ هیهات هیهات! ما پاکیم و پاکان را پاک شاید «الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ». دو سمع دادیم ترا تا از آن دو خزینه سازی و درّهای آثار وحی درو تعبیه کنی و امروز باز سپاری. تو آن را مجال دروغ شنیدن ساختی و راه گذر اصوات خبیثه کردی، و ندای ما پاک است جز سمع پاک نشنود. امروز بکدام گوش حدیث ما خواهی شنید؟! زبانی دادیم ترا تا با ما راز گویی در خلوت و قرآن خوانی در عبادت و صدق در وی فرو آری و با دوستان ما سخن گویی، تو خود زبان را بساط غیبت ساختی و روزنامه جدل و دیوان خصومت کردی. تو امروز بکدام زبان حدیث ما خواهی کرد؟
لتغدوا روحک فی کل یوم باصوات المثالث والمسانی
خوله از سر سوز و تحیّر روی سوی آسمان کرد و گفت: «اللهم انّی اشکو الیک فانزل علی لسان نبیک». خداوندا بتو مینالم و در تو میزارم، فرو فرست به پیغمبر خویش در کار من ضعیفه حکمی. باز روی برسول آورد، گفت: «انظر فی امری جعلنی اللَّه فداک یا نبی اللَّه» آخر بنگر در کار من بیچاره یا رسول اللَّه که مادر و پدرم فداء تو باد. آن ساعت عایشه گفت: «اسکتی انّ رسول اللَّه یوحی الیه» خاموش باش ای خوله که وحی آمد برسول خدا. آن ساعت جبرئیل آمد و آیت آورد: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها اللَّه سخن آن زن شنید که با تو جدال در گرفته در کار شوهر خویش. عایشه گفت: «سبحان من وسع سمعه الاصوات ان کان لیخفی علی بعض کلامها فانزل اللَّه: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ... پاکست و بیعیب آن خداوند که او بهمه آوازها میرسد. من در گوشه خانه ببعضی آواز وی میرسیدم و ببعضی نه، رب العالمین از وراء هفت طبقه آسمان بسمع قدیم خود همه شنید و خبر داد که: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ.... و اوّل ظهار که در اسلام رفت این بود. قوله: الَّتِی تُجادِلُکَ ای تخاصمک فِی زَوْجِها ای فی امر زوجها» فحذف المضاف.
باز خواند به «انکرالاصوات» بیتکی چند گفته در طامات
از ۱۹۶۶ انیو موریکونه تلفیق بدیعی از اصوات را در همراهی با سازهای ارکستر برای فیلمهای وسترن به کار بست. او با الهام از صدای زوزه گرگ صحرایی آمریکای شمالی تم اصلی خوب، بد، زشت را نوشت که موسیقی نامتعارفی برای سینمای وسترن تا به آن زمان بود. موریکونه در مواردی پیش از تصویربرداری، موسیقی مورد نیاز فیلم را ضبط کرده و سرجو لئونه بر اساس ریتم و چگونگی موسیقی اقدام به تصویربرداری برای آن مینمود. امروز همکاری بلند مدت هیچکاک و هرمن، لئونه و موریکونه، و استیون اسپیلبرگ با جان ویلیامز از نمونههای موفق و مثال زدنی از تعاون یک فیلمساز و یک آهنگساز در تاریخ سینما بهشمار میآیند.
و اندر اخبار مشهور است که: اندر بهشت مر اهل بهشت را سماع باشد و آن چنان بود که از هر درختی صوتی و لحنی مختلف میآید. چون مؤلَّف شوند آن اصوات طبایع را اندر آن لذتی عظیم باشد و این نوع سماع عام است اندر میان خلق از آدمی و غیر آن که زندهاند به حکم آن که روح، لطیف است و اندر اصوات لطافتی هست، چون بشنود جنس به جنس مایل شد و این قول گروهی است که گفتم.
اکوالایزر در استودیوهای ضبط، استودیوهای رادیویی و اتاقکنترل تولید آثار صوتی و همچنین در سیستمهای تقویت صدا در اجراهای زنده و در امپلیفایرها جهت کنترل و تنظیم سیگنال خروجی از میکروفنها، بلندگوهای بزرگ و امپلیفایرها مورد استفاده قرار میگیرند. فرایند اکوالایزیشن به منظور حذف یا تضعیف برخی اصوات در طیف صوتی، افزایش یا کاهش حضور یک المان در طیف صوتی و همچنین تغییر نوای یک ساز کاربرد فراوان دارد. اکوالایزرها همچنین توسط تهیهکنندگان موسیقی به منظور تنظیم رنگ صدای یک ساز یا صدای خواننده در فرایند میکس صدا استفاده میشود. در این فرایند محتوای فرکانسی اصوات مختلف به گونهای ویرایش میشود که در برایند طیف اصوات موجود در آهنگ به درستی جای گیرد.
زین حاصل من حروف و اصوات زان واصل من که مات مافات
و جملهٔ مستمعان بر دو گونهاند: یکی آن که معنی شنوند و دیگر آن که صوت و اندر این هر دو اصل فواید بسیار است و آفات بسیار؛ از آنچه شنیدن اصوات خوش غلیان معنیی باشد که اندر مردم مرکب بود اگر حق بود حق و اگر باطل بود باطل کسی را که مایه به طبع فساد بود آنچه شنود همه فساد باشد.
از نقص شنوایی در کودکان زمانی میشود حرف زد که بنا به دلایلی مثل بدکاری گوش یا اعصاب مربوط به آن، در شنیدن اصوات محیطی با مشکل مواجه باشد. قابل قبولترین تعاریفی که منعکسکننده نظریات متخصصان تربیتی است، تعاریفی است که توسط کمیته اجرایی کنفرانس مدیران آموزشی مخصوص ناشنوایان، به وجود آمدهاست. به شرح این تعاریف میپردازیم.
ماتیس با بررسی نقادانه میراث نوآوران نسل پیشین به چنین نتایجی دست یافت:کاربست رنگ ناب، همچون معادلی برای نور، تجسم فضا با بهرهگیری از جلوههای مختلف رنگها، وضوح و سادگی خطهای شکل ساز، سازماندهی تصویر به مدد نیروهای ذاتی خط و رنگ. موضوع از طریق این هماهنگی صوری در پرده نقاشی، بیان هنری م یابد، واین نوع هماهنگی قابل مقایسه با ترکیب اصوات در موسیقی است. بدین سان، پایههای زیباییشناسی ماتیس ساخته شدند. او در سراسر زندگی هنری اش، خود را وقف تکمیل اصول این زیباییشناسی کرد.
سال ۲۰۰۲ کتابخانه کنگره آلبوم بهنوعی غمگین را به عنوان یکی از ۵۰ اثر واجد ارزش تاریخی برای محافظت در فهرست ملی ضبط اصوات گنجاند. همچنین مجلهٔ رولینگ استون سال ۲۰۰۳ آلبوم را در رتبهٔ دوازدهم فهرست ۵۰۰ آلبوم برتر تمام اعصار جای داد.
در سال ۲۰۱۲ میلادی، «جان اچ. هِیلی»، متخصص ضبط، ترمیم و بازیافت اصوات، صدای «ایما سومک» را با خوانندگانی همچون «ایزابلا کلبران»، «ماریا مالیبران» و «پولین ویاردو» مقایسه کرد. او گفت: «اگرچه صدای سومَک نفوذ آشکار و شفاف یک سوپرانوی کولوراتورِ واقعی را ندارد، اما جایگاه خود را به عنوان یک صدای مبهم شیرین و اغواکننده… و تقریباً منحصربهفرد در زمانهٔ داراست.»
اورانگوتانها، همچون دیگر کپیها مانند شامپانزه و گوریل اصواتی خندهمانند در هنگام ارتباط فیزیکی مانند دنبال هم دویدن و قلقلک از خود بروز میدهند.