استعداد

معنی کلمه استعداد در لغت نامه دهخدا

استعداد. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) آماده شدن. آماده گشتن. ( منتهی الارب ). آمادگی کردن. مهیا شدن. تهیؤ. آمادگی. ( غیاث ): از استعداد و عزیمت معاودت حرب اعلامی کرده بودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 339 ). || ساختن. ساز. ساخت. عُدّه : استعداد سفر؛ ساختن سفر: و اندک مدت مال بسیار جمع کرد و دیگر اسب و غلام بخرید و استعداد تمام حاصل کرد. ( قصص الانبیاء ص 88 ). || قابلیت. گنجایش. ظرفیت. || ذوق. قریحه. || مزاج. || هو کون الشی بالقوة القریبة او البعیدة الی الفعل. ( تعریفات جرجانی ). الاستعداد؛ هو الذی یحصل للشی بتحقق بعض الاسباب و الشرائط و ارتفاع بعض الموانع کما ذکر العلمی فی حاشیة شرح هدایة الحکمة فی تعریف موضوع الحکمة. و فی شرح القانونچه : النطفة انسان بالقوة یعنی ان من شأنها ان یحصل فیها صورة الانسان فبحسب ارتفاع الموانع و حصول الشرائط یحصل فیها کیفیة مهیئة لتلک الصورة. فتلک الکیفیةتسمی استعداد او القبول اللازم لها امکاناً استعدادیاً و قوة ایضاً - انتهی. و یسمی ایضاً بالقبول و امکان الاستعداد. و الاستعداد کما یجی فی لفظ الامکان. و للاستعداد علی هذا معنیان : الکیفیة المهیئة و القبول اللازم لها المقابل للفعل و یجی ایضاً فی لفظ القبول و لفظ القوة. قال فی شرح المواقف الکیفیات الاستعدادیة اما استعداد نحو القبول و الانفعال و یسمی ضعفاً ولاقوة کالممراضیة و اما استعداد نحو الدفع و اللاقبول و یسمی قوة و لاضعفاً کالمصحاحیة و اما قوة الفعل کالقوة علی المصارعة فلیست منها و ان ظنه قوم و جعلوا اقسامها ثلاثة فان المصارعة مثلاً تتعلق بعلم هذه الصناعة و صلابة الاعضاء لئلایتأثر بسرعة و لایمکن عطفها بسهولة و تتعلق بالقدرة علی هذا الفعل و شی من هذه الثلاثة التی تعلق بها المصارعة لیس من الکیفیات الاستعدادیة لأن العلم و القدرة من الکیفیات النفسانیة و صلابة الأعضاء من الملموسات. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).
- استعداد تشنج .
- استعداد خنازیری ؛ مزاج خنازیری.
- استعداد سرطانی ؛ مزاج سرطانی.
- استعداد سلّی ؛ مزاج سلّی.
- استعداد کردن ؛ تهیه و آمادگی کاری یاسفری کردن : هر سال ایشان بگوی زدن میشدند و این پسران نیکو میزدند و ملک را خوش می آمد ایشان را استعدادکرده بودند تا روز گوی زدن آمد... ( قصص الانبیاء ص 199 ). بعد از آن جنگ طالوت را استعداد کردند چون به لشکرگاه بیرون آمدند. ( قصص الانبیاء ص 147 ). آن درویش استعداد کرد و بطرف خوارزم روان شد. ( انیس الطالبین ).

معنی کلمه استعداد در فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) آماده شدن ، مهیا گشتن . ۲ - (اِمص . ) آمادگی ، توانایی . ج . استعدادات .

معنی کلمه استعداد در فرهنگ عمید

۱. توانایی ذهنی و فطری برای انجام دادن یا فراگرفتن کاری.
۲. [قدیمی] مهیا کردن، آماده کردن.
۳. [قدیمی] مهیا شدن، آماده شدن.
۴. [قدیمی] افراد و تجهیزات جنگی.

معنی کلمه استعداد در فرهنگ فارسی

آماده شدن، مهیاگردیدن، توانایی کاری داشتن ، آمادگی
۱ - ( مصدر ) آمادگی کردن آماده شدن مهیا گشتن . ۲ - ( اسم ) آمادگی ساز ساختگی توانایی . جمع : استعدادات .

معنی کلمه استعداد در دانشنامه آزاد فارسی

اِسْتِعْداد
۱. (در لغت به معنی آمادگی) در اصطلاح فلسفه، آمادگی حصول صورت یا حالت. آمادگی از دو لحاظ است: شرایط خارجی که برای حصول صورت و حالت بعدی جنبۀ فاعلی دارد، و شرایط داخلی که برای موضوع جنبۀ انفعالی دارد. در حصول هر امری در مادّه علاوه بر قوّۀ موضوع جهتِ قبول حالت بعدی، شرایط آن نیز معتبر است؛ مانند ظهور گرما در آب که نیاز به منبع حرارت خارجی دارد. در اصطلاحی دیگر استعداد عبارت از نیروی مقاوم در نپذیرفتن اثر فاعلی است که بدان «قوت» گویند (← قوّه). برخلاف اعتبار اول، که از آن به «لاقوّت» تعبیر شده است. ۲. در روان شناسی، ظرفیت یا توان بالقوه برای یادگیری موضوعی خاص یا رشد مهارتی ویژه و توانایی بهره وری فوری از آموزش یا تجربه در محدوده ای مشخص.

معنی کلمه استعداد در ویکی واژه

talento
آماده شدن، مهیا گشتن.
آمادگی، توانایی.
استعدادات.

جملاتی از کاربرد کلمه استعداد

به قدر وسعت است آماده استعداد ننگی هم بلندی ننگ چین بر دامن افزون‌ کرد صحرا را
از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به لیمو لیمای عزیز، دروغ‌گوهای کوچک زیبا، خباثت ذاتی، آکواریوس، و با استعداد اشاره کرد.بسیب
تربیت خواهم زفیضت چون ز فیض تربیت آهن شمشیر استعداد جوهر یافته
آلبرت کنراد کسلرینگ روز ۳۰ نوامبر سال ۱۸۸۵ در مارکتشتفت در پادشاهی بایرن زاده شد. پدرش معلم مقطع ابتدایی بود و خاندان او هیچ سابقه نظامی‌گری نداشت. خانواده او ابتدا به وونزیدل و سپس در سال ۱۸۹۸ به بایرویت نقل مکان کرد. کسلرینگ سال ۱۹۰۴ مدرک دبیرستان گرامر را دریافت نمود. معلمانش او را «پسری خوب و رُک» با استعدادی در حد متوسط توصیف می‌کردند.
بمب‌افکن توپولف-اس. بی اولین پروازش را در سال ۱۹۳۴ انجام داد و بسیاری از آنها در اسپانیا، چین، مغولستان، فنلاند و همچنین در برابر آلمان جنگیدند. زمانی که شعله‌های جنگ جهانی دوم به شوروی کشیده شد این بمب‌افکن‌ها ۹۴ درصد استعداد ناوگان بمب‌افکن‌های ارتش سرخ را تشکیل می‌داد. نمونه‌های غیرنظامی توپولف-اس. بی سال‌ها در خطوط هوایی بلوک شرق پرواز می‌کردند.
روزی هر کس بود در خورد استعداد او می نویسد بر صدف گردون برات دانه ام
ظرف‌استعداد مستان ساقی‌بزم‌است و بس باده‌گر خواهی‌همان‌لب‌بازکردن ساغری‌ست
و به حقیقت می‌بایست که آن کدورت و ظلمت در اجزای وجود قند تعبیه باشد تا قند در مقام قندی از آن صفت نصیبه آن خاصیت که در ظلمت و کدورت نهاده‌اند بردارد به قدر احتیاج و چون به مقام نباتی رسد نبات از آن نصیبه خویش بردارد و چون به مقام شکری رسد شکر از آن نصیبه خویش بردارد و هم‌چنین هریک در مقام خویش به حد استعداد خویش از سپیدی و صفا و ظلمت و کدورت که در اجزای قند تعبیه بود برمیدارند و باقی رها میَکنند. تا بآخر در قطاره اندکی از سپیدی و صفا ماند و باقی جمله ظلمت و کدورت باشد و در نبات اندکی ظلمت و کدورت باشد باقی سپیدی و صفا بود. چنانکه در نبات آن ظلمت و کدورت به نظر حس نتوان دید اما باشد در قطاره سپیدی و صفا نتوان دید اما باشد.
آرمان غفاری در سال ۱۳۹۷ بعنوان استعدادهای برتر ورزشی کشور در رشته هندبال ساحلی که از ۳۰ آبان تا پنجم آذرماه با شرکت ۱۳ تیم از استان‌های مختلف کشور در دهکده گردشگری بوشهر برگزار شد در بین ۴۱ بازیکن مستعد از لحاظ کیفیت فنی و فیزیک بدنی انتخاب شد.
زید چون بر لسان استعداد پیش جودم در سؤال گشاد
در مارس ۲۰۱۲، فورچون، جابز را بزرگ‌ترین کارآفرین این دوران نامید و او را آینده‌بین، الهام‌بخش و بااستعداد توصیف کرد.
او هنگامی که در پورتو بازی می‌کرد توسط یونی کالافات استعدادیاب حوزه بین‌الملل رئال مادرید به باشگاه معرفی شد و در نهایت توسط زین‌الدین زیدان سرمربی وقت باشگاه به ماتیس دی لیخت ترجیح داده شد و در تابستان ۲۰۱۹ با قراردادی ۶ ساله به مبلغ ۵۰ میلیون یورو به رئال مادرید پیوست. البته نباید فراموش کرد که در آن موقع دی لیخت بهتر از میلیتائو بود ولی زیدان این ریسک را کرد و حالا میلیتائو قلب دفاع رئال در کنار بازیکنانی بزرگ همچو داوید آلابا و آنتونیو رودیگر بازی می‌کند.
و از این روست که بینی در بین سخنانشان حکایات گوناگون گویند تا هر یک از شنوندگان نصیب خود برحسب استعداد خود از آن گیرد.
جوهر اگر در خلاب افتد، همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد، همان خسیس. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علویست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد، با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.
استعداد جنبه ای است که به توانایی خاص یک فرد برای عملکرد در یک زمینه خاص کمک می‌کند. برخلاف دانش و مهارت‌های آموخته‌شده که از طریق تمرین به دست می‌آیند، استعداد توانایی ویژه یک فرد برای پیشرفت نسبتاً سریع در حوزه مربوطه و توانایی دستیابی به سطح عملکرد بالاتر از متوسط است.
یکی از مهم‌ترین کارهایی که بایستی در دانشگاه‌های کشورمان مورد توجه قرار گیرد، موضوع تولید ابزارهای استعدادسنجی می‌باشد. در حال حاضر در ایران از ابزارهای ترجمه شده دیگر کشورها استفاده می‌شود که معمولاً به دلیل تفاوت فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف، نیازمند بازنگری و بومی سازی هستند به علاوه آنکه در حوزه‌های تخصصی نیز نیازمند ابزارهای سنجش متنوع می‌باشیم که هنوز اقدام جدی و فراگیری در این رابطه صورت نگرفته‌است.[نیازمند منبع]
اودره توتو در سال ۲۰۰۰ «جایزه سوزان بیانکتی» را از آن خود کرد و بااستعدادترین هنرپیشهٔ جوان فرانسه شناخته‌شد.
ریزش ابر کرم در خورد استعداد ماست کشت بسمل تا شود سیراب ‌، خون ها ریختند
رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان گفت: از میان ۲۸ دانش آموز شرکت کننده در المپیادهای بین‌المللی سال ۲۰۲۰، ۲۷ دانش آموز مدال جهانی و یک نفر دیگر دیپلم افتخار کسب کرد.
و چون شخص انسانی مجموعه دو عالم روحانی و جسمانی آمد هر چ در هر دو عالم بود در وی نموداری ازان باشد. چنانک در عالم ارواح چهار صف پدید آورد در عالم شخص انسانی چهار مرتبه نفس را ظاهر کرد: اماره و لوامه و ملهمه و مطئمنه. تا هر صنف از ان ارواح که در صفی بودند صف دوم را نفس ملهمه باشد و اهل صف سیم را نفس لوامه باشد و اهل صف چهارم را نفس اماره باشد. و هر یک از مقام خویش نتواند گذشت زیرا که دران تخم ازین استعداد ننهاده بودند مگر اهل صف اول را چنانک شرح دادیم.