استیناف

معنی کلمه استیناف در لغت نامه دهخدا

استیناف. [ اِ ] ( ع مص ) استئناف. از نو گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). نو کردن. از نو کردن. تجدید. از سر گرفتن. از سر گرفتن کار و آغاز کردن آن : ناصرالدین از این کلمات متأذی شد و طراوت آن حال بذبول رسید و مکاتبه دیگر رسانیدند مشتمل بر استیناف مصادقت و استجداد احکام موافقت... ( ترجمه تاریخ یمینی ص 175 ). در باب اتفاق و ایتلاف و مجانبت جانب خلاف استیناف رفت و سفیران در اصلاح ذات البین سعی نمودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 193 ). چون عبدالملک بن نوح و فایق از آن هزیمت ببخارا رسیدند و بکتوزون بدیشان پیوست و لشکرهای متفرق جمع شد، دیگر بار خیال استقلال و امید ارتیاش و طمع انتعاش بر مزاج ایشان مستولی شد و اندیشه استیناف مناجزت و مبارزت پیش گرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 216 ). ابوعلی... نصربن الحسن... را بر سبیل استعجال پیش خواند تا بتدارک کار و تلافی عار مشغول شود و باستیناف مناجزت و سدّ حادثه ثلمت قیام نماید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 267 ). || الاستیناف هو ما وقع جواباً لسؤال مقدر معنی لما قال المتکلم جأنی القوم فکأن قائلاً قال ما فعلت بهم فقال المتکلم مجیباً عنه اما زید فاکرمته و اما بشر فاهنته و اما بکر فقد اعرضت عنه. ( تعریفات جرجانی ). || مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: الاستیناف ، در لغت آغاز کردن باشد، چنانکه در صراح گفته. و به اصطلاح فقها تجدید تکبیر گفتن است پس از باطل شدن تکبیرةالاولی. و بنابر این معنی است کلمه یستأنف که در کتب فقه گفته اند: المصلی اذا سبقه الحدَث یتوضاء ثم یتم مابقی من الصلوة مع رُکن وقع فیه الحدث او یستأنف و الاستیناف افضل. و لغت اتمام در این حدیث باصطلاح فقها، بناء نامیده میشود. رجوع به بیرجندی و جامع الرموز شود. || استیناف در نزد اهل علم معانی ، اطلاق شود بر دو معنی : یکی جدا ساختن جمله ای از جمله ماقبل تا جمله جداشده جواب واقع شود سوءالی راکه جمله جداشده ماقبل اقتضا کرده. دیگری همان جمله جداشده را که مستأنفه نیز گویند باشد و بالجمله استیناف بر هر دو معنی اطلاق شود. اما مستأنفه بر همان معنی اخیر اطلاق گردد و بس. اما نحویون مستأنفه را بر جمله ابتدائیه اطلاق کنند، چنانکه در فصل لام ازباب جیم در ذکر معنی جمله بیاید. استیناف به معنی اول بر سه گونه است زیرا سؤال یا از سبب حکم است بطور مطلق یعنی نه از خصوص سبب پس به چنین سوءالی جواب داده میشود بکدام سبب خواه سبب بر حسب تصور باشد مانند تأدیب برای زدن یا بر حسب خارج مانند این بیت :

معنی کلمه استیناف در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - از سر گرفتن . ۲ - مراجعه به دادگاه برای رسیدگی دوباره به پرونده .

معنی کلمه استیناف در فرهنگ عمید

۱. (حقوق ) وارسی، پژوهش.
۲. (حقوق ) درخواست تجدید رسیدگی به حکم قبلی که در دادگاه صادر شده است.
۳. (فقه ) انجام دادن دوبارۀ فریضه ای که به علت و سببی باطل شده است.
۴. (ادبی ) مربوط ساختن جمله ای به جملۀ قبل که ارتباط منطقی با هم ندارند.
۵. [قدیمی] دوباره آغاز کردن، از سر گرفتن.

معنی کلمه استیناف در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - از سر گرفتن نو گرفتن . ۲ - تجدید تکبیر گفتن پس از تکبیر گفتن نخستین . ۳ - الف - مراجع. مدعی بدادگاه استان برای رسیدگی مجدد . ب - دادگاهی که بار دوم بماهیت دعوی رسیدگی میکند دادگاه استان محکم. استیناف .
از نو گرفتن

معنی کلمه استیناف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از اصطلاحات بکار رفته در ادبیات فارسی، استیناف بوده که در لغت به معنی «از سر گرفتن» و در اصطلاح علم معانی آن است که جمله ای پس از جملۀ دیگر قرار گیرد، و جملۀ دوم پاسخی باشد برای پرسشی مقدّر در جملۀ اوّل.
در لغت به معنی «از سر گرفتن» و در اصطلاح علم معانی آن است که جمله ای پس از جملۀ دیگر قرار گیرد، و جملۀ دوم پاسخی باشد برای پرسشی مقدّر در جملۀ اوّل. مانند:یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض• • • • پادشاهِ کامــران بود از گــدایان عار داشـتدر تقدیر نخستین مصراع این بیت، گویی این پرسش نهفته است که «چرا یار، حقّ داشت از هم نشینی احتراز کند؟»، و مصراع دوم در حکم پاسخی به این پرسش است. علمای بلاغت در چنین شرایطی جملۀ دوم را «مُسْتَانَفه» نیز نام نهاده اند.
شرط و وجه تسمیه استیناف
در استیناف، جملۀ دوم، اگر چه منفصل می آید، در حکم جمله متصل است، درست مانندِ جمله ای که در پاسخ پرسشی بیاید و همچنان که عطف پاسخ به سؤال جایز نیست، عطف جملۀ دوم بر جملۀ اوّل نیز جایز نمی باشد.وجه تسمیۀ این مبحث به «استیناف»، آن است که گویی سخن را بار دیگر از سر آغاز می کنند.
مراد از استیناف
مراد از آوردن استیناف ممکن است یکی از این موارد باشد:۱- آن که شنونده را از جایگاه خود آگاه کنند؛۲- آن که شنونده را از پرسیدن بی نیاز کنند؛۳- آن که شنونده را از سخن گفتن باز دارند؛۴- آن که کلام گوینده با پرسش شنونده قطع نشود؛۵- آن که معنی بسیار را با لفظ اندک بیان کنند.
اقسام استیناف
...

معنی کلمه استیناف در ویکی واژه

پژوهش.
(حقوق): اعتراض کردن به حکم مرحله اول دادرسی.
(حقوق): جلسه دوم دادگاه برای رسیدگی به اعتراض شخص به حکم قبلی‌.
(حقوق): دادگاهی که بار دوم به دعوا رسیدگی می‌کند.
(فقه): از سر گرفتن عبادتی که به دلیلی باطل شده است.
(ادبی): پیوند دادن و مربوط ساختن جمله‌ای به جمله پیش که از لحاظ منطقی ربطی به هم ندارند.

جملاتی از کاربرد کلمه استیناف

براودر به دنبال خشم عمومی نسبت به پیمان عدم تجاوز یا پیمان مولوتوف - ریبنتروپ، به تقلب در گذرنامه متهم شناخته شد. در اوایل سال ۱۹۴۰ به دو مورد اتهام مجرم شناخته شد و به چهار سال زندان محکوم به مجازات شد و برای یک مدتی الی زمان برگذاری دادگاه استینافی، آزاد ماند. دادگاه عالی ایالات متحده در بهار سال ۱۹۴۲ حکم مجازات براودر را مورد تأیید قرار داد و براودر دورهٔ ۱۴ ماههٔ زندان را در زندان فدرال آغاز کرد. براودر سپس در سال ۱۹۴۳ در یک اقدامی تحت عنوان بسوی اتحاد در زمان جنگ، از زندان رها شد.
میگوید: تفکر کنید و دلیل گیرید بآنچه خلق را خبر دادم از ملکوت آسمان و زمین، و در آنچه آفریدم از هر چه آفریدم. یعنی که در هر چه آفرید دلالت روشن است بر وحدانیت و فردانیت اللَّه. وَ أَنْ عَسی‌ أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ ای. ان کانوا یسوّفون بالتّوبة فعسی ان یکون قد اقترب اجلهم، فالمعنی. أ و لم ینظروا فیمادّ لهم اللَّه عز و جل به علی توحیده، فکفروا بذلک، و لعلهم قد قربت اجالهم فیموتون علی الکفر، و هو قوله: فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ ای: بعد القران یُؤْمِنُونَ؟ وَ أَنْ عَسی‌ فی محلّ جرّ، و تقدیره: فی ملکوت و فیما خلق اللَّه و فی أن عسی. و أَنْ یَکُونَ اسم عسی، و اسم کان مضمر فیه یفسره اجلهم، و یحتمل أن یکون اسمه مضمرا، ای یکون الامر و الشّأن، ای لا تأمنوا انقضاء العمر، و بادروا الی التوبة. ثمّ بیّن العلّة فی اعراضهم عن القرآن و ترکهم الایمان. فقال عزّ من قائل: مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ ای: من خذله فسلک غیر الطّریق المستقیم، فَلا هادِیَ لَهُ ای لا مرشد له، وَ یَذَرُهُمْ بیا قراءة بو عمرو و عاصم و حمزه و کسایی است، و از ایشان حمزه و کسایی بجزم راء خوانند، مردودا علی مَنْ یُضْلِلِ. باقی بنون و ضم راء خوانند، بر معنی استیناف. فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ الطغیان الغلو فی الکفر و یعمهون یتحیرون.
«الَّذِینَ کَفَرُوا» علی هذه القراءة مفعول اول و «مُعْجِزِینَ» مفعول ثان، و ابن عامر و حمزة و عاصم یفتحون السین، و الباقون یکسرونها و هما لغتان. قوله: «مُعْجِزِینَ» ای فائتین، و قیل سابقین، تقول اعجزه جعله عاجزا او وجده عاجزا و نسبه الی العجز. «وَ مَأْواهُمُ النَّارُ» ای مرجعهم و منقلبهم و هو استیناف کلام، «وَ لَبِئْسَ الْمَصِیرُ» ای لبئس المرجع النّار.
اولین جلسه دادگاه استیناف همدستان اسدالله اسدی، روز چهارشنبه ۲۶ آبان در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. دادستان، به قرائت مشخصات و کلیات پرونده، روابط همدستان اسدالله اسدی با یکدیگر و چگونگی تأمین منابع مالی و همچنین چگونگی دسترسی متهمان به بمبی که قرار بود در گردهمایی سازمان مجاهدین منفجر شود پرداخت. پیش از این اسدالله اسدی درخواست استیناف و تجدیدنظر را رد کرده بود.
«اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی بین الفریقین فیتبیّن المحقّ من المبطل اوعدهم بحکمه فیهم، و یجوز ان یکون ذلک استینافا ای یقضی اللَّه بین الخلق یوم القیامة فیما هم فیه مختلفون و یتبیّن لهم الحقّ و الباطل حتی یعرفوهما اضطرارا کما عرفوهما فی الدّنیا استدلالا.
«اللَّهِ الَّذِی» برفع خواند مدنی و شامی هم بوصل و هم بوقف بر استیناف و باقی بخفض خوانند علی انّه بدل من الحمید، ای الحمید «اللَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»
أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا استفهام است بمعنی تقریع، و گفته‌اند: استفهام است بمعنی تحریض، یعنی: او لم یتفکّروا بقلوبهم فیعلموا ما بصاحبهم من جنون؟. و اگر أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا وقف کنی نیکوست، پس آن «ما» نفی است بر استیناف گویی. ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ منذر من اللَّه، مُبِینٌ موضح انذاره. مبین درین آیت مصطفی است. جای دیگر صفت سحر نهاد، گفت: قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبِینٌ. جای دیگر نام خداوند است جلّ جلاله: وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ. این دلیل است که همنامی همسانی واجب نکند، و ازین نمط در قرآن فراوان است.
«قُلْ» یا محمّد، «هذِهِ» الطّریقة و هذه الدّعوی، «سَبِیلِی» و منهاجی، «أَدْعُوا» النّاس، «إِلَی اللَّهِ عَلی‌ بَصِیرَةٍ» ای هدی و بیان و حجّة و یقین، و قیل البصیرة المعرفة الّتی یمیّز بها الحقّ من الباطل و هی مصدر بصر. می‌گوید ای محمد (ص) بگوی کار من و رسم من و پیشه من اینست که میخوانم خلق را با خدای تعالی بر حجّت روشن و یقین بی گمان و دین راست و شناخت درست. آن گه گفت: «أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی» فهو ایضا یدعو الی اللَّه. قال ابن زید و الکلبی: حقّ و اللَّه علی من اتّبعه ان یدعو الی ما دعا الیه و یذکر بالقرآن و الموعظة و ینهی عن معاصی اللَّه، باین قول علی بصیرة در موضع حال است و اگر بر أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ سخن بریده کنی آن گه گویی بر استیناف عَلی‌ بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی روا باشد و معنی آنست که بر بصیرت و یقین‌ام هم من و هم آن کس که بر پی من راست رود. ابن عباس گفت یعنی صحابه رسول که آراسته دین و طریقت بودند و معدن علوم شریعت، ستارگان ملّت و سابقان امّت، مایه تقوی و گنج هدی و حزب مولی، «وَ سُبْحانَ اللَّهِ» ای و قل سبحان اللَّه تنزیها للَّه عمّا اشرکوا، «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» مع اللَّه غیر اللَّه.
ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ اگر برفع خوانی بر استیناف است، و اگر بنصب خوانی بر عطف، ای لا یجتمع له الأمران: ایتاء النبوة و قوله: کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ.
ازدواج همجنس‌ها در ایندیانا از ۲۵ ژوئن ۲۰۱۴ و پس از آنکه قاضی ناحیه‌ای، ریچارد یانگ ممنوعیت ازدواج همجنس‌ها در ایندیانا را برخلاف قانون اساسی آمریکا دانست، مجاز شد. در ۲۷ ژوئن ۲۰۱۴ دادگاه استیناف حوزه هفتم ایالات متحده آمریکا در شیکاگو حکم قاضی یانگ را به حالت تعلیق درآورد تا به اعتراض دادستان کل ایالت، گرگ زولر رسیدگی شود.
دیوان عالی ایالات متحده آمریکا در ۶ ژانویه ۲۰۱۴ به درخواست فرماندار جمهوری‌خواه، گری هربرت، ازدواج همجنس در یوتا را متوقف کرد. تا آن تاریخ بیش از ۱۰۰۰ ازدواج زوج‌های همجنس در یوتا ثبت شده بود که مقامات اعلام کردند آن‌ها را به رسمیت نخواهند شناخت. در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۴ دادگاه استیناف حوزه دهم در دنور با رأی ۲ به ۱ تصمیم دادگاه ناحیه‌ای در دسامبر ۲۰۱۳ را تأیید کرد. پس از آن دادستان اعلام نمود که به این تصمیم اعتراض خواهد کرد و فرماندار، گری هربرت نیز از این تصمیم ابراز ناامیدی کرد.
ازدواج همجنس‌گرایان در ویرجینیا از ۶ اکتبر ۲۰۱۴ پس از تصمیم دیوان عالی ایالات متحده آمریکا مبنی بر عدم رسیدگی به فرجام‌خواهی حکم دادگاه استیناف حوزه چهارم، قانونی شده است.
ایالت یوتا در نوامبر ۲۰۰۴ ازدواج را به عنوان پیوندی میان یک مرد و یک زن تعریف کرد و بدین ترتیب ممنوعیتی بر ازدواج همجنس وضع نمود. در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳ یک دادگاه ناحیه‌ای در سالت‌لیک‌سیتی ممنوعیت ازدواج در آن ایالت را برخلاف قانون اساسی ایالات متحده آمریکا دانست. بدین ترتیب ازدواج همجنس در یوتا آغاز گشت. در همان روز دادستان ایالت اعلام کرد که برای تعلیق حکم دادگاه درخواست خواهد داد. در ۲۴ دسامبر دادگاه استیناف حوزه دهم درخواست مقامات ایالت برای تعلیق حکم دادگاه ناحیه‌ای را رد کرد. بنابراین ازدواج همجنس در یوتا ادامه یافت.
کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ استیناف ثالث است گوئیا که گفتند که چه میکنند ایشان با آن ربودن رعد و برق و گوش گرفتن؟ در جواب گویند کلّما اضاء لهم الی الآخر و اضاء اگر متعدّیست مفعولش محذوفست، یعنی کلّما نوّر لهم ممشی اخذوه.
مادر الیان به همراه پسر و دوست پسر خود در نوامبر ۱۹۹۹ از راه شنا توانسته بودند خود به سواحل آمریکا برسانند و در شهر میامی ساکن شوند. اما پدر واقعی الیان که در کوبا مانده بود خواستار بازگشت او به کوبا بود. پیگیری‌های پدر او سرانجام به نتیجه انجامید و یکی از دادگاه‌های ناحیه آمریکا رای بر این داد که تنها پدر الیان و نه اقوام دیگر صلاحیت نگهداری از او را دارند. این رای مورد تأیید دادگاه استیناف حوزه یازدهم ایالات متحده آمریکا قرار گرفت و سرانجام در ژوئن ۲۰۰۰ با مداخله نیروهای فدرال الیان دستگیر و به پدرش تحویل داده شد.
این خطاب با حاطب است و با مؤمنان، ایشان را اقتدا میفرماید به ابراهیم خلیل که ابراهیم از مشرکان و قرابات کفّار بیزاری و دوری گزید. دانست که دشمنان‌اند و با ایشان دوستی نگرفت و قوله: إِلَّا قَوْلَ إِبْراهِیمَ هذا مستثنی من الاسوة، ای لا تقتدوا به فی استغفاره. لِأَبِیهِ فانّ اباه کان کافرا و ذلک الاستغفار کان عن موعدة وعدها اباه بأن یؤمن فلمّا علم انّه لا یؤمن امتنع من استغفاره و قوله: ما أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ یقول ابراهیم لابیه ما اغنی عنک و لا ادفع عنک عذاب اللَّه ان عصیته و اشرکت به و فی هذه الآیة دلالة بیّنة علی تفضیل نبیّنا محمد (ص) و ذلک انّه حین امر بالاقتداء به امر علی اطلاق و لم یستثن، فقال. ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ، فَانْتَهُوا و حین أمر بالاقتداء بابراهیم استثنی. قوله: رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا. قیل: هذا من تمام کلام ابراهیم، و قیل: استیناف و معناه: قولوا ایّها المؤمنون رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا فهو تعلیم منه سبحانه لهم کیف الثناء علیه، عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا ای بک وثقنا. وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا ای اقبلنا بالطاعة. وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ ای المرجع و المنقلب.
ازدواج همجنس‌ها در اکلاهما از ۶ اکتبر ۲۰۱۴ و پس از تصمیم دیوان عالی ایالات متحده آمریکا مبنی بر عدم رسیدگی به دادخواست تجدیدنظر در حکم دادگاه استیناف حوزه دهم ایالات متحده آمریکا، قانونی شده است.
در ۱۲۸۸ به نمایندگی از حوزهٔ انتخابیهٔ سبزوار به دورهٔ دوم مجلس شورای ملی راه یافت. پس از خاتمهٔ مجلس دوم و فترتی که پس از آن روی داد، به سمت ریاست معارف و اوقاف خراسان رسید. در دورهٔ سوم از حوزهٔ انتخابیهٔ نیشابور به مجلس رفت و پس از خاتمهٔ مجلس سوم و فترت بعد از آن در عدلیه به کار قضا مشغول شد و سمت مدعی‌العموم استیناف را احراز کرد. او پس از درگذشت ابوالحسن میرزا شیخ‌الرئیس، از طرف احمدشاه قاجار، شیخ‌الرئیس لقب گرفت.
ابن عباس و مجاهد و ضحّاک و جماعتی مفسران می‌گویند این نه آیت همانند که در آن آیت دیگر گفت: «فِی تِسْعِ آیاتٍ» و هی: العصا، و الید البیضاء، و الطوفان، و الجراد، و القمل، و الضّفادع، و الدّم، و السّنون لاهل البوادی. قال الحسن السّنون و نقص الثّمرات واحدة، و التّاسعة تلقف العصا ما یأفکون. و قال ابن عباس التّاسعة ازالة العقدة التی کانت بلسانه، و قیل التاسعة الطّمس و هو قوله: «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلی‌ أَمْوالِهِمْ»، «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ» ای فسئل یا محمّد المؤمنین من قریظة و النّضیر، «إِذْ جاءَهُمْ» یعنی جاء آباءهم بپرس ای محمد از مؤمنان قریظه و نضیر ایشان که کتاب خوانده‌اند که میان موسی و فرعون و قوم وی چه رفت آن گه که موسی بایشان آمد؟ یعنی که تا جهودان صدق قول رسول بدانند از گفتار علماء خویش، قومی گفتند: «فَسْئَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»، این خطاب با موسی است و معنی آنست که: سل فرعون اطلاق بنی اسرائیل، موسی را نه آیت دادیم و او را گفتیم بنی اسرائیل را از فرعون بخواه، اینجا سخن تمام شد. آن گه بر استیناف گفت: «إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا مُوسی‌ مَسْحُوراً» ای سحرت فأزیل عقلک، و قیل خدعت و حملت علی ما تقول، و قیل مسحور بمعنی ساحر کمیمون بمعنی یا من و مأتیّ بمعنی آت «قالَ» موسی «لَقَدْ عَلِمْتَ» یا فرعون بقلبک، «ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ» الآیات التسع. «إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ» لک، هذا کقوله: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا». و قرأ الکسائی: «لقد علمت» بالضم علی انّ موسی اخبر عن نفسه. و روی انّ علیّا (ع) قال و اللَّه ما علم عدوّ اللَّه و انّما علم موسی و الاوّل اظهر لانّ علم موسی (ع) لا یکون حجّة علی فرعون، و قوله: «بَصائِرَ» ای عبرا و دلائل و نصبها علی الحال. و قیل نصبها علی المفعول له ای لتبصّر بها، «وَ إِنِّی لَأَظُنُّکَ» ای لاعلمک «یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً» ممنوعا من الخیر، و قیل مهلکا. و قیل هالکا. قال ابن عباس: المثبور الذی لا عقل له فی دینه و معاشه.
پس از تحصیلات مقدماتی در تهران برای ادامه تحصیل به روسیه رفت. دبیرستان و دانشکده نظامی مسکو را به اتمام رسانید و سپس وارد دانشکده حقوق سن پترزبورگ شد و پس از فارغ‌التحصیلی و بازگشت به ایران در سال ۱۲۹۹ وارد وزارت خارجه شد. در ۱۳۰۶ داور او را به علت تحصیلات حقوقی به عدلیه دعوت کرد. مدتی مستشاری استیناف (دادگاه تجدید نظر) و ریاست شعبه دیوان کیفر را عهده‌دار بود و سرانجام به ریاست اداره بازرسی منصوب شد.