اغور

اغور

معنی کلمه اغور در لغت نامه دهخدا

اغور. [ اَ وَ ] ( ع ن تف ) گودتر. ( یادداشت مؤلف ).
اغور. [ اُ غُرْ ] ( اِ ) اُغُر. شگون. آغال. فال. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به آغال و اغال شود.
- اغور بخیر ؛ وقتت خوش.
- بداغور ؛ شوم. بدآغال.
- خوش اغور ؛ خوش آغال. میمون. خجسته. ( یادداشت بخط مؤلف ).
اغور. [ ] ( اِخ ) ابن شاه رستم. از امرای کوچک لر در زمان صفویه. رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 452 و فهرست آن شود.

معنی کلمه اغور در فرهنگ معین

( اُ ) [ تر. ] ( اِ. ) نک اُغُر.

معنی کلمه اغور در فرهنگ فارسی

( اسم ) اغر اوغور .
ابن شاه رستم . از امرای کوچک لر در زمان صفویه .

معنی کلمه اغور در دانشنامه عمومی

اغور روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ابهر در استان زنجان ایران است.
این روستا در دهستان دولت آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن 375 نفر ( 110خانوار ) بوده است.

معنی کلمه اغور در ویکی واژه

نک اُغُر.

جملاتی از کاربرد کلمه اغور

فیثاغورث را گفتند: کدام کس از دشمنی مردم به سلامت ماند؟ گفت: آن کس که خیر و شر از او سر نزند. گفتند: چگونه؟
تشکیل یک سه تایی فیثاغورثی نمی دهد چرا که
از سخنان فیثاغورث: اگر خواهی که آسوده زندگی کنی، بگذار مردم بجای آن که بگویند فلان خردمند است، گویند نادان است.
اگر چه گفته فیثاغورث از پیش نبودش حجتی بر گفته خویش
آلکمایون Ἀλκμαίωνος پزشک و فیلسوف پیشاسقراطی معاصر فیثاغورس بود. وی در اواخر قرن ششم پیش از میلاد در کروتون به دنیا آمد و در جوانی از شاگردان فیثاغورس گشت.
بوده باشد. کشف این عدد منتسب به فیثاغورسیان (شاگردان فیثاغورس) است و گفته می‌شود در رقابت‌های علمی که در آن زمان بین گروه‌های مختلف در جریان بود این عدد نقش یک برگ برنده بزرگ را برای فیثاغورسیان ایفا می‌کرده‌است. این عدد طول قطر مربعی به ضلع واحد می‌باشد که به راحتی از رابطهٔ فیثاغورس
غیاث الدین جمشید کاشانی برای اولین بار در قرن ۱۴ میلادی آنرا تعریف کرد. بهمین دلیل در اروپا به تئوری کاشی هم معروف است قانون کسینوس‌ها شکل جامعتری از قانون فیثاغورس است که اندازه دو ضلع هر نوع مثلث را به کسینوس زاویه مابین آنها و اندازه ضلع سوم ربط می‌دهد.
از سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس یا معادل‌های آن در دیگر زبان‌ها ثبت شده‌است.
در یونان برای نخستین بار آریستوکسنوس پی به اهمیت تقسیمات برابر اکتاو برد. وی در موسیقی توسط لامپوس اریتره‌ای و زنوفیلوس با مکتب فیثاغورث آشنا گردید. او بر خلاف فیثاغورثیان باور داشت که ارزش فواصل موسیقی به قضاوت گوش است و نه ساختار ریاضی آن‌ها. برهمین اساس او با معرفی تقسیمات اکتاو ساختار تقریبی گام ۱۲ قسمتی مساوی را بر اساس کوک سیم‌ها با فاصله چهارم و پنجم بدست آورد. او انواع گوناگون دانگ‌های یونانی را توصیف نمود و در این راه تنها از میانگین هندسی استفاده نمود که در زمان خود اقدامی جدید بود.
توسط سه تایی‌های فیثاغورسی، ابتدا توسط بابلی‌ها (۱۸۰۰ قبل از میلاد) حل شد. حل معادلات سیاله‌ای خطی چون
سقراط، شاگرد فیثاغورث حکیم گفت: زمانی که حکمت روی آرد. شهوات به خدمت خردها برخیزد. اما زمانی که حکمت پشت کند، خردها در خدمت شهوات برخیزد.
سقراط و فیثاغورس در اخلاق.
در ۱۹۷۸ حزب دموکراتیک خلق افغانستان بقدرت رسید، و به زانو درآوردن کادرهای شعله یی‌های را آغاز نمود اکرم یاری در زادگاه خود در جاغوری دستگیر شد، به کابل انتقال داده شد و بعدا توسط حزب دموکراتیک خلق افغانستان کشته شد.
انکساغورس آن خلیط گرفت وندر او جزوها بسیط گرفت
الگوها در طبیعت نظم‌های قابل مشاهده شکلی هستند که در جهان طبیعی یافت می‌شوند. این الگوها در زمینه‌های مختلف تکرار می‌شوند و گاهی می‌توان آنها را به صورت مدل ریاضی دید. الگوهای طبیعی شامل تقارن‌ها، درختان، مارپیچ‌ها، پیچ و خم‌ها، موج‌خا، کف‌ها کاشی‌کاری‌ها، شکستگی‌ها و راه‌راه‌ها هستند. فیلسوفان یونانی اولیه الگو را مورد مطالعه قرار دادند و افلاطون، فیثاغورث و امپدوکلس در تلاش برای توضیح نظم در طبیعت بودند. درک مدرن از الگوهای قابل مشاهده به تدریج در طول زمان گسترش یافت.
در منابع رومیان از ترک دنیا توسط زرتشت سخن به میان آمده‌است. پلینی می‌گوید او ۲۰ سال را در بیابان سپری کرد، هیچ نخورد مگر پنیر. دیو کریسوستوم، فیلسوف یونانی-رومی خبر می‌دهد که زرتشت در پی یافتن خرد و عدالت، ترک دنیا کرد و زندگی‌اش را در کوهی سپری کرد، تا اینکه کوه آتش گرفت. ایرانیان و پادشاه آمدند تا آن ایزد [که کوه را آتش زده بود] را بپرستند که زرتشت سالم از آن خارج شد و به آنان دین مغان را آموزش داد. شبه-افلاطون می‌گوید زرتشت از هفت سالگی دیگر سخن نگفت، تا اینکه در ۳۰ سالگی زبان به سخن باز کرد و همه فلسفه جهان را به پادشاه آموخت. امیانوس مارسلینوس می‌گوید او نزد برهمن‌های هندی رفت. این موضوعات بیشتر یادآور روایات زندگی فیثاغورس هستند، تا زرتشت.
از قدماء حکماء فلاسفه سابق (در) علم حسال فیثاغورس حکیم بودست، خداوند اریثماطیقی اوست. و قول این حکیم فیلسوف آنست که گوید: «عالم حسی متصور است، و نظم عالم بر ترتیب حسابست. و ابتدا عالم از یکی است، و آن یکی صانع عالم است، که عالم متکثر از یکی او پدید آمده است.» و گفت: «چنانک یکی از عددها بذات خویش بی نیاز‌ست یعنی اگر هیچ عدد نباشد یکی باشد عددها همه بیکی محتاج است‌اندر وجود خویش، و اگر یکی نباشد هیچ عدد نباشد، و بهر عددی که یکی را از (و) بیرون کنند، آن عدد نیست شود.و خدای نیز که او یکی است از هرچ آفریده است بی نیاز است. و اگر عالم متکثر نباشد او باشد، ولکن اگر او نباشد عالم نباشد، چنانک اگر یکی نباشد کثرت نباشد.».و گفت: که »قیام و وجود حساب بیکی است که او علت عددست، و معدود بعدد معدود است، و معدود این عالم است که جوهری متجزیست، و معنی تجزی تکثرست. پس قیام عالم معدود متکثر بیکیست، که آن علت اوست و صانع اوست.»