اشبه

معنی کلمه اشبه در لغت نامه دهخدا

اشبه. [ اَ ب َه ْ ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از شباهت. شبیه تر. ماننده تر. ماناتر. اشکل.
- امثال :
اشبه من التمرة بالتمرة.
اشبه من الماء بالماء.
|| ( در تداول فقها ) اظهر. نزدیکتر به حق : و الاشبه الجواز. ( شرایع ). علی الاشبه : فلو ضمن مافی ذمته ، صح علی الاشبه. ( شرایع ). و المنع اشبه. || بسیار مشابهت دارنده. ( غیاث ) ( آنندراج ).
اشبه. [ اَ ش ِ ب َ ] ( ع ص ) تأنیث اَشِب. درهم پیچیده ( درختان ). || بهم درآمیخته ( مردم ). || بسیار ( اعداد ). || بسیار درختان با هم و پیچیده ( بلدة، قریة، روضة ).
اشبه. [ اُ ب َ ] ( ع اِ ) اسم ذئب است. ( منتهی الارب ). گرگ.

معنی کلمه اشبه در فرهنگ معین

(اَ بَ ) [ ع . ] (ص تف . ) شبیه تر، ماننده تر، ماناتر.

معنی کلمه اشبه در فرهنگ عمید

شبیه تر، مانندتر.

معنی کلمه اشبه در فرهنگ فارسی

شبیه تر، مانندتر
( صفت ) شبیه تر ماننده تر ماناتر .
تانیث اشب در هم پیچیده یا بهم در آمیخته . یا بسیار . یا بسیار درختان با هم و پیچیده .

معنی کلمه اشبه در ویکی واژه

شبیه تر، ماننده تر، مانا

جملاتی از کاربرد کلمه اشبه

کفر و دین و دیومردم هر زمان چون آسمان از دو ماه نو شهاب انداز نعل اشبهش
چو اشبهت گه جولان جهد به شکل شهاب ز عرصه گرد رساند به هفتمین اختر
ای زن چه میخواهی و چه میجویی؟ گفت آن بیمار مبتلی که اینجا افتاده بود نمی‌بینم او را و میترسم که هلاک گشت، ایوب گفت او ترا که باشد؟ گفت شوهر منست: گفت اگر او را ببینی باز شناسی؟ پس رحمه نیک در وی تأمل کرد گفت: اما انّه اشبه خلق اللَّه بک اذ کان صحیحا. گفت آن گه که تندرست بود بتو سخت ماننده بود، گفت پس اندوه مدار که من ایوبم. و گفته‌اند ایوب تبسّمی کرد دندان ضواحک وی پیدا شد رحمه او را بآن شناخت برخاست و دست در گردن وی آورد. ابن عباس گفت: و الّذی نفس عبد اللَّه بیده ما فارقته من عناقه حتی مر بهما کلّ مال لهما و ولد. و یروی انّ ابلیس قال لها اسجدی لی سجدة حتی اردّ علیک المال و الاولاد و اعافی زوجک، فرجعت الی ایوب فاخبرته بما قال لها فقال قد اتاک عدوّ اللَّه لیفتنک عن دینک ثم اقسم ان عافاه اللَّه لیضربها مائة جلدة، و قال عند ذلک مسّنی الضّر من طمع ابلیس فی سجود حرمتی له و دعائه ایّاها و ایّای الی الکفر. و قال وهب: کانت امرأة ایوب تعمل للناس و تجیئه بقوته فلمّا طال علیها البلاء و سئمها الناس فلم تستعملها احد التمست له یوما من الایام ما تطعمه فما وجدت شیئا فجزّت قرنا من رأسها فباعته برغیف فاتته به، فقال لها این قرنک؟ فاخبرته فحینئذ قال مسّنی الضّر. و قیل بلغت الاکلة لسانه و قلبه فخاف ان یضعف عن الذکر و الفکر، فقال مسّنی الضّر. و قیل سقطت منه دودة فردّها الی موضعها فقال: کلی قد جعلنی اللَّه طعامک فعضته عضة زاد المها علی جمیع ما قاسی من عضّ الدّیدان فقال مسّنی الضّر. فنودی من اختیارک مسّک الضّر لا من اختیاری، و قیل نودی یا ایوب تظهر الرجولیة من نفسک عند تزول بلائنا علیک فقال مسّنی الضّر، لا قرار معک و لا فرار منک، و قیل انقطع عنه الوحی ایّاما فقال مسّنی الضّر، و قیل اراد الصلاة فلم یقدر علیها فقال مسّنی الضّر، و قیل الضّر هاهنا الشیطان، لقوله مسّنی الشیطان بنصب و عذاب، فان قیل انّ اللَّه سمّاه صابرا و قد اظهر الشکوی و الجزع بقوله مسّنی الضّر و مسّنی الشیطان بنصب؟ قیل لیس هذا شکایة، انّما هو دعاء بدلیل قوله عزّ و جل: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ» علی ان الجزع انّما هو فی الشکوی الی الخلق فامّا الشکوی الی اللَّه عزّ و جل فلا یکون جزعا و لا ترک صبر، کما قال یعقوب:نَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ‌
ما للقدیم شبیه حادث لکن حدوثهم اشبه الاشیاء بالقدم
ابوالاشبه بن تمام،(متوفی ۱۳۶۱ میلادی) شیمیدان مسلمان بود. او را آخرین شیمیدان در صف شیمیدانان مسلمان می‌دانند.
چون تگ اشبهش به تاز آمد عرب اندر عجم فراز آمد
هشتم تقوی است که «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» تقوی آن است که از مال حرام و لقمه باشبهت و شهوات حرام و رعونات نفس و اخلاق بد و مخالفت فرمان اجتناب کند و در ادای او امر و واجبات و مفترضات جد بلیغ نماید و در اخلاص نیت کوشد تا آنچ کند از ریا و سمعت و مکر و حلیت پاک باشد.
«و آیة» رفع بالابتداء «لهم» خبره، «الارض المیتة» ای الیابسة. «احییناها» بالمطر، وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا من الحنطة و الشعیر و ما اشبههما الحبّ الذی یطحن و البذر الذی یعصر منه الدّهن و الحبّة عجم العنب، «فمنه» ای من الحبّ «یأکلون».
و باید که بر مزارع و شاگرد و مزدور هیچ حیف نکند و مزد و نصیب ایشان تمام برساند. و اول ارتفاع که از کشت و باغ و غیر آن حاصل آید و نصاب تمام بود زکوه آن بیرون هم بر خرمن وجدا در خانه‌ای کند و بزودی بمستحقاق زکوه برساند بر قانون شرع که اگر از مال زکوه چیزی در مال او آمیخته بماند جمله مال باشبهت شود.
چو زد بر کاخ پنجم اشبهش گام گرفت از نعل بوسش بهره بهرام
گفته می‌شود که ابن رسام روش‌هایی را ابداع کرد و توانست مس را از انواع مرمر سبز استخراج کند. او همچنین رنگ نیلی سیر را با حرارت دادن مواد گوناکون به‌دست‌آورد. او و ابوالاشبه بن تمامِ شیمیدان (متوفی ۱۳۶۱ میلادی)، همکار بودند.
روان کردم کسی براین معسکر که بد اشبه زخلقت بر پیمبر