برهم زدن. [ ب َ هََ زَ دَ ] ( مص مرکب ) یکی را بر دیگری زدن. اصطدام. تصادم. ( از منتهی الارب ) : نه دستی کین جرس برهم توان زد نه غمخواری که با او دم توان زد.نظامی.سنگ و آهن را مزن برهم گزاف گه ز روی نقل و گه از روی لاف.مولوی.اِلتطام ، تَلاطم ؛ برهم زدن موج. سَلقَمة؛ برهم زدن دندان. ( از منتهی الارب ). - پلک برهم زدن ؛ چشم برهم زدن : بچندانکه او پلک برهم زدش شد و بستد و بازپس آمدش.؟ ( از لغت فرس اسدی ).- چشم برهم زدن ؛ کنایه از سرعت و شتاب. بی درنگ. بسرعت : بیایند بر کین نوذر بخشم هم اکنون که برهم زنی زود چشم.فردوسی.بر پنبه آتش نشاید فروخت که تا چشم برهم زنی خانه سوخت.سعدی.- دیده برهم زدن ؛ چشم روی هم نهادن. بی اعتنایی کردن. مقابل برکردن چشم ، که به معنی باز کردن چشم است : مرا که دیده بدیدار دوست برکردم حلال نیست که برهم زنم به تیر از دوست.سعدی.- مژه برهم نزدن ؛ دیده برهم ننهادن : هرگه که نظر بر گل رویت فکنم خواهم که چو نرگس مژه برهم نزنم.سعدی.- || کنایه از تکان نخوردن. فرار نکردن. در یک جا قرار گرفتن : شرط عقلست که مردم بگریزند از تیر من گر از دست تو باشد مژه برهم نزنم.سعدی. || زیر و زبر کردن و خراب و پریشان کردن. ( آنندراج ). سرنگون کردن و خراب کردن. ( ناظم الاطباء ). از بین بردن : همه دشت خرگاه برهم زنم بداندیش را آتش غم زنم.فردوسی.همه لشکر ترک برهم زدند به بوم و برش آتش اندرزدند.فردوسی.برخیز و بیا به خانه خویش برهم مزن آشیانه خویش.نظامی.سرّ پنهانست اندر زیر و بم فاش اگر گویم جهان برهم زنم.مولوی.حرف و صوت و گفت را برهم زنم تا که بی این هر سه با تو دم زنم.مولوی.حیله هاشان را همه برهم زنم وآنچه افزایند من بر کم زنم.مولوی.برهم نزند باد خزان دشت ریاحین گر باد به بستان برداز زلف تو مویی.سعدی.همه هرچه کردم تو برهم زدی چه قوت کند با خدائی ، خودی ؟سعدی.
معنی کلمه برهم زدن در فرهنگ معین
( ~. زَ دَ ) (مص م . ) ۱ - مضطرب کردن . ۲ - پریشان کردن . ۳ - سرنگون کردن .
معنی کلمه برهم زدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- مخلوط کردن در هم کردن . ۲- با قاشق مایع یا غذای آبکی را هم زدن . ۳- ایجاد اغتشاش کردن فتنه بپا کردن . ۴- میان دو تن ایجاد اختلاف کردن تولید اختلاف . برهم زننده متفرق کننده .، برهم زننده متفرق کننده .
معنی کلمه برهم زدن در ویکی واژه
مضطرب کردن. پریشان کردن. سرنگون کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه برهم زدن
پرون هیچگاه مسئولیت رسمی در دربار نداشت. یکی از وظایف پرون، انجام ماموریتهای خصوصی برای شاه بودهاست. پرون در طلاق شاه و ملکه فوزیه نیز نقش اساسی داشتهاست. اشرف پهلوی در خاطرات خود، به نقش پرون در برهم زدن رابطه وی با هوشنگ تیمورتاش به دستور برادرش اشاره کردهاست. نمونههای دیگری از چنین نقشی را منوچهر فرمانفرمائیان در کتاب خون و نفت تشریح کرده. او نیز یکی از وظایف پرون را انجام چنین ماموریتهای خصوصیای دانستهاست.
دیدهای راکه به نظاره دل محرم نیست مژه برهم زدن از دست تاسف کم نیست
۲۰ اتهام توسط شعبهٔ ۱۱۶ دادگاه کیفری ۲ جمهوری اسلامی در استان فارس صادر شده است. در میان آنها اتهاماتی نظیر «تشکیل دستهای معاند نظام با مقاصد برهم زدن امنیت کشور»، «سرقت مقرون به آزار»، «نگهداری اموال مسروقه» و «توهین به رهبری» به چشم میخورد، اما مهمترین اتهام قتل بسیجی شاغل در حراست سازمان آب منطقهای شیراز میباشد منجر به صدور حکم اعدام وی از سوی دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری شیراز شده است. نام فرد کشتهشده «حسن ترکمان» عنوان شده و تاریخ کشته شدنش نیز به هفتهٔ دوم مرداد ۱۳۹۷ بازمیگردد. برخی خبرگزاریهای نزدیک به نهادهای امنیتی گفتند او یکی از نیروهای امنیتی حاضر در تجمعات شیراز بوده است.
ورنه ادهموار سرگردان و دنگ ملک را برهم زدندی بیدرنگ
به همین دلیل، مسلمانان نخستین، تلاشی برای گرواندن ایرانیان به اسلام نکردهاند (به گفته لاپداس در زمان فتح، اعراب، اسلام را دینی عربی و برای خودشان در نظر میگرفتند) و علاقهای به برهم زدن نظم اجتماعی و اداری نداشتند؛ اما با گذشت زمان، آنها کنترل خود را بر شهرها بیشتر کردند.
متعاقباً دفتر آیتالله طاهری، ضمن تشکر از همدردیها و شرکت در مراسم تشییع وی، با اشاره به وصیت آیتالله طاهری بر حفظ آرامش در مراسم وی اعلام کرد: «از شرکت کنندکان در مراسم ترحیم انتظار داریم آرامش مراسم را مد نظر داشته و از هر گونه شعاری که موجب دو دستگی و در نتیجه سبب اذیت و آزار مردم شود به شدت اهتراز نمایند.» دفتر آیتالله طاهری همچنین با اعلام اینکه: «آنچه در مراسم تشیع توسط جمع محدودی اتفاق افتاد بیاحترامی به وصیت آن بزرگوار و بر خلاف رضایت ایشان بود و مایع تاسف و تأثر گردید.» یادآوری کرد: «احتمال میرود عناصر فرصت طلبی که از ما نیستند برای برهم زدن مراسم به شعارهای ساختارشکن و نامناسب مبادرت کنند که مردم عزیز ما باید مراقب باشند.»
صد قیامتکده در پردهٔ حیرت داریم مژه برهم زدن ما صف محشر شکنیست
به اسپ و به نفط آتش اندر زدند همه لشکر فور برهم زدند
رونن برگمن در کتاب برخیز و اول او را بکش می نویسد پس از آنکه آریل شارون داگان را به عنوان ریاست موساد منتصب کرد او را مسوول برهم زدن برنامه هستهای ایران قرارداد، چرا که از دید هر دوی آنها یک تهدید علیه اسرائیل محسوب میشد. داگان برای به انجام رساندن این مهم به شیوههای مختلفی دست زد. دشوارترین و البته کاراترین آنها به اعتقاد داگان شناسایی دانشمندان کلیدی در صنعت موشکی و هستهای و سپس کشتن آنها بود.
به گزارش فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، دادگاه انقلاب در بندر لنگه، مهرداد (محمد) درواع، روزنامهنگار را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به سه ماه و ده روز حبس تعزیری و اتهام «اهانت به رهبری» به شش ماه حبس تعلیقی محکوم کرده است. از دیگر اتهامات این روزنامه نگار اهل سنت «تحریک به قصد برهم زدن امنیت کشور» و «نشر اکاذیب» اعلام شده است.
نبستی ز لهو و سقط دم زدن زبان را به یک چشم برهم زدن
استفاده از ارجحیتها برای جورسازی رأسهای گراف به جای بهینه ساختن وزن کل آن یک جورسازی پایدار را ایجاد میکند. در واقع باید رأسها طوری جفت شوند که ترجیعی مبنی بر برهم زدن آن رابطه وجود نداشته باشد.
این دیدگاه بهطور معمول با وسائل اطمینان دهندهٔ قانونی از تمام ردههای مختلف آزادی برای تحقیقات علمی، انتشار، رسانهها همراه میشود و در به تصویر کشیدن عمق قوانین مخل سیستم قضایی یک کشور که سعی در برهم زدن آزادی قانونی رسانهها دارد، میباشد. مفهوم آزادی بیان گاهی با وضع قوانین معالجاتی فردی و رسانهای دروغین به عنوان آزادی مطبوعات، پوشانده میشوند.
بال وپر برهم زدن بیدلکفافسوس بود خاک نومیدی به فرق سعیهای نارسا
بزم هستی قابل برهم زدن چیزی نداشت آنکه بگذشت از علایق پر به استغنا گذشت
رونن برگمن در کتاب برخیز و اول او را بکش مینویسد پس از آنکه آریل شارون داگان را به عنوان ریاست موساد منتصب کرد او را مسوول برهم زدن برنامه هستهای ایران قرارداد، چرا که از دید هر دوی آنها یک تهدید علیه اسرائیل محسوب میشد. داگان برای به انجام رساندن این مهم به شیوههای مختلفی دست زد. دشوارترین و البته کاراترین آنها به اعتقاد داگان شناسایی دانشمندان کلیدی در صنعت موشکی و هستهای و سپس کشتن آنها بود.
دیدگاه لینکلن مبنی بر در نظر گرفتن اعلامیهٔ استقلال به عنوان راهنمایی اخلاقی برای تفسیر قانون اساسی تأثیری عمیق بر دیگران گذاشت. گری ویلس در سال ۱۹۹۲ نوشتهاست: «اکنون برای اکثر مردم، اعلامیهٔ استقلال به همان معنایی است که لینکلن میخواست باشد، روشی برای اصلاح قانون اساسی بدون برهم زدنش». تحسینکنندگان لینکلن، همچون هری وی. جافا، این اقدام لینکلن را مورد تمجید قرار دادند. منتقدان او، همچون ویلمور کندال و مل برادفورد، عقیده دارند که لینکن متهورانه محدودهٔ حاکمیت ملی را بسط داده و با دخیل کردن اعلامیه در قانون اساسی، حقوق ایالتها را زیر پا گذاشتهاست.
تو کز اسرار وحدت غافلی اوراق برهم زدن که من هر غنچه را گنجینه اسرار میبینم
جرات ما نیست جزگرد نفس برهم زدن نالهگر تازد همین قلب هوا خواهد شکست
نفرمود تا یک زمان دم زدند بدو سال تا تخت برهم زدند