آنقدرکه (قدیم): به محض آنکه، همین که. آنقدر که به بالا برآمدم، او را میفرستم به نور کجور. «عالمآرایصفوی»
جملاتی از کاربرد کلمه آنقدر که
بر دل پر جراحت اهلی مرهمی آنقدر که بتوانی
آن موقع اینقدر مراسم نبود و مراسم تشیع جنازه یا بزرگداشت نبود. اما الان آنقدر که من را در تلویزیون نشان میدهند، وزیرها را نشان نمیدهند.
گهر به ذوق فسردن سر محیط ندارد به خود نساختهام آنقدر که با تو بجوشم
اگر آبم آب رخ گهر و گر آتش آتش سنگ زر به تو آشنا نیام آنقدر که دویی کند به خودم غلط
بر جسم آنقدر که فزودیم همچو شمع شد مایه زیادتی اشک و آه ما
ز غرور طاقت بییقین مفروش ما و من آنقدر که رسی به عرصهٔ امتحان زگداز زهره جگر بهکف
کارشناسان حقوقی مدعی شدهاند که قانون اولیه آنقدر که مخالفان آن ادعا میکردند نامتعادل نبوده یا اجرای اصلاحات غیرممکن خواهد بود.
کمی سرد بود. مرگ، آنقدر که فکر میکردیم چیز ترسناکی نبود. فقط کمی سرد بود، آنقدر…
دماغ نشئهٔ تحقیق اگر رسا گردد برون ز خویش روم آنقدر که نتوانم
آن غمزه خونبهای شهیدان عشق داد اما نه آنقدر که کفن زو توان خرید
حتی خشم، لزوماً بد نیست. اگرچه میتواند به بدی منجر شود ولی ذاتاً اینگونه نیست و میتواند خوب باشد. طبیعت بشر آنقدر که اغلب میگویند به بدی نزدیک نیست. حقیقت این است که فرصت شکوفایی را از انسان دریغ داشتهایم.
بایسنقر هنگامی که پدربزرگش، امیر تیمور، در سال ۸۰۷ ه.ق / ۱۴۰۵ م درگذشت، کودکی بیش نبود. در توصیف بایسنقر گفتهاند که او پادشاهی خوشطبع، خوشسخن، هنرپرور و عیاش بود و آنقدر که ممکن بود عالم را به خوشی گذرانید. به قول دولتشاه «جمالی داشت با کمال… و از سلاطین روزگار بعد از خسرو پرویز چون بایسنقر سلطان کسی به عشرت و تجمل معاش نکرد، شعر ترکی و فارسی را نیکو گفتی و فهمیدی، به شش قلم خط نوشتی.»
و باید که از هر سفر که بکند یا بهر معامله و معارضه که در حضر کرده باشد آنچ ریح بودجمله در وجه خیرات نهد الا آنقدر که نفقه عیال کند و البته در بند جمع مال و ادخار و تکثیر نباشد که حق تعالی میفرماید «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیلالله فبشرهم بعذاب الیم...» الی قوله «فذوقوا ما کنتم تکنزون».
او جر زد و من جر زدم آنقدر که آخر شام آمد و کوتاه شد این جور و جر از من
داستان این مجموعه تلویزیونی درباره یک گروه خرابکار حرفهای است که به واسطه آشنایی با سیستمهای کامپیوتری قصد دارند دست به اقداماتی علیه امنیت مردم بزنند. با انجام اولین عملیات، پلیس وارد ماجرا میشود در این میان سرگرد صابری از افسران زبده پلیس مأمور میشود مجرمان پرونده را شناسایی و دستگیر کند.رفته رفته همه نشانههای موجود به زنی به نام «مانا» میرسد که طراح اصلی گروه خرابکار محسوب میشود اما پیدا کردن این زن آنقدر که در ابتدا تصور میشد ساده نیست. در مسیر پیدا کردن این مجرم ماجراهای بسیار دیگری به وقوع میپیوندد.
در ایالات متحده و کانادا، آن زن گفت در کنار صورتغذا اکران شد و پیشبینی میشد در آخر هفته افتتاحیه خود از ۲٫۰۲۲ سینما ۳ تا ۵ میلیون دلار فروش داشته باشد. این فیلم در روز اول اکران ۸۳۰٫۰۰۰ دلار به دست آورد که شامل ۱۶۰٫۰۰۰ دلار در پیشنمایش پنجشنبهشب میشود. فروش فیلم به ۲٫۲ میلیون دلار رسید و در رتبهٔ ششم جدول قرار گرفت. ددلاین هالیوود افتتاحیهٔ فیلم را «فلاپ» نامید و به «خستگی هیجانی» تماشاگران اشاره کرد. او گفت روزنامهنگاران برای افراد عادی «آنقدر که فکر میکنند جالب نیستند». همچنین اشاره داشتند که عدم علاقهٔ عموم به فصل جوایز و پروژههای مؤلف و نیز رقابت با پلنگ سیاه: واکاندا تا ابد و صورتغذا نیز ممکن است در عملکرد ضعیف نقش داشته باشد.
ابن جّلا گوید ششصّد پیر را دیدم و اندر میان ایشان هیچ بزرگتر از چهارتن نبود اوّل ابوتراب نخشبی. و ابوتراب گوید قوت درویش آن بود که یابد و لباس وی آنقدر که عورت بپوشد و هرجای که فرود آید مأوی وی باشد.
عملکردهای روانی بالا از جهت تکامل طبیعی قابل انتظار هستند. آنها با خودکشی در دفاع از تولید مثل مبارزه میکنند. اگر زندگی ما آنقدر که من پیشنهاد میدهم بد باشند، و اگر مردم قابلیت دیدن کیفیت واقعی زندگی خود را داشتند، بسیار بیشتر متمایل به کشتن خود داشتند، یا حداقل تولید مثل کمتری میکردند. در نتیجه بدبینی در انتخاب طبیعی کنار گذاشته میشود.