اسائه

معنی کلمه اسائه در لغت نامه دهخدا

اسائه. [ اِ ءَ ] ( ع مص ) اِساءة. اِسائت. رجوع به اساءة شود.
- اسائه ادب ؛ بی ادبی.
- اسائه ظن ؛ بدگمانی.

معنی کلمه اسائه در فرهنگ معین

(اِ ئِ ) [ ع . اسائة ] (مص ل . ) ۱ - بدی کردن . ۲ - بدی کردن به کسی . ،~ ء ادب بی ادبی کردن ، هتک حرمت کردن .

معنی کلمه اسائه در فرهنگ عمید

بدی کردن با کسی، بدی.

معنی کلمه اسائه در فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بدی کردن با کسی . ۲ - بد کردن کاری را. ۳ - ( اسم ) بدی مقابل احسان نیکی . یا اسائ. ادب . بی ادبی کردن هتک هرمت کردن بی ادبی . توضیح در رسم الخط عربی ( اسائ ه ) نویسند و در فارسی ( اسائت ) و ( اسائه ) معمول گردیده .

معنی کلمه اسائه در ویکی واژه

بدی کردن.
بدی کردن به کسی. ؛~ ء ادب بی ادبی کردن، هتک حرمت کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه اسائه

آغاز این حماسه با یک نوع خودآگاهی از حوادث مصیبت‌باری همراه است که روی خواهد داد. آن خبر ناگوار اسائهٔ ادب به ساحت پهلوانی و جوانمردی است.