آبکامه
معنی کلمه آبکامه در فرهنگ معین
معنی کلمه آبکامه در فرهنگ عمید
۲. گندم یا جو یا نان خشک که در آب یا شیر یا ماست بخیسانند و داروهایی نیز به آن بیفزایند و بعد در آفتاب خشک کنند.
معنی کلمه آبکامه در فرهنگ فارسی
نان خورشی و نوعی از گوارشن بوده است
نانخورشی که ازشیروماست وچیزهای دیگردرست کنند
معنی کلمه آبکامه در ویکی واژه
(قدیم): خورشی مخلوط از خمیر خشک، شیر، ماست، سرکه، و مانند آنها، آش.
جملاتی از کاربرد کلمه آبکامه
ای شور چو آبکامه و تلخ چو می چون نای میان تهی و پر بند چو نی
این قصه چنین بر آب منویس هم سرکه بده هم آبکامه