آشوب گر
معنی کلمه آشوب گر در فرهنگ معین
معنی کلمه آشوب گر در فرهنگ عمید
۲. فتنه انگیز.
۳. فتنه جو.
معنی کلمه آشوب گر در فرهنگ فارسی
آشوب کننده، فتنه انگیز، فتنه جو
( آشوب گر ) فتنه جوی
معنی کلمه آشوب گر در دانشنامه عمومی
معنی کلمه آشوب گر در ویکی واژه
آشوبگر
آنکه آشوب و شورش ایجاد میکند، هرج و مرج طلب. فتنهجو، شورشخواه. فتان. تمام حواسش متوجه آشوبگران بود. «شهری»
جملاتی از کاربرد کلمه آشوب گر
جهانی پر آشوب گردد کنون بیارند هر سو به بد رهنمون
حضور عافیت از فکر خویشم برنمیآرد درین بحر جنون آشوب گردابست ساحل هم
ازان پس پرآشوب گردد جهان شود نام و آواز او درنهان
چو شه دید آشوب گردنکشان شد از لعل سیراب گوهرفشان
فگندند بر دشمنان خویشتن صف آشوب گردان لشکر شکن
بدو بخش منشور فرماندهی مگر کوفه زآشوب گردد تهی
ز ایران یکی لشکر آرد به کین پرآشوب گردد سراسر زمین
هم اکنون یکی تیغ ریزان شود که آشوب گردان گریزان شود
پرآشوب گردد زمین چندگاه چنین تا نشیند یکی پیشگاه
گر جهان پر فتنه و آشوب گردد ایمن است هر که او را شحنه انصافش آرد در پناه