برهما
معنی کلمه برهما در فرهنگ معین
معنی کلمه برهما در فرهنگ فارسی
در سنسکریت به معنی ذات واجب الوجود و قادر مطلق خدای بزرگ هندوان باستان .
معنی کلمه برهما در دانشنامه عمومی
برهما را به صورت انسانی مجسم می کنند که دارای چهار سر و چهار دست است و در دستهای خود یک کوزه، یک تسبیح، یک قاشق مقدس و نسخه ای از وداها را نگاهداشته است. بنا به باور هندوان، براهما را چهار دست و چهار سر بود که شیوا ( از ایزدان آئین هندو که بخشاینده گناهان است ) یکی از سرهای وی را برید. [ نیازمند منبع] در شمال هند، او را با ریش سفید تصویر می کنند. بنا به باور هندوان، هر یک از دست های براهما نمایانگر یک جهت جغرافیایی یا یک بخش از وداها است. در هند، پرستشگاه هایی هست که برای پرستش براهما بنیاد گشته اند؛ برجسته ترین این پرستشگاه ها، پرستشگاه پوشکار در ایالت راجستان هند است.
برهما (نژاد مرغ). برهما ( به انگلیسی:brahma ) یک نژادمرغ آسیایی است که زادگاه آن منطقهٔ برهما پوترا در هند می باشد؛ جایی که آن را بنام چیتاگونگ خاکساری می شناسند. این نژاد تفاوت اساسی با نژاد امپراطور دارد که آن را با این نژاد اشتباه می گیرند؛نژاد امپراطور که یکی زیر مجموعه های برهماست که اصطلاحا به آن ( امپراطور طلایی ) یا همان برهما طلایی می گویند. که جسته کوچکتری نسبت به برهما دارند.
پیشینهٔ این مرغ مشخص نیست، اما اعتقاد بر این است که این پرنده رابطهٔ نزدیکی با مرغ جنگلی و کوشین دارد. اولین برهماها در سال ۱۸۱۶ از چین به ایالات متحده آمریکا برده شدند و در آنجا بعلت گوشت خوب آن و قدرت بالای این پرنده در تخمگذاری و تحملش، حتی در فصول سرد، به عنوان یک پرندهٔ چند منظوره نگاهداری می شد. با این وجود، امروزه این پرنده را تنها برای مقاصد تزیینی پرورش می دهند و سلکسیون آن که در گذشته برای اهداف اقتصادی بود، به سلکسیون برای زیباتر کردن این نژاد انجام می گیرد.
معنی کلمه برهما در دانشنامه آزاد فارسی
بِرَهْما
آفریدگار جهان در آیین هندو، با دو خدای عمدۀ دیگر این آیین، ویشنو (محافظ) و شیوا (مخرب)، تشکیل دهندۀ تثلیث هندویی یا تریمورتی. در اسطورۀ آفرینش هندو، برهما، خدای خالق، از درون گل نیلوفری زاده می شود که از ناف ویشنو می روید. پس از آن که برهما جهان را می آفریند، ویشنو بیدار می شود و در طول کَلپَه، چرخۀ کیهانی یا «روز برهما» که ۴۲۰۰میلیون سال زمینی به درازا می کشد، بر جهان فرمان می راند. برخلاف برهمن که نامتشخص و بی جنس است، برهما خدایی متشخص و مذکر است. برهما مصنف وداها، و پرستش او کهن ترین آیین پرستش در هند است. در تصاویر برهما را انسانی با چهار سر و چهار دست، که در دست های خود کوزه ای، تسبیحی، قاشق مقدس، و نسخه ای از ودا را نگاه داشته است، نشان داده اند.
معنی کلمه برهما در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه برهما
چون سخن بگفت در حال آن تخت گرد خانه گشتن گرفت و به جای خویش بازشد. جوانی آنجا حاضر بود. آن حال بدید. گریستن بر وی افتاد، تا جان بداد. برهمان تختش بشستند و دفن کردند.
تقسیمبندیها در دوران ودایی هنوز به طور کامل شکل نگرفته بودند و گاه سه بخش (ترایت) بدون آتارواودا، گاه چهار بخش (چاتورودا) و گاه پنج بخش در نظر گرفته میشد. تقسیمبندی پنجگانه از اصلاحات آیینی توسط کوروها ناشی شد. تا زمان پانینی، قانون پالی و پاتانجلی بود که کانونی شبیه به شکل نهایی وداها به وجود آمد. فهرستهای کاملتر از آثار و مدارس ودایی مانند پراپانچاهرادا در قرون وسطی تدوین شد. احتمالاً فرمولهای آتارواودا بعداً به عنوان مجموعهای در نظر گرفته شدند و به عنوان چهارمین ودا پذیرفته شدند. این امر احتمالاً با تغییر موقعیت برهماها مرتبط بود که در زمان جنبش سرامنا قدرت خود را از دست میدادند و از این فرمولها برای بازگرداندن قدرت خود استفاده میکردند.
نخورده هیچ روز و نی به شب خفت برهما تا برو حاضر شد و گفت
مانند تمام شمال شرقی هند، آسام تا سال ۱۸۲۷ که به هند بریتانیا ضمیمه شد، با بقیه شبه قاره یک واحد سیاسی تشکیل نمیداد. به دلیل پادشاهی هندو آهوم که از قرن سیزدهم در دره برهماپوترا وجود داشتهاست، این منطقه بخشی از حوزه تمدن هند محسوب میشود. در سال ۱۸۲۶، امپراتور بریتانیا مسئولیت ایالت را بر عهده گرفت و بدین ترتیب دوران استعمار آسام آغاز شد. با این حال، مانند سایر ایالتهای هند، آسام نیز در جنبشهای مختلف آزادی شرکت داشت و به همراه بقیه هندوستان، در سال ۱۹۴۷ در چارچوب کشور هند از بریتانیا مستقل شد. دورههای پس از استعمار آسام شاهد ظهور چندین ایالت جداگانه در منطقه اصلی آسام مانند ناگالند، میزورام، مگالایا و آروناچال پرادش بود.
آتارواودا ودایِ مربوط به آئینها و اعمال جادویی در سنتهای درمانی است که توسط برهماها روایت میشود. این ودا از سنتهای مذهبی سه ودای دیگر جدا میشود و در ابتدا خارج از سهگانه دانش یا ترای ویدیا قرار داشت.
برهما یا همان آفریننده، ویشنو، پاسدار و نگاهبان، و شیوا، نابودکننده کائنات، تثلیث آیین هندو را تشکیل میدهند. همسر برهما، سرسوتی، ایزدبانوی دانش و هنر است. همسر شیوا، پارواتی، ایزدبانوی نیرو و توان است. لاکشمی نیز الهه ثروت است؛ و آدمی به هر سه اینها، دانش و قدرت و ثروت، نیاز دارد.
در شانخایانا-گریاسوترا، آتارواودا به عنوان برهماودا نامیده میشود.
خط بِراهمی نام قدیمیترین خطی است که در هند باستان و در آسیای جنوبی و آسیای مرکزی از اواسط هزاره پیش از میلاد استفاده شدهاست.(این نام هم در متون کهن یافت شده و همچنین امروزه استفاده میشود) خط برهمایی از نوع خطوط ابوگیدا است که در شبه قاره هند رشد کرد و از یک سیستم از علامتهای تفکیککننده برای ارتباط واکه با حروف صامت استفاده میکند. این خط میزبانی بود برای تکامل مجموعهای از خطوط که همچنان در حال استفاده هستند.
بات برای بازی در نقش قربانی سوء مصرف مواد مخدر در درام جنایی پنجاب مرتفع (۲۰۱۶)، یک جاسوس مخفی در فیلم هیجانانگیز راضی (۲۰۱۸)، دوستدختری سلطهگر در درام موزیکال پسر خیابان (۲۰۱۹) و یک فاحشه در فیلم زندگینامهای گانگوبای کاتیاوادی (۲۰۲۲) برندهٔ جایزهٔ فیلمفیر بهترین بازیگر زن شد. او با کمدی سیاه عزیزان (۲۰۲۲) وارد کار تهیهکنندگی شد و با فیلم فانتزی برهماسترا: قسمت اول – شیوا (۲۰۲۲) و کمدی عاشقانهٔ داستان عشق راکی و رانی (۲۰۲۳) به موفقیت تجاری رسید. او برای فیلم آخر برندهٔ بهترین بازیگر زن در فیلمفیر شد.
دبیرههای برهمایی از نوع ابوگیدا هستند.
حلقه انکله جیب بگوش از ازلست برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود
سکندر چو بر هند لشکر کشید خردمندی برهمانان شنید
دبیرههای برهمایی دسته ای از دبیرهها هستند که در هند و کشورهای همسایه آن برای نوشتن زبانها مورد استفاده قرار می گیرند. و یک خانواده را تشکیل میدهند. از آنها در سراسر شبه قاره هند ، آسیای جنوب شرقی و بخش هایی از آسیای شرقی، استفاده می شود و حتی در ژاپن هم به شکل سیددهام استفاده میشود.
سایه او برهمای افتاد روزی در شکار زان سبب بر سایه پر همای افتاد فر
«جبر خوارزمی کاملاً لفاظی است و هیچیک از نمادهایی که در اثر یونانی آریتمتیکا یا در کارهای برهماگوپتا یافت میشود را ندارد. حتی اعداد با استفاده از کلمات به جای نمادها نشان داده شدهاند».
باری مرا به خموشی یا گفتن سنجیدگان و گران کوشی یا شنفتن رنجیدگان کار و بازاری نیست. اینک آزاد از رنج آشنا و بیگانه و آسوده از شکنج خردمند و دیوانه با سرکار نواب که بزرگ امیدجان و دل است و شگرف آرزوی آب و گل برهمان راه و روش و خوی و منش که دیده و دانی انباز شبستان و کاخیم و دمساز گلستان و شاخ. اگر فر دیدار بهشتی بهارت دست دادی و به دستور پیشین گوهر فرشتی سرشتت بردیده ما رخت نهادی پخته رامش و کام را هیچ خامی نبود، و این جشن شیرین گوار که به کوری شوربختان ترش روی فراهم گشته به موئی تلخکامی نداشت. نه یادت از دل فراموش است و نه زبان از ستایش کار و کردار و گفت و گذارت خاموش، از تو بهتر که جوئیم و از این خوشتر چه گوئیم. مصرع: آن چنان در دل ما رفته که جان در بدنی.
چو زان برهمانان خبر یافتند به تدبیر آن کار بشتافتند
دست ما درازل و دامن یکتائی بود برهمانیم که بودیم و همان خواهد بود
با تو عهدی بسته ام ای دوست در روز ازل تا ابد خواهیم بودن برهمان عهد قدیم
هست اندر آن حدیث برهما و زردهشت هست اندر آن نشان اوستا و ریک وید