اشکم

معنی کلمه اشکم در لغت نامه دهخدا

اشکم. [ اِ ک َ ]( اِ ) ( از پهلوی اشکمب ) شکم. ( مؤید الفضلا ج 1 ص 139 ) ( هفت قلزم ) ( شعوری ) ( شرفنامه منیری ). شکم. شاعری در هجو گفته :
اشکمش آمد فراخ او را ز بطن مادرش
شورپشتی دارد از پشت پدر آن بدلجام.( آنندراج ).آن حصه مجوف انسان و حیوان که نام تکلّمیش شکم و نام عربیش بطن است... لفظ مذکور مأخوذ از پهلوی است. مخفف آن شکم اکنون در تکلم فارسی مستعمل است و در پهلوی اشکومب بوده است. ( از فرهنگ نظام ) : ان اباهریرة اصیب به [ بوجعالبطن ] فقال له صلی اﷲ علیه و سلم : اشکم درد! معناه ُ بالفارسیة اءَ بِک َ وجعالبطن ؟ فقال نعم. فأمره ان یصلی.( تذکره ضریر انطاکی ج 2 ص 48 س 114 ).
چو آبستنان اشکم آورده پیش
چو خرمابنان پهن فرق سری.منوچهری.ای کت اشکم پر ز نعمت جان تهی
چون کنی بیدادکایزد داور است.ناصرخسرو.و بدست راست خنجری کشیده و در اشکم آن شیر یا کرگدن زده. ( فارسنامه ابن البلخی ص 127 ).
شیر بی دم و سر و اشکم که دید
این چنین شیری خدا هم نافرید. مولوی.خیک اشکم گو بدر از موج آب
گر بمیرم هست مرگم مستطاب.مولوی.آن دل مردی که از زن کم بود
آن دلی باشد که کم زاشکم بود.مولوی.و رجوع به شکم شود.

معنی کلمه اشکم در فرهنگ معین

(اِ کَ ) ( اِ. ) شکم ، بطن .

معنی کلمه اشکم در فرهنگ عمید

= شکم

معنی کلمه اشکم در فرهنگ فارسی

( اسم ) شکم بطن .

معنی کلمه اشکم در ویکی واژه

شکم، بطن. روح را سیر کن از مائده حکمت ..... به یکی نان سیر شود اشکم (پروین‌اعتصامی)
در گویش تونی: اِشکَم» شكم.
شکم

جملاتی از کاربرد کلمه اشکم

چو خط نامه که خواهند بشویند ز اشکم نشده محو دل از دل نشود نقش تو زایل
در دلی اما به قصد اشکم افسون می‌کنی سر ز جیب صد هزار آیینه بیرون می‌کنی
اکرام‌الدین معصومی (زاده ۱۳۳۲ ولسوالی اشکمش ولایت تخار) سیاستمدار افغانستان و نماینده مردم ولایت تخار در دوره شانزدهم مجلس نمایندگان است. وی در مجلس شانزدهم نمایندگان افغانستان عضو کمیسیون مواصلات، مخابرات، امور انکشاف شهری، تهیه مسکن، تهیه آب و برق و امور شاروالی‌ها می‌باشد.
به چشم خویش دیدم امتزاج آب و آتش را برون آورده تا از چاک دل سر قطرهٔ اشکم
رشوه بدگند است و ریما هن بود خبث الحدید پس خماهن دان حدید و مرد اشکمخواره ژرد
اکرام‌الدین معصومی زاده ۱۳۳۲ از ولسوالی اشکمش ولایت تخار می‌باشد. ایشان تحصیلات ابتدایی خود را در سال ۱۳۵۰ در لیسه زیرینگ ولایت تخار به اتمام رسانید و نیز در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه کابل مدرک لیسانس خود را در رشته ساینس کسب کرد.
چه عجب زین دل پرجوش که چون عقد گهر اشکم از دیده بهم متصل آید بیرون
بود بی لعل همچون ناردانت دلم پر نار و اشکم دانه ی نار
اشکم‌شور، روستایی در دهستان جویم بخش مرکزی شهرستان جویم در استان فارس ایران است.
اشکم کوه، روستایی از توابع بخش جبالبارز جنوبی شهرستان عنبرآباد در استان کرمان ایران است.
از آن رو صیت کوس افتد به عالم که او پیوسته خالی دارد اشکم
اشکم دهل شده‌ست از این جام دم به دم می زن دهل به شکر دلا لم و لم و لم
اگر دریا بدیدی دُرّ اشکم فرو بردی بقعر خود ز رشکم
اندر ره طبل اشکم و نای و گلو این رنج ز نخ به ضرب دندان تا کی