استعلام

معنی کلمه استعلام در لغت نامه دهخدا

استعلام. [ اِ ت ِ] ( ع مص ) پرسیدن از چیزی. ( منتهی الارب ). آگاهی خواستن. ( غیاث ). پرسیدن. طلب دانستن. آموزانیدن خواستن. آگاه کردن خواستن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). پرسش. دانستن خواستن. خبر پرسیدن : ابوعلی برؤس لشکر و وجوه قوم پیغام فرستاد و از موجب نفرت و داعی وحشت استعلام کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 316 ).
- استعلام کردن ؛ استخبار. استفسار.

معنی کلمه استعلام در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) آگاهی خواستن ، پرسش کردن .

معنی کلمه استعلام در فرهنگ عمید

پرسش کردن دربارۀ چیزی برای کسب اطلاعات، خبر گرفتن، خبر پرسیدن.

معنی کلمه استعلام در فرهنگ فارسی

آگاهی خواستن، پرسش کردن ازچیزی، خبرگرفتن، خبرپرسیدن
۱ - ( مصدر ) آگهی خواستن آگاهی خواستن پرسش کردن پرسیدن خبر گرفتن . ۲ - آموزش خواستن . جمع : استعلامات .

معنی کلمه استعلام در فرهنگستان زبان و ادب

{interrogation} [مهندسی مخابرات] فرایند ارسال نشانک/ سیگنال برای آگاهی از حالت افزارۀ مخاطب یا اخذ برخی اطلاعات دیگر

معنی کلمه استعلام در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تحقیق و پرس و جو را استعلام گویند. از آن به مناسبت در باب های طهارت، صلات، تجارت، ضمان، نکاح و قضاء سخن رفته است.
حکم استعلام به اعتبار آنچه مورد استعلام قرار می گیرد، متفاوت است. به طور کلّی استعلام از حکم چیزی که از جنبۀ پاکی و نجاست یا حلیّت و حرمت مشکوک است، در صورت امکان، واجب است- مانند آن که ندانیم خون نجس است یا پاک، آهو حلال گوشت است یا حرام گوشت- امّا اگر موضوع حکم مشکوک باشد، استعلام واجب نیست. شک در تذکیه گوشت اگر ندانیم فلان مایع نجس شده است یا خیر، گوشت گوسفندی که از مسلمان گرفته شده، تذکیه شده است که خوردنش حلال باشد یا خیر. در این دو صورت حکم به پاکی و حلیّت می شود و نیازی به استعلام نمی باشد. استعلام در قاضی استعلام گاه مستحب است مانند این که برای قاضی ای که تازه وارد شهر شده است، مستحب است امور داخلی شهر را از اهالی آن استعلام نماید تا عالمان و افراد عادل و مورد اطمینان را بشناسد و بداند با چه کسانی معاشرت و از چه کسانی دوری کند. شک اجیر در نماز بین نماز مسافر و حاضر شخص اجیر اگر شک کند نمازی را که برای خواندن آن اجیر شده است، نماز مسافر است یا نماز حاضر و استعلام از آن نیز ممکن نباشد، باید احتیاط کند و هر دو را بخواند. شرط در الفاظ مستعمل در سلف از شرایط بیع سلف آن است که مال را با الفاظی که برای دو طرف معامله معلوم است و از نظر عرف یا لغت نیز ظهور در مقصود دارد، وصف کند تا هنگام اختلاف، استعلام از آن ممکن باشد و گرنه، بیع باطل است. مهر مجهول مهر مجهولی که استعلام از آن ممکن نیست- مانند عنوان حیوان یا شیئ- باطل است و مهر المثل واجب می شود. شوهر غایب قادر بر استعلام حال همسر شوهر غایبی که بتواند از حال همسرش هر چند به وسیلۀ وکیل استعلام کند، حاضر محسوب می شود. از این رو، طلاق همسرش در حال حیض باطل است. شوهر حاضر ناتوان از استعلام حال همسر همچنین شوهر حاضری که نتواند از حال همسرش استعلام کند، غایب محسوب می شود. بنابراین، طلاق همسرش هر چند در واقع با دوران حیض او مصادف گردد صحیح است. ضمانت دین مجهول ضمانت دین مجهولی که استعلام از آن ممکن نیست، باطل است و در جواز آن، در صورتی که پس از ضمانت امکان استعلام باشد، اختلاف است.
[ویکی فقه] استعلام (ابهام زدایی). استعلام ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • استعلام (فقه)، به معنای تحقیق و پرس وجو و دارای کاربرد در فقه اسلامی• استعلام (منطق)، از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق، به معنای خبر گرفتن و پرسیدن از چیزی
...
[ویکی فقه] استعلام (فقه). تحقیق و پرس و جو را استعلام گویند. از آن به مناسبت در باب های طهارت، صلات، تجارت، ضمان، نکاح و قضاء سخن رفته است.
حکم استعلام به اعتبار آنچه مورد استعلام قرار می گیرد، متفاوت است. به طور کلّی استعلام از حکم چیزی که از جنبۀ پاکی و نجاست یا حلیّت و حرمت مشکوک است، در صورت امکان، واجب است- مانند آن که ندانیم خون نجس است یا پاک، آهو حلال گوشت است یا حرام گوشت- امّا اگر موضوع حکم مشکوک باشد، استعلام واجب نیست.
شک در تذکیه گوشت
اگر ندانیم فلان مایع نجس شده است یا خیر، گوشت گوسفندی که از مسلمان گرفته شده، تذکیه شده است که خوردنش حلال باشد یا خیر. در این دو صورت حکم به پاکی و حلیّت می شود و نیازی به استعلام نمی باشد.
استعلام در قاضی
استعلام گاه مستحب است مانند این که برای قاضی ای که تازه وارد شهر شده است، مستحب است امور داخلی شهر را از اهالی آن استعلام نماید تا عالمان و افراد عادل و مورد اطمینان را بشناسد و بداند با چه کسانی معاشرت و از چه کسانی دوری کند.
شک اجیر در نماز بین نماز مسافر و حاضر
...
[ویکی فقه] استعلام (منطق). استعلام یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای خبر گرفتن و پرسیدن از چیزی است.
یکی از انواع تنبیه، «استعلام» است که به معنای خبر گرفتن و پرسیدن از چیزی می آید.
اقسام مرکب تام
مرکب تام بر دو قسم است:۱. احتمال صدق و کذب در آن راه دارد؛۲. احتمال صدق و کذب در آن راه ندارد.اولی را قضیه یا خبر و یا مرکب تام خبری گویند، و دومی را انشاء یا مرکب تام انشائی می نامند. مرکب تام انشائی خود بردو قسم است:یا بالذات دلالت بر طلب دارد که امر نامیده می شود و یا ندارد که تنبیه نام دارد؛ بنابراین، تنبیه؛ از اقسام لفظ مرکب تام انشائی؛ لفظی است که مقصود گوینده را بیان می کند و هیچ دلالت ذاتی بر طلب نمی کند، بلکه آنچه را که در ضمیر شخص وجود دارد اعلام می کند.
اقسام تنبیه
اقسام تنبیه عبارت اند از:۱. تمنی،۲. ترجی،۳. تعجب،۴. قسم،۵. ندا،۶. استفهام،۷. الفاظ عقود،۸. ایقاعات،۹. افعال مدح،۱۰. افعال ذم،۱۱. استعلام،۱۲. تعظیم.
قول ابن سینا
...

معنی کلمه استعلام در ویکی واژه

آگاهی خواستن، پرسش کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه استعلام

گویند اریحا ولایتی است که در آن هزار پاره دیه است، و در هر دهی هزار پستان، ایشان بفرمان حق آمدند تا بنهر الاردن نزدیک اریحا. موسی دوازده مرد ازیشان برگزید از هر سبطی مردی، و ایشان را باریحا فرستاد تا از آنجا میوه آرند و استعلام احوال جبّاران کنند. و جباران بقایاء قوم عاد بودند ساکنان زمین قدس، آن دوازده مرد آمدند، و عوج از جباران عمالقه بود بایشان فراز رسید و همه را زیر کش برگرفت با هر چه داشتند، و بنزدیک پادشاه ایشان برد گفت ای ملک عجب نیست این که چنین قومی ضعیفان بجنگ ما آمدند! فرمای تا ایشان را همه را در زیر پای آرم و خرد کنم! ملک بفرمود که همچنین کن. اما زن وی گفت کشتن ایشان را روا نیست، باز فرست ایشان را به قوم خویش، تا ایشان را از ما خبر دهند و باز گویند آنچه می‌بینند که ایشان خود از ما بهراسند و با ما نکاوند. پس ایشان را رها کردند تا با قوم خویش آمدند و آنچه دیدند باز گفتند. پس قوم موسی گفتند یا مُوسی‌ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَها أَبَداً ما دامُوا فِیها فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ یا موسی مادر آن زمین نرویم هرگز تا آن جبّاران در آن زمین‌اند، تو رو با خداوند خویشتن و کشتن کنید که ما اینجا نشستگانیم.
سکه‌های پانصد ریالی برنزی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شده‌است. همچنین طرح پشت اسکناس ده‌هزار تومانی (یک‌صد هزار ریالی) نمایی از مقبرهٔ سعدی در شیراز است. گفتنی است که چاپ بیت نخست شعر بنی‌آدم اعضای یک پیکرند بر روی اسکناس‌های یک‌صدهزار ریالی در سال ۱۳۸۹، موجب واکنش‌های رسانه‌ای شد و روایت صحیح این بیت، از فرهنگستان زبان و ادب فارسی استعلام شد.
در نهایت پس از ۵۰ روز تیم‌داری غیرقانونی و کشمکش حقوقی بیهوده میان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی و باشگاه ابومسلم بر سر این که کدام تیم، تیم واقعی است، در نهایت، کمیسیون اصلی ماده پنج وزارت ورزش و جوانان به استعلام فدراسیون فوتبال ایران پاسخ داد و تیم را متعلق به اسماعیل وفایی دانست؛ اما به‌خاطر این جدال بی‌حاصل، ابومسلمی‌ها فرصت ارزشمند جذب بهترین بازیکنان و عوامل فنی را در ابتدای فصل ورزشی ۱۳۹۳–۱۳۹۲ از دست داده بودند تا جایی‌که چهار دیدار اول فصل نیز به دلیل همین بلاتکلیفی لغو شد.
معمولاً این سیستم تنها در اختیار دانشگاه‌ها و موسساتی است که در لیست این سازمان‌ها ثبت شده باشند. به زبانی ساده‌تر باید گفت که مدرک آیلتس شما توسط هر شخصی قابل استعلام نیست. دلیل اصلی این کار به وجود آوردن یک سیستم امن است که دسترسی محدود به آن باشد و تنها کسانی که مورد تأیید هستند بتوانند به این نمرات دسترسی داشته باشند.
فَیَوْمَئِذٍ یعنی فیوم تنشقّ السماء. لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ و قال فی سورة اخری فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ و لا تناقض لان التقدیر لا یسئل سؤال استعلام و استفهام لانهم یعرفون بسیماهم، لکن یسئلون سؤال توبیخ و تقریع، لا یسئلون هل عملتم کذا و کذا لان اللَّه تعالی علمها منهم و کتبت الملائکة علیهم، و لکن یسئلون لم عملتم کذا و کذا.
قارون چون این نصیحت از مؤمنان بنی اسرائیل شنید بجواب ایشان گفت إِنَّما أُوتِیتُهُ، ای انّما اوتیت هذا المال علی علم عندی، ای علی فضل و خیر علمه اللَّه عندی: فرآنی اهلا لذلک فضّلنی بهذا المال علیکم کما فضّلنی بغیره، گفت این مال که بمن داد اللَّه از ان داد که دانست که من اهل آنم و سزای آنم و بفضل و علم و خیر بیشی دارم بن شما. و افزونی چنان فرانمود قارون که آن نه از فضل خدا است که آن از فضل و سزای من است. و گفته‌اند عَلی‌ عِلْمٍ عِنْدِی یعنی عندی علم الکیمیاء. سعید مسیب گفت: موسی (ع) علم کیمیاء دانست ثلثی از آن علم به یوشع بن نون آموخت، و ثلثی بکالب بن یوفنا و ثلثی بقارون و قارون بر مخادعت، آن دو بهره از ایشان بدزدی بیاموخت تا همه حاصل کرد، و گفته‌اند موسی علم کیمیاء بخواهر خود آموخت و آن خواهر زن قارون بود و بقارون آموخت، سبب فراوانی مال وی آن بود. و گفته‌اند عَلی‌ عِلْمٍ عِنْدِی علم متصرفان است در تجارات و زراعات و انواع مکاسب. ربّ العالمین بجواب وی گفت: أَ وَ لَمْ یَعْلَمْ قارون أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَکَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ الکافرة مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَکْثَرُ جَمْعاً للمال ای کثرة ماله و عبیده لا یدفع عنه عذاب اللَّه و اهلاکه کما لم یدفع عمّن تقدمه. مال و نعمت فراوان و رهیگان و چاکران که بدان می‌نازد او را بکار نیاید وقت عذاب و هنگام هلاک، هم چنان که پیشینیان را بکار نیامد که ازو بقوّت و بطش عظیم‌تر بودند و بمال و نعمت بیشتر. وَ لا یُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ هذا اشارة الی صحة العدل یقول لا یسئل غدا مجرم، عن جرم مجرم فانّ العاقل یعلم بهذا انّه لا یسئل تقی عن ذنب مجرم. و قیل معناه یدخلون النّار بغیر حساب فیعذبون و لا یسئل عن ذنوبهم، و قیل الملائکة لا تسئل عنهم لانّهم یعرفون کلّا بسیماهم. قال الحسن: لا یَسْئَلُونَ سؤال استعلام و انما یسئلون سؤال تقریع و توبیخ.
بر پایه بخشی از همین روایت، امکانات را عباس دوزدوزانی، سرپرست وقت سپاه انقلاب اسلامی در اختیار آنان قرار داده بود و به همراهی وی، عازم آرامگاه رضاشاه شد. در شب نخست عملیات خراب‌سازی آرامگاه، احمد خمینی، فرزند رهبر انقلاب اسلامی ایران، خمینی، به آرامگاه شاه آمد و خلخالی این سر زدن را، به عنوان نشانی از موافقت رهبر جمهوری اسلامی دانست. کار تخریب آرامگاه، نزدیک ۲۰ روز ادامه یافت و از دینامیت و جرثقیل هم در این کار، بهره‌برداری شد. این کار با استعلام از شخص خمینی انجام شد.
زاغ این سخن بشنید، بخدمتِ شیر رفت و باز رسانید. شیر از جای بشد و اندوهگین گشت و با خود گفت: چون عصمتِ کلّی نگهبانِ احوال مردم نیست و بوادرِ قول و صوادرِ فعل چنان در قید اختیار نه که از مردم هیچ حرکتی مذموم که بدان ملوم شود، صادر نیاید، جایزست که از من خبری یافته باشد و از آن اندیشناک گشته و آنرا از مساعتِ نظرِ من بجانبِ خویش شمرده و در بابِ من بدگمان شده، وَ اِنَّ الظَّنَّ لایُغنِی مِنَ الحَقِّ شَیئا . اگر ازو پرسش و استعلام کنم، ترسم که خوف و خشیتِ او زیادت گردد و اگر نکنم همچنان پریشان و بی‌سامان می‌باشد، آخر از هر دو اندیشهٔ متعارض این مرجّح پیشِ خاطر او آمد که مثال داد تا چند کس از معتبران و نزدیکانِ خدم بخدمت حاضر آمدند و شتر را ترحیبی و تبجیلی که معتاد بود. ارزانی داشت و بی‌واسطهٔ سفیر و مشیر و حاجب و وزیر زبان بگشود و گفت که من با آنک دستِ قدرت و رای همه دارم و ببازویِ صولت پیلِ مست را درپای آرم، ایزد، تعالی مرا بصفتِ داد و دهش و خصلتِ دین و دانش مخصوص عنایت گردانیدست و آن هدایت داده که بخلافِ امثال خویش دستِ نشبّث از خونِ جانوران کوتاه کردم و دامن از آلایشِ این معصیت در کشیدم و جوامعِ همّت را از مطامحِ دنّی و مشارعِ وبّی در تحرّز و خویشتن‌داری مقصور گردانیدم و امروز از شما می‌خواهم که اگر عیبی بسیار و اندک در نهادِ من می‌بینید یا بسهو و عمد از من فعلی می‌آید که عقلاً او عرفا او شرعا او رسما پسندیده نیست، آنرا بر من عرضه دارید و تحفهٔ بزرگ بنزدیکِ من شناسید که بهترین موجودات و پاکترین گوهرِ کاینات چنین فرمودست: مَن غَشَّنَا فَلَیسَ مِنَّا ، یعنی هرک در ذاتِ مبارک ما نشانی از عیب یافت و با ما نگفت و ننمود، از رقمِ اختصاصِ ما بیرونست و اگر کوتاه دیدهٔ را در خیال آید که حوالتِ عیب بجانبِ جنابِ نبوّت چگونه توان کرد، خطاب اَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم ، خود بمصداقِ این معنی ناطقست و ازین تلویح معلوم که بنسبت باذاتِ واجب‌الوجود جملهٔ ذوات و ممکنات از فرشِ خاک تا فلک و از آدمی تا جوهرِ ملک بنقصان حدوث گرفتارند و راهِ دیگر نواقصِ اوصاف که تبعِ آنست، بهمه آفریدگان گشاده است و نهادِ عالم صغری و کبری برین نهاده و ازین دو مقدّمه نتایجِ مبدعات چنین زاده. اکنون شما را رخصتست که اگر از عیوب و ذنوب و گفتار و کردارِ من هیچ چیز که انگشتِ اشارت بر آن توان نهاد، می‌یابید، ازمن پوشیده ندارید تا از آن توبه کنم و بتطهیرِ اخلاقِ خویش مشغول شوم و اگر کسی از من ضرری یا از آتشِ خشم من شرری در مستقبلِ حال تخیّل می‌کند، آشکارا گرداند و بگوید تا او را ایمن گردانم و اگر از کسی زلّتی پنهان از من صادر آمدست (ظاهر سازد) تا بذیلِ تجاوز آنرا بپوشانیم.
منقول است در بصره زنی بود «شعوانه» نام که مجلسی از فسق و فجور منعقد نمی شد در بصره که از وی خالی باشد روزی با جمعی از کنیزان خود در کوچه های بصره می گذشت به در خانه ای رسیدند که از آن افغان و خروش بلند بود گفت: سبحان الله در این خانه عجب مصیبت و غوغایی است کنیزی را به اندرون فرستاد از برای استعلام از حقیقت حال، آن کنیز رفت و معاودت نکرد و کنیزی دیگر را فرستاد آن نیز رفت و نیامد دیگری را فرستاد و به او تأکید نمود که زود معاودت کن کنیز رفت و برگشت و گفت: ای خاتون این غوغای مردگان نیست، ماتم زندگان است این ماتم بدکاران و عاصیان و نامه سیاهان است شعوانه که این را بشنید گفت: آه، بروم و ببینم که در این خانه چه خبر است چون به اندرون رفت دید واعظی در آنجا نشسته و جمعی در دور او فراهم آمده ایشان را موعظه می کند و از عذاب خدا می ترساند و ایشان همگی به گریه و زاری مشغولند و در حینی رسید که واعظ تفسیر این آیه می کرد که «اذا رأتهم من مکان بعید سمعوا لها تغیظا و زفیرا و اذا منها مکانا ضیقا مقرنین دعوا هنالک ثبورا» یعنی در روز قیامت چون دوزخ، عاصیان را ببین در غریدن آید و عاصیان در لرزیدن آیند و چون عاصیان را در دوزخ افکنند در مقام تنگ و تاریک و زنجیرهای آتشین به یکدیگر باز بسته فریاد واویلا برآوردند مالک جهنم به ایشان گوید: زود به فریاد آمدید بسا فریاد و فغان که بعد از این از شما صادر خواهد شد» شعوانه چون این را شنید بسیار در وی اثر کرد و گفت: ای شیخ من یکی از روسیاهان درگاهم آیا اگر توبه کنم حق مرا می آمرزد؟ گفت: البته اگر توبه کنی خدای تعالی تو را می آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه شعوانه باشد گفت: ای شیخ شعوانه منم و توبه کنم که من بعد گناه نکنم آن واعظ گفت: خدای تعالی ارحم الراحمین است و البته اگر توبه کنی آمرزیده شوی پس شعوانه توبه کرد و بندگان و کنیزان خود را آزاد کرد و به صومعه رفت و مشغول عبادت پروردگار شد و دایم در ریاضت مشغول بود، به نحوی که بدنش گداخته شد و به نهایت ضعف و نقاهت رسید روزی در بدن خود نگریست، خود را بسیار ضعیف و نحیف دید گفت: آه آه، در دنیا به این نحو گداخته شدم و نمی دانم در آخرت حالم چون خواهد بود؟ ندایی به گوش او رسید که دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش تا روز قیامت ببینی حال تو چون خواهد بود».
در این دفتر کمیته ایی برای ارزیابی مدارک و فعالیت‌های تشکل‌ها مشتمل بر نمایندگانی از معاونت‌های تخصصی سازمان و امور حقوقی وجود دارد و استعلام تخصصی متقاضیان در این کمیته تأیید و طی نامه ایی به وزارت کشور اعلام می‌شود.
در سال‌های اخیر و به ویژه از دههٔ شصت میلادی به این سو، نام جعلی خلیج عرب نیز در برخی منابع تحت حمایت بیشینهٔ دولت‌های عربی و گاه غیر عربی به گونه‌ای فزاینده در حال رقابت با نام خلیج فارس است، جایگزینی نامی قومی به جای یک نام تاریخی امر خشم ایرانیان سراسر جهان را برانگیخته و باعث پدیداری نام «خلیج همیشه فارس» یا «خلیج همیشگی فارس» از سوی ایرانیان گشته‌است. سازمان‌های جغرافیایی دنیا (غیر عرب) همگی خلیج فارس را تنها نام معتبر می‌دانند در پی استعلام از وزارت امورخارجه بریتانیا دربارهٔ نام این آبراه، ایشان به صراحت نام خلیج فارس را صحیح دانسته‌اند.
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ و او ضمیر مؤمنان است. یعنی که مؤمنان ترا می‌پرسند ازین مال غنیمت. سؤال بر دو وجه است: سؤال استعلام و سؤال طلب. و این سؤال استعلام است که عن در آن پیوسته. میگوید: ترا از انفال میپرسند تا بدانند که حکم آن چیست، حلال است یا حرام؟ و بکه می‌باید داد؟ و گفته‌اند: که از آن می‌پرسیدند که بر امّتهای‌ گذشته پیش ازین امت حرام بود. خوردن آن میخواستند تا بدانند که بر ایشان هم حرام است یا نه. قومی گفتند: این سؤال طلب است، و عن زیادت است و دلیل بر این قرائت ابن مسعود است: یسئلونک الانفال بحذف عن. معنی آنست که مؤمنان انفال از تو طلب می‌کنند و میخواهند، و الانفال الغنائم، واحدها نفل. قال لبید:
استیضاح دونالد ترامپ به علت شکایت یک مقام اطلاعاتی آمریکا در مورد سوء استفادهٔ او از قدرت استعلام شده‌است. این شکایت به مکالمهٔ تلفنی ترامپ با ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین اشاره دارد. طی آن گفتگو ترامپ از زیلنسکی خواسته بود تا احتمال فساد اقتصادی پسر جو بایدن (سناتور دمکرات و معاون باراک اوباما) را پیگیری کند و در مقابل، وعدهٔ افزایش کمک نظامی به اوکراین را داده بود. پسر جو بایدن پیش‌تر برای یک شرکت انرژی در اوکراین کار می‌کرده‌است. جو بایدن یکی از داوطلبان اصلی برای انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا است و این شکایت ترامپ را متهم کرده که از قدرت خود سوءاستفاده کرده تا یک کشور خارجی را به مداخله در انتخابات ۲۰۲۰ فرابخواند.
سپس پذیرفته شدگان در مرحله اول به صورت چند برابر ظرفیت دعوت به مصاحبه علمی و عقیدتی سیاسی و روان‌شناسی می‌شوند پس از قبولی در این مرحله، تحقیقات میدانی و استعلامات از مراجع ذیل صلاح شروع می‌شود و پس از گذشتن از این فیلترها داوطلب جذب این دانشگاه می‌شود که نشان از حساسیت این دانشگاه نسبت به گزینش دارد.
بررسی کیفیت و قیمت تجهیزات، مواد و کیتهای آزمایشگاهی برای پاسخ به استعلام دانشگاه‌های علوم پزشکی یا سایر مراکز بهداشت – درمانی نیز از دیگر فعالیت‌های این اداره‌است.
«لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ» ای لیس علیه اعتراض فی فعله و لا فی حکمه اذ لا احد مثله و فوقه فیسأله عن فعله و حکمه بعباده. «وَ هُمْ یُسْئَلُونَ» ای العباد مسئولون عن افعالهم. او خداوندست آفریدگار و کردگار، گفت وی همه راست، حکم وی همه صواب، فعل وی همه پاک، امر و نهی وی محکم، کس را نرسد که بر حکم وی اعتراض کند، یا بر فعل وی چون و چرا گوید بحجت خداوندی و آفریدگاری، فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ. و بندگان را پرسند از اقوال و اعمال ایشان چنان که آنجا گفت: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» نه بدان پرسید تا بداند که ایشان چه کرده‌اند که حق جلّ جلاله دانا بود در ازل که از بندگان چه آید از اعمال و اقوال و حرکات و سکنات، دانست که ایشان چه کنند و کی کنند و چون کنند، پس سؤال ایشان از طریق ایجاب حجّت است بر ایشان، نه از طریق استعلام، یکی اهل توبیخ باشد از وی پرسد تا حجّت بر وی درست شود و او را توبیخ کند، یکی اهل مغفرت باشد از وی پرسد تا جزاء کردار وی بتمامی بدو رساند، ضحاک گفت: سبب نزول این آیت آن بود که مشرکان قریش گفتند: یا محمّد ربّنا یکتب علینا الذنب ثم یعذّبنا علیه، و باین سخن تکذیب قدر خواستند، تا ربّ العزة این ایت فرو فرستاد بجواب ایشان و این آیت حجّتی قاطع است بر قدریه و دلیلی واضح بر بطلان دعوی ایشان. و مصطفی (ص) گفته: «القدریة مجوس هذه الامّة ان مرضوا فلا تعودهم و ان ماتوا فلا تشهدوهم».
اما اکنون صدور مجوز به عهده وزارت کشور می‌باشد و سازمان میراث فرهنگی تنها استعلام تخصصی انجمن‌ها را تأیید می‌نماید.
و گفته‌اند که یوسف چون برادران را دید و احوال یعقوب شنید گریستن بر وی افتاد برخاست و در سرای زلیخا شد، گفت برادران من آمده‌اند و مرا نمی‌شناسند و من ایشان را می‌شناسم، زلیخا گفت مرا دستوری ده تا برای ایشان دعوتی سازم و از پس پرده ایشان را ببینم، یوسف او را دستوری داد و زلیخا ایشان را از پس پرده می‌دید و یوسف خبر پدر از ایشان همی پرسید تا روبیل بخندید و گفت سبحان اللَّه پندارم این عزیز یکی است از ما که از دیرگاه باز غایب بوده اکنون خبر خانه خود همی پرسید، یوسف گفت مرا این عادتست که دوست دارم با غربا حدیث کردن و استعلام اخبار از ایشان کردن. پس آن شب ایشان را بمهمانی باز گرفت، بامداد بار ایشان بفرمود و غلامان خود را گفت، آن بضاعت که ایشان آورده‌اند ببهای گندم در میان گندم نهید پنهان ایشان.
هرچ او گوید، در حسابِ عقل محسوب باشد و در کتابِ دانش مکتوب، امّا من از علاماتِ کار چیزی استعلام کنم، تا خود چه میگوید. پس گفت : ای برادر، طمأنینتِ من بر صدقِ این سخن از کجا باشد ؟ خروس گفت : یُعرَفُ المُجرِمُونَ بِسِیماهُم ، اگر در لوحِ ناصیهٔ او نگاه کنی، لوایحِ این امارات ازو مطالعه توانی کرد. چون پیشِ تو می‌آید، سرافکنده و خایف می‌نشیند و چون متحرّزی متحذّر چشم از هر سو می‌اندازد و لَحظَهًٔ فَلَحظَهًٔ آفتی را که از تو بیند منتظر می‌باشد.