معنی کلمات حرف "ا" - صفحه 12
- استاذ
- استار
- استالاگمیت
- استالین
- اسرارآمیز
- اسطرلاب
- اسفنجی
- اسفند ماه
- اسفندیار
- اسلاف
- اسلاید
- اسلواکی
- اسلوونی
- اسلی
- استناد
- استنباط
- استنشاق
- استنکار
- استنکاف
- استه
- استهزاء
- استوانه
- استیفا
- استونی
- استفتاح
- استفراغ
- استفسار
- استفهام انکاری
- استقبال کردن
- استقرائی
- استقص
- استم
- استمالت
- استمتاع
- استعلام
- استعمار
- استعماری
- استغراق
- استغفرالله
- استغنا
- استغناء
- استفادت
- استفاده
- استرداد
- استراق سمع
- استراحت
- استراحت کردن
- استدلالی
- استدراج
- استخوانی
- استخوانی شدن
- استخوان پهن
- استخلاص
- اسیدسیتریک
- اسیدی
- اسیر
- اشار
- اشارات
- اشباه
- اشبه
- اشتباه
- اشتباهات
- اشتباهی
- اسناد موقعیتی
- اسناد گرایشی
- اسناد
- اسوت
- اسود
- اسپ
- اسپارت
- اسپرم
- اسیاو
- اسم خاص
- اسکنر
- اسم ذات
- اسم شمارا
- اسم نکره
- اسم و رسم دار
- اسمولت
- اسموکینگ
- اسمي
- اسمی
- استره
- استرکنین
- استری شدن
- استزادت
- استشعار
- استطاعت
- استعاری
- استعجال
- استعداد
- استعفا
- اشراق
- اشرف
- اشرفی
- اشعار
- اشعث
- اشعر
- اشعری
- اشعه
- اشغال کردن
- اشغالگر
- اشتهار
- اشتهای
- اشتک
- اشتیاق
- اشتیم
- اشجار
- اشجع
- اشر
- اشراف
- اشرافی
- اشتداد
- اشترانکوه
- اشتراک
- اشتراکی
- اشتربان
- اشتغال
- اشترجین
- اشتقاق صفر
- اشتلم
- اشتها
- اشقر
- اشق
- اشغر
- اشقی
- اشم
- اشن
- اشنا
- اشنه
- اشه
- اشهاد
- اصل
- اصلاحیه
- اصلاحات
- اصلاً
- اصلم
- اصلیت
- اصله
- اصم
- اصناف
- اصواب
- اصطبل
- اصطخر
- اصطخری
- اصطلاحی
- اصطلاحات
- اصطلاح
- اصطلاحنامه
- اصطناع
- اصطکاک جنبشی
- اصفهانی
- اشکنه
- اشکوبه
- اشیا
- اشیم
- اشیک
- اصبح
- اصح
- اصحاب الشمال
- اصداف
- اصطبار
- اشهد
- اشو
- اشواق
- اشکاف
- اشکال
- اشکانی
- اشکبار
- اشکر
- اشکم
- اطلاعات امنیتی
- اطلاعات راهبردی
- اطلاعات سازمانی
- اطلاعات سلامت
- اطلاعات شخصی
- اطلاعیه
- اطلاعات
- اطلاعدادن
- اطلاعنگاشت
- اطماع
- اضعاف
- اضیاف
- اطاعت
- اطرش
- اطعام
- اطعمه
- اطفا
- اطلاع فیشر
- اطلاع
- اطلاعات الکترونیکی
- اشکنج
- اصوب
- اصول اخلاقی
- اصولاً
- اصولي
- اضافه
- اضافی
- اضطراب
- اضطرار