در هنگام نماز جماعت، در شیعیان اقامه توسط خود امام خوانده میشود ولی در اهل سنت این کار را معمولاً فرد دیگری انجام میدهد. بر خلاف شیعیان کسی بنام مکبر حضور ندارد و امام با بلند خواندن اذکار مامومین را آگاه میکند. شیعیان پس از رسیدن به «قد قامت الصلاة» برای نماز برمیخیزند ولی اهل سنت در هنگام شروع اقامه از زمین بلند میشوند.
محمدباقر مجلسی، عالم شیعه، در بحارالانوار و به نقل از کتب زیارات، زیارتنامهای برای فاطمه معصومه نقل میکند که علی بن موسی آن را برای سعد اشعری انشاء میکند. این زیاتنامه با اذکار الهی — ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه سبحان الله و ۳۳ مرتبه الحمدلله — آغاز میشود که در نوع زیارات، بینظیر توصیف شدهاست. مقیسه معتقد است که یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد زیارت فاطمه معصومه نسبت به سایر امامزادگان، مأثوره بودن زیارتنامه وی میباشد. بهطور کلی سه زیارتنامه برای فاطمه معصومه منقول است که یکی از آنها سندی معتبر داشته و دو تای دیگر غیر مشهور میباشند. از میان این سه زیارتنامه مختلف، تنها یک مورد از آنها در منابع مختلف گزارش شدهاست.
ورد اول از صبح است تا برآمدن آفتاب و این وقتی شریف است که حق تعالی بدین سوگند یاد کرده است، «و الصبح اذا تنفس» و گفت، «قل اعوذ برب الفلق»، و گفت، «فالق الاصباح»،همه در این آمده است باید که در این وقت همه انفاس خود را مراقب بود. چون از خواب بیدار شود، باید که بگوید، «الحمدلله الذی احیانا بعد ما اماتنا و الیه النشور» و جامه درپوشد و به ذکر و دعا مشغول بود و در پوشیدن جامه نیت ستر عورت و امتثال فرمان و از قصد ریا و رعونت حذر کند. پس به طهارت جای شود و پای چپ پیش نهد، پس وضو کند و مسواک چنان که گفته ایم با جمله اذکار و دعوات به جای آرد. پس سنت صبح در خان بکند، آنگاه به مسجد رود که رسول (ص)چنین کردی و دعایی که ابن عباس روایت کرد است پس از سنت، چنان که در کتاب بدایه الهدایه و احیا آوردیم یاد گیرد و بگوید. پس به مسجد رود آهسته و پای راست در نهد و دعای دخول مسجد بگوید و قصد صف اول کند و سنت صبح بگزارد و اگر در خانه گزارده است تحیف مسجد کند و منتظر جماعت نشیند و به تسبیح و استغفار مشغول شود و چون فریضه بگزارد بنشیند تا آفتاب برآید که رسول (ص) می گوید، «نشستن در مسجد تا آفتاب برآید دوست تر دارم از آن که چهار بنده آزاد کنم.»
در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرقالاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند. مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعه ای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
وی به امر عبدالبهاء، نخستین مشرقالاذکار بهائی را در عشقآباد بنیاد کرد.
در آئین بهائی مفاهیم عبادت، کار و خدمت، در قالب مؤسسه مشرقالاذکار تلفیق میشوند و آثار بهائی مشرقالاذکار را نمادی از پیوند عبادت و خدمت میدانند. مجموعه مشرق الاذکار از یک ساختمان مرکزی به عنوان محل نیایش (معبد) تشکیل شدهاست و در اطراف آن موسسات عامالمنفعهای قرار خواهند گرفت که هدفشان فراهم آوردن امکانات آموزشی، بهداشتی و سایر خدمات در راستای پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه است. در حال حاضر هشت معبد بهائی قارهای یا منطقهای بهائی در جهان وجود دارند که واقع در استرالیا، ساموآ، اوگاندا، شیلی، آلمان، هندوستان، پاناما و ایالات متحده آمریکا هستند.
نزد مردم مشهور بوده و هست که وی در زهد و ورع و پارسایی و صبر، کمنظیر بوده، علاقهای فراوان به معصومین و سادات داشته و همواره مشغول خواندن اذکار و اوارد بود. بسیار ساده زیست بوده و از زخاف دنیا پرهیز میکرد. همین صفات و فضایل و نیز مرتبه بالایی که در فقه داشت باعث شده که وی بسیار مورد ارادت و توجه مردم دینمدار قرار گیرد تا جایی که خانه و مجلس اش همواره مملو از جمعیت مشتاق وی بود.
وضو گرفتم و کردم ادا فریضه صبح نشستم از پی تعقیب و خواندن اذکار
یقین که یک قدم اندر سحر همی نچمند که سوی تو ندمند آیتی ذوی الاذکار
«جوانی جنگی و پُردل بود و جز نیزه و شمشیر و خنجر و تیر از چیزی حکایت نکردی. از بعضی معاصی برکنار بود. همیشه مراقب اذکار و اوراد و اندک سواد عربی هم داشت.»
مردم مطلق است از آن نامش آخر است از صحیفة الاذکار
اهل دل آنست عشق یار داشت در الم نشرح بسی اذکار داشت
نشان جام کیخسرو که میگویند بنماید ضمیر پاک او آن دم که از اذکار در جنبد
ز یک سو طوطی اذکار خندان از شکر خایی ز یک سو بلبل اسرار نالان از خوش الحانی
«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا» یتزین بهما الانسان فی دنیاه شقیّا کان او سعیدا. و قیل «الْمالُ وَ الْبَنُونَ» التی یفخر بها عیینة و اصحابه من الاشراف و الاغنیاء، «زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا» ممّا یتزین به فی الحیاة الدّنیا لا ممّا ینفع فی الآخرة، «وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ» ما یأتی به سلمان و صهیب و فقراء المسلمین من الصّلوات و الاذکار و الاعمال الصّالحة و کل عمل یبقی ثوابه، «خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً» افضل ثوابا، «وَ خَیْرٌ أَمَلًا» ای خیر ما یأمله الانسان، «وَ الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ» فی قول ابن عباس و عکرمة و مجاهد و الضحاک قول العبد: سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر.
مسجد احمدیه در جزایر مارشال تنها مسجد در محدوده میکرونزی است. یکی مسجد دیگر در تووالو متعلق به همین فرقه است. مشرقالاذکار بهاییان در تیاپاپاتای ساموآ یکی از هفت بنای اصلی دینی بهایی در جهان است.
الزاهر فی معانی کلمات الناس کتابی است در یک مجلد که به تبیین معانی کلماتی که مردم در نمازها، دعاها، تسبیحات و دیگر اذکاری که به وسیله آنها به خداوند تقرب میجویند میپردازد.
وی درباره روایتی که خواص درمانی برای قرآن و تلاوت برخی آیات و سورهها ذکر کردهاند معتقد است که این اذکار و اوراد، تنها سبب جلب رحمت الهی و آسان نمودن معالجه و تاثیر بهتر داروست والا این ادعیه و قرائت قرآن، یک عامل مستقل برای معالجه درمان و امراض نمیباشند. به نظر معرفت، قداست قرآن دلیلی بر این ادعای اوست.
و معنی استقامت هموار بودن است بیتلون، هر که از مقام تلوین بهیئت تمکین رسد مقام استقامت او را درست گردد، و این استقامت هم در فعل باید هم در خلق. در فعل آنست که ظاهر بر موافقت داری و باطن در مخالصت. و در خلق آنست که اگر جفا شنوی، عذر دهی، و اگر اذی نمایند، شکر کنی. و یقال: استقامة النفوس فی نفی الزلة، و استقامة القلوب بنفی الغفلة، و استقامة الارواح بنفی الملاحظة، وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ اوقات و ساعات شبانروز که نام زد کردهاند از بهر اوراد و اذکار و نظر اعتبار کردهاند، تا بنده روزگار و اوقات خویش لا بل ساعات و انفاس خویش مستغرق دارد و هر وقتی را وردی ساخته دارد و بداند که واردات الهی در اوراد بندگی بسته، هر که را ورد طاعات بیشتر، او را واردات مکاشفات قویتر و تمامتر، پس بنده باید که اوقات خویش بخشیده دارد بر دو قسم، قسمی تذکر زبان و عبادت ارکان، و قسمی تفکر دل و مراقبت جان، تا این کرامت ثناء حقّ بوی رسد که میگوید عز جلاله: الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ.
همچنانکه پختگی میوه را اسباب است، بعضی مُلْکی و بعضی مَلَکوتی؛ همچنین آشنایی درون را اسباب است، هم ملکی و هم ملکوتی. هرچه به ظاهر و قالب تعلق دارد، مُلکی بود چون نماز و روزه و زکاة و حج و خواندن قرآن و تسبیح و اذکار و آنچه افعال قالب بود که ثواب دان حاصل شود و هرچه به باطن تعلق دارد بعضی ملکوتی باشد چون حضور و خشوع و محبت و شوق و نیت صادق؛ همچنین دل آدمی بروزگار آشنا گردد و این اسباب چنانکه باید دست فراهم ندهد الا در صحبت پیری پخته «وَمَنْ لاشیخَ لَهُ لادین لَه» که پیران را صفت «یَهْدی مَنْ یشاءُ» باشد، و از صفت «یُضِلُّ من یشاءُ» دور باشند. «و مِمَّنْ خَلَقْنا امةٌ یهدون بالحق» تربیت و آداب ایشان است. «أصحابی کالنُجوم بِأیِّهُم اقتَدَیْتُمُ اهتَدَیْتم» احوال پیر و مرید است.