آبا
معنی کلمه آبا در لغت نامه دهخدا

آبا

معنی کلمه آبا در لغت نامه دهخدا

( آبا ) آبا. ( از ع ، اِ ) در تداول فارسی ، آباء :
تا آدم و حوا که شدند اصل تناسل
هستی ملک و شاه به اجداد و به آبا.مسعودسعد.ای خرابات جوی پرآفات
پسر خر توئی و خر آبات.سنائی ( حدیقه ).
ابا. [ اَ ] ( حرف اضافه ) ( مخفف اباک ) با. وا. فا. مع. وَ. همراه ِ. بمعیت ِ :
چرا این مردم دانا و زیرکسار وفرزانه
به تیمار و عذاب اندر، ابا دولت به پیکار است
اگر گل کارد او صد برگ ابا زیتون ز بخت او
برِ زیتون و آن گلبن بحاصل خنجک و خار است.خسروی.دُم سگ بینی ابا بتفوز سگ
خشک گشته کش نجنبد ایچ رگ.رودکی.نیز ابا نیکوان نماندت جنگ فند
لشکر فریاد نی خواسته نی سودمند.رودکی.ابابرق و با جستن صاعقه
ابا غلغل رعد در کوهسار.رودکی.سوی شاه هیطال شد ناگهان
ابا لشکر و گنج و چندی مهان.فردوسی.هر آنکس که از شهر بغداد بود
ابا نیزه و تیغ پولاد بود.فردوسی.نیای من آهنگر کاوه بود
که با فرّ و برز و ابا یاره بود.فردوسی.ز قلب سپاه اندر آمد چو کوه
ابا ده هزار آزموده گروه.فردوسی.تهمتن سوی شاه بنهاد روی
ابا شادکامی و با رنگ و بوی
ابا زال سام نریمان بهم
بزرگان کابل همه بیش و کم.فردوسی.جهاندار بنشست و کاوس کی
دو شاه سرافراز و دو نیک پی
ابا رستم گرد و دستان بهم
همی گفت کاوس هر بیش و کم.فردوسی.بیامد کنون چون هزبر ژیان
بکین پدر تنگ بسته میان
ابا نامداران لشکر بهم
چو سام نریمان و گرشاسب جم.فردوسی.ز قلب سپه گیو شد پیش صف
خروشان و بر لب برآورده کف
ابا نامداران گودرزیان
کز ایشان بدی راه سود و زیان.فردوسی.برِ دختر آمد همی گژدهم
ابا نامداران و گردان بهم.فردوسی.یکی تخت زرین بلورینْش پای
نشسته بر او بر، جهان کدخدای
ابا پهلوانان ایران بهم
همی رای زد شاه بر بیش و کم.فردوسی.کمر بر میان بسته رستم چو باد
بیامد گرازان ابا کیقباد.فردوسی.سوی زادفرخ شدند آن سه مرد

معنی کلمه آبا در فرهنگ معین

( اَ ) [ په . ] (حر اض . ) با، همراه .
( ~. ) [ ع . ] (اِ. ) پدر.
(اَ یا اِ ) [ په . ] (اِ. ) = وا: آش . به حذف همزه نیز خوانده می شود مانند: جوجه با، شوربا.
( اِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) سرباز زدن ، سر - پیچیدن . ۲ - خودداری کردن . ۳ - (اِمص . ) سرکشی ، نافرمانی . ۴ - نخوت ، تکبر.

معنی کلمه آبا در فرهنگ عمید

( آبا ) ۱. [جمعِ اَب] = اب
۲. اجداد.
* آباء سبعه: [قدیمی]
۱. هفت پدر، هفت پدران.
۲. [مجاز] هفت ستاره، هفت سیاره.
* آباء علوی: [قدیمی]
۱. پدران آسمانی.
۲. [مجاز] هفت سیاره، هفت فلک، هفت سپهر.
پدر.
خودداری کردن از انجام کاری، سر باز زدن، سرپیچی، امتناع.
= با۲: هر ابایی که درخورد به بساط / وآورد درخورنده رنگ نشاط (نظامی۴: ۶۳۰ )، زآن طبخ ها که دیگ سلامت همی پزد / خوش خوارتر ز فقر ابایی نیافتم (خاقانی: ۷۸۴ ).
= با۱: ابا هرکه پیمان کنم بشکنم / بَرو بیخ رادی به خاک افکنم (فردوسی: ۸/۲۳۶ حاشیه )، ابا برق و با جستن صاعقه / ابا غلغل رعد در کوهسار (رودکی: ۵۰۱ ).

معنی کلمه آبا در فرهنگ فارسی

( آبا ) جمع اب . ۱ - پدران اجداد : آبا و اجداد ما برین عقیده بودند . ۲ - کشیشان ( مسیحی ) آبائ کلیسا آبائ کنیسه . یا آبائ سبعه هفت پدران آبائ سبعه . یا آبائ علوی . پدران آسمانی
در تداول فارسی آبائ
پدران، اجداد
( از اسمائ سته ) اب پدر ابو
بلغت زند و پازند بمعنی شیر باشد که عرباناین گویند .

معنی کلمه آبا در دانشنامه عمومی

آبا. آبا ( به سوئدی: ABBA، مخفف نام اعضای گروه: Agnetha , Benny , Björn , Anni - Frid ) پرفروش ترین گروه موسیقی پاپ دههٔ ۷۰ میلادی بود. این گروه توسط دو زوج تشکیل شد و یکی از پرفروش ترین گروه های تاریخ است. این گروه سوئدی در سال ۱۹۷۲ با حضور بنی آندِشون و بیورن اولویوس آهنگ سازان گروه، و به همراه آنی - فرید لینگستاد و آنگنیه تا فلتسکوگ خوانندگان گروه، در استکهلم شکل گرفت و تا سال ۱۹۸۲ به فعالیت خود ادامه داد. آلبوم های آبا در مجموع بیش از ۳۷۰ میلیون نسخه فروش داشته است. این گروه در سپتامبر ۲۰۲۱ از پیوستن دوباره اعضا به هم و شروع فعالیت دوباره هنری گروه بعد از ۴۰ سال با انتشار یک آلبوم خبر دادند.
جدایی این گروه پرطرفدار با جدایی زوج بیورن و اجنتا از هم آغاز شد و گرچه زوج دیگر سعی در نگهداری گروه کردند اما با جدایی آن دو نیز از هم گروه بدون فعالیت ماند و امید طرفداران گروه را برای ادامهٔ فعالیتشان از بین برد. این گروه هنوز هم به عنوان یکی از پرفروش ترین گروه های پاپ در کل تاریخ مطرح می شود و خلاقیت این گروه در آن زمان در زمینهٔ خودشان بقدری بالا بود که رکورد فروش را حتی در آمریکا زدند. آهنگ های معرف این گروه از جمله «بده! بده! بده!» و «ملکه رقصان»، «اس اواس» و… هنوز هم شنیده می شود. بسیاری از آهنگ های این گروه مورد بازخوانی قرار گرفته است.
آبا در سال ۲۰۲۱ دوباره شروع به فعالیت کرده است و چند ترانه جدید منتشر کرد و در آلبوم جدید خود با نام سفر از جمله تک آهنگی با نام «تنها یک خیال» قرار داد.
• آنی - فرید لینگستاد
• آنگنیه تا فلتسکوگ
• بنی آندِشون
• بیورن اولویوس
• ۱۹۷۳ - رینگ رینگ
• ۱۹۷۴ - واترلو
• ۱۹۷۵ - آبا
• ۱۹۷۶ - ورود
• ۱۹۷۷ - آلبوم
• ۱۹۷۹ - آیا می خواهی
• ۱۹۸۰ - سوپر تروپر
• ۱۹۸۱ - دیدارکنندگان
• ۲۰۲۱ - سفر
آبا (آلبوم). «آبا» سومین آلبوم استودیویی ابرگروه سوئدی موسیقی پاپ آبا است که در ۲۱ آوریل ۱۹۷۵ منتشر شد و سه ترانه بسیار موفق به نام های «اس اواس»، «دارم، دارم، دارم، دارم، دارم» و «ماما میا» در آن عرضه شد.
منبع:


یادداشت
• ^  a یعنی آن فرد تنظیم کننده موسیقی بوده اند.
آبا (روسیه). آبا ( به لاتین: Aba ) یک رود در روسیه است که در استان کمروو واقع شده است.
آبا (مجارستان). آبا ( مجاری: Aba ) یک سکونتگاه مسکونی در مجارستان است که در فیر واقع شده است.
ابا (جمهوری آفریقای مرکزی). ابا ( به لاتین: Abba ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آفریقای مرکزی است که در نانا - مامبره واقع شده است.
معنی کلمه آبا در فرهنگ معین
معنی کلمه آبا در فرهنگ عمید
معنی کلمه آبا در فرهنگ فارسی
معنی کلمه آبا در دانشنامه عمومی

معنی کلمه آبا در دانشنامه آزاد فارسی

اَبّا (Abba)
(در زبان آرامی به معنی «پدر»، همانند کلمۀ «اب» عربی) در تلمود۱ بابلی، لفظی که فرزندان به هنگام خطاب کردنِ پدران خود به کار می برند؛ نیز لفظی محترمانه در خطاب به خاخام۲ها. در کلیساهای سریانی۳، قبطی۴ و حبشی۵، به اسقف۶ ها نیز اَبّا گفته می شود.

معنی کلمه آبا در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ابب (۱ بار)
به فتح همزه و تشدید باء، به معنى گیاهان خودرو و چراگاهى است که آماده چریدن حیوانات و یا جمع آورى گیاهان باشد و در اصل معنى «آمادگى» را مى‏بخشد و از آن جا که این گونه چراگاهها آماده بهره‏بردارى است، به آن «ابّ» گفته شده است. بعضى نیز گفته‏اند منظور از «ابّ» میوه‏هایى است که قابل خشک کردن و ذخیره کردن براى زمستان است، به مناسبت این که همیشه آماده بهره‏بردارى است.
(بتشدید یاء) چراگاه. در مفردات و نهایه گوید: چراگاهى که براى چریدن و چیدن آماده است. در اقرب الموارد گفته گیاهان خودرو که چهارپایان خورند. عبس_٣١ کلام مجمع نیز نظیر مفردات و نهایه است. باید دانست مراد ازآن در آیه، علفهاى خود رواست زیرا که «ابّ» مفعول «اَنبتنا» است و روئیدن در علفهاست نه در محلّ آنها و آنجا که چراگاه معنى شده محل بالتبع مراد است. این کلمه در کلام اللّه مجید فقط یکبار یافته است و اصل آن چنانکه اهل لغت گفته‏اند به معنى تَهیّاءِ و آمادگى است: «اَبّ للسیراباً تَهیّاءَله» در نهایه گفته: در حدیث قُسّ بن ساعده هست: «فجعل برتع اَبّاً». یکى از محققین پس از نقل اقوال علما در معنى «اَبّ» احتمال داده که واو در «وابّا» جزءِ کلمه است و آن بى تشدید مى‏باشد، آیه: «وفاکهة و ابّا» مرکب است از دو لفظ «فاکهة» به معنى میوه و «وأباً» به معنى درشت و شاداب و گوناگون على هذا بقول ایشان و او عاطفه نیست، و «وأب» بر وزن دهر صفت «فاکهة» است. و آنگاه احتمال خویش را نزدیک به یقین دانسته است. روح سخن ایشان در این احتمال آن است که اهل لغت و تفسیر معناى صریحى و روایت صحیحى درباره این کلمه نگفته و نقل نکرده‏اند. ولى براى «وأب» معناى روشنى است، ایضاً مى‏گوید: علماى لغت «اَبّ» را دخیل و غیر عربى گفته‏اند. (دیوان دین ص 106 - 124). نگارنده پس از تعمق و دقت، تحقیق ایشان را مورد قبول ندانستم زیرا اولا: هیچ یک از قُرّاءِ باءِ «ابّ» را بى تشدید نخوانده است. ثانیا: در آنصورت تناسب و معنى آیات درست نخواهد بود که آیات بدین قرارند: «فَانْبَتْنا فیها حَبَّاً. و عِنَباً وَ قَضَباً. وَ زَیتوُناً وَ نَخْلَاً. وَ حَدائِقَ غُلباً. وَفاکِهَةً وَ اباً. مَتاعاً لَکُمْ وَ لِاَنَعْامکُمْ» در این آیات چنانکه مى‏بینیم فرموده: از زمین براى شما دانه، انگور، تره، زیتون، درخت خرما باغهاى انبوه یا درختان بزرگ، میوه و چراگاه رویاندیم. پس از آن مى‏فرماید: اینها متاعند براى شما و چهارپایان شما. معلوم است که انگور، تره و غیره معمولاً خوراک انسان است، اگر «أبّاً» را و أب خوانده و وصف فاکهه بدانیم و درشت معنى کنیم به جمله «متاعاً... لانعامکم» محلّى باقى نخواهد ماند زیرا مذکورات ما قبل، همه «متاعاً لکم» اند و اینکه قضب به معنى یونجه است و در صحاح گوید آن اسفست (اسپست: یونجه) فارسى است مطلبى تمام نمى‏شود زیرا ظاهراً مراد از آن در آیه تره خوردنى است و به مناسبت آنکه پشت سر هم چیده مى‏شود قضب گفته شده وانگهى اگر یونجه باشد براى اَنعام کافى نیست. اما اگر «اَبّ» را چراگاه بگیریم مطلب تمام خواهد بود. ثالثاً: وصف فاکهه در آیات دیگر مؤنث آمده مثل «فاکهة کثیرة» ، ، ، لازم بود در آیه ما نحن فیه گفته شود: «فاکهة و أبة» تا صفت با موصوف در تأنیث موافق باشد، و لفظ و أب از صفات مشترک نیست تا مذکر و مؤنث در آن یکسان باشد و در لغت آنگاه که موصوفش مؤنث باشد آمده: «قِدر و أبة» و نیز آمده «اناءِ وَ أبٌ» (اقرب الموارد). وانگهى وَأب بمعنى ضخیم و واسع، وصف میوه استعمال نشده بلکه وصف کاسه، گودال و نظیر آنها آمده است نویسنده فوق الذکر پس از توجّه به این نکته استعمال آن را در میوه درشت معناى مُوَلّد (تازه) گرفته است تا اشکالى وارد نشود. در خاتمه لازم است بدانیم: اَبّ از اوّل پر ماجرى است. شیخ مفید رحمةاللّه در ارشاد نقل میکند: از ابوبکر راجع به لفظ اَبّ سئوال شد در جواب گفت: فاکهه را مى‏شناسیم اَمّا اَبّ خدا به آن داناتر است. این سخن به امیرالمؤمنین «علیه السلام» رسید فرمود: سبحان اللّه آیا ندانسته که اَبّ علف و چراگاه است و خدا در «فاکهة وَ اَبّاً» نعمتهاى خود را که بر خلق و چهار پایان داده مى‏شمارد؟! ز مخشرى در کشاف ذیل آیه فوق قسمتى از روایت را نقل کرده و نظیر آن را از عمر نقل مى‏کند و در مقام اعتذار مى‏گوید: همت آنها مصروف به عمل بود نه بدانستن آنچه مورد عمل نبود. علّامه امینى در الغدیر ج 7 ص 103 و ج 6 ص 100 قول ابن حجر شارح صحیح بخارى را نقل کرده که گفته: بقولى اَبّ دخیل است و عربى نیست. مؤیّد این قول خِفاءِ معنى آن بر شیخین است. آنگاه فرمود: احدى از اهل لغت به دخیل بودن آن اشاره نکرده‏اند. نگارنده نیز در صحاح و قاموس و اقرب و نظیر آنها، ندیدم که به دخیل بودن آن اشاره‏اى شده باشد.

معنی کلمه آبا در ویکی واژه

پدران، و پدر بزرگ و پدر پدر بزرگ و ... پدران از سه نسل پیش. سلسله آبا و اُمهات ... در ساختمان صوری و معنوی ... مداخله دارند. «مستوفی»
آبا ممکن است از دو بخش آ - با شکل گرفته باشد و اصطلاح ندایی برای جلب توجه است. آ با اُدِ یا. ببین اونه ها.

جملاتی از کاربرد کلمه آبا

ز بینایی نظر بیگانهٔ چشم نزول آباد حسرت خانهٔ چشم
محمدبخش‌خان شاه‌جهان‌آبادی معروف به آشوب هندی از شاعران پارسی‌گوی هند در سدهٔ دوازدهم ه‍.ق است. آشوب در سال ۱۱۹۹ ه‍.ق درگذشت. کلیات او مشتمل بر پنجاه‌هزار بیت است.
خداوندا ! بزی شادان ، برسم و سیرت رادان ابا شادی تو آبادان ، بمشکین بادۀ احمر
استخر در استان فارس در جنوب غربی ایران واقع شده‌است که از نظر تاریخی به نام‌های پارسه (فارسی باستان)، پارس (فارسی میانه) و پرسیس (یونانی) شناخته می‌شود. ویرانه‌های استخر در دره رودخانه پلوار (سیوند) در فاصله در فاصله ۵ کیلومتری تخت جمشید و به فاصله ۵۴ کیلومتری شیراز، بین کوه رحمت و کوه نقش رستم (حاجی‌آباد) در جایی که دره رودخانه به دشت مرودشت باز می‌شود، قرار دارد. تخت جمشید نیز در دشت مرودشت واقع شده‌است.
از استادان وی در حوزه علمیه نجف می‌توان به مصطفی تبریزی، میرزا محمدباقر اصطهباناتی، احمد شیرازی، علی محمد نجف‌آبادی، ملا علی‌اصغر مازندرانی، رضا همدانی، میرزا محمدتقی شیرازی و حسین نوری (محدث نوری) اشاره کرد.
ایل چاشم یکی از ایلات طبری منطقه چاشم شهرستان مهدی شهر و دهستان قهاب رستاق بخش امیرآباد شهرستان دامغان و دهستان طرود شهرستان شاهرود در استان سمنان می‌باشد که به گویش چاشمی از زبان طبری صحبت می‌کنند.
«اللَّهَ رَبَّکُمْ وَ رَبَّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ» قرأ حمزة و الکسائی و یعقوب و حفص: «اللَّهَ رَبَّکُمْ وَ رَبَّ» بالنصب فیهما علی البدل. و قرأ الآخرون برفعها علی الاستیناف.
احمد رضایی میرقائد (زادهٔ ۱۳۵۵ – درگذشتهٔ ۲۲ آبان ۱۳۹۰) فرزند ارشد محسن رضایی بود. او در دور اول ریاست‌جمهوری محمد خاتمی به ایالات متحده آمریکا پناهنده شد و در آنجا به موضع‌گیری‌های تندی علیه مقام‌های جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
بد و قریه ای داد آباد و پاک پر از چشمه آب پر باغ و تاک
بر تو آراسته ربع مسکون به تو افروخته آبادانی
از روستاها و آبادی‌های همجوار نشترود می‌توان به پل خواب، سیرا، ورزن، هرین، لیلستان، کلوان، اویزر، آیگان و از جنوب به کوه‌های روستای دروان اشاره کرد که بعضاً قرابت فامیلی نیز مابین اهالی این روستا ها وجود دارد.[نیازمند منبع]
چه عیش‌ های مهنا که روی داد به ما بدین چمن که بدو باد روی آبادی
وَ إِذا تُتْلی‌ عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ یعنی القرآن واضحات الدلایل و یرید بالایات هاهنا ما فیه ذکر البعث و النشور، ما کانَ حُجَّتَهُمْ ای جوابهم و ما احتجوا به، فسمی حجّة علی زعمهم، إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا احیوهم، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فی دعوی البعث.
ناصر گیوه‌چی محمدعلی خجسته‌پور محمدمهدی یعقوبی پرویز جلایر رحیم علی‌آبادی منصور برزگر عباس جدیدی مسعود مصطفی جوکار علیرضا رضایی سجاد انوشیروانی احسان حدادی صادق گودرزی محمد باقری معتمد علی داوودی
با چنین آبادی ملک و خوشی و کر و فر با خودآرائی و آرایش نبود او را نظر
احمدآباد یکی از محله‌های شهر لواسان واقع در بخش لواسانات شهرستان شمیران استان تهران کشور ایران است. این محله در دو کیلومتری جنوب غربی محله گلندوئک شهر لواسان و متصل به محله شورکاب قرار دارد.
ز ویرانی آبادتر خانه عشق نسیمی کند شهر بند هوس را
استانه (عنبرآباد)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان عنبرآباد در استان کرمان ایران است.
در محله صاحب آبادی برون سیر می کردیم با ذوق درون
صمدیان بازیکن تیم دخانیات بود و در ۱۳۲۴ به دعوت پرویز خسروانی، از پایه‌گذاران تیم دوچرخه‌سواران، به این تیم پیوست تا یکی نخستین بازیکنان و بنیان‌گذاران این تیم باشد. صمدیان در بازی تیم تاج با تیم کلنی آبادان در ۱۳۳۴ مصدوم شد و پس از این مصدومیت دیگر به فوتبال ادامه نداد.