اسم ذات

معنی کلمه اسم ذات در لغت نامه دهخدا

اسم ذات. [ اِ م ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسته به دیگری نبود آنرا اسم ذات نامند: جامه ، نامه ، مرد، زن ، پسر، بلبل ، باغ ، پیل. و آن مقابل اسم معنی است. رجوع به اسم معنی شود.

معنی کلمه اسم ذات در فرهنگ فارسی

اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسه بدیگری نبود آنرا اسم ذات نامند جامه نامه مرد زن .

معنی کلمه اسم ذات در ویکی واژه

اسم‌هایی که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود دارند و محسوس و قابل دیدن هستند را اسم ذات می‌گویند (مانند «گل»، «مرد»)

جملاتی از کاربرد کلمه اسم ذات

اسم‌هایی که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود دارند و محسوس و قابل دیدن هستند را اسم ذات می‌گویند (مانند «گل»، «مرد») و اسم‌هایی را که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند و وابسته به حضور دیگری هستند را اسم معنی می‌گویند (مانند «زیبایی»، «دلاوری»).
ذاتیست کز علو تجلیست در صفات اسمای امهات مر او راست اسم ذات
خوش بگو اللّه و اسم ذات بین معنیش در صورت و آیات بین
به بدن درج اسم ذات شدی به قوا مظهر صفات شدی
خوش بگو اللّه و اسم ذات بین جمله اشیا مصحف و آیات بین
نکند اسم ذات را تبدیل عقل کل نیست جز که اسرافیل
خوش بگو الله و اسم ذات بین معنیش در صورت و آیات بین
مردن استعاره‌ها عموماً نتیجه تحول معنایی در پی تکوین طبیعی زبان است، فرایندی که به آن تبدیل استعاره به اسم ذات می‌گویند.
بود عیسی ولی ختم مطلق بایمان نی باسم ذاتی حق
با تمام معنی اسم ذات و اسماء صفات صورتی گشت آنشه با عز و شان آمد پدید
خوی انسان علم الاسماست کاندر اسم ذات میتوان ذات صفا را زینهاری داشتن
اسم ذات اولا همینها بود لام تعریف و اختصاص فزود