معنی کلمه اصفهانی در لغت نامه دهخدا
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابراهیم بن محمد اصفهانی. رجوع به ثقفی و ابراهیم بن محمد ثقفی شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابوالثناء شمس الدین محمود. رجوع به ابوالثناء شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابوحامد محمدبن محمودبن محمدبن عبدالکافی اصولی شمس الدین اصفهانی شافعی. ( 616 - 688 هَ. ق. ). نزیل مصر بود و در مصر درگذشت. او راست : الجامع بین التفسیر الکبیر و الکشاف. الحکمةالرشیدیة. الحکمةالمنیعة. شرح المفصل ، از فخر رازی در اصول. غایةالمطلب ، در منطق. قواعدالتوحید، درجدل و منطق و اصلین. کتاب الاعتمادالکبیر، مختصری درکلام و شرح آن. ( از اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 136 ). و سیوطی آرد: او شارح المحصول بود و در اصلین و جدل و منطق پیشوایی ماهر بشمار میرفت و کتابی در این فن بنام القواعد تصنیف کرد. در نحو و شعر و دیگر علوم مهارت داشت. در اصفهان متولد شد و در بغداد بکسب دانش پرداخت و به قاهره رفت و در آنجا تاج الدین بن بنت الاعز قضای قوص را به وی سپرد و خلقی از وجودش بهره مند شدند، سپس به قاهره بازگشت و در آنجا عهده دار تدریس شد ودر قاهره درگذشت. ( از حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة ج 1 ص 250 ). و رجوع به تاریخ الخلفا ص 331 شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابوربیعة مموله یا ممویه. رجوع به اصبهانی شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) رجوع به ابوسعید ( شیخ... ) اصفهانی شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابوشجاع احمدبن حسین بن احمد امام فقیه حبر قاضی شهاب الدین ابوالطیب اصفهانی شافعی. ( 533 - 593 هَ. ق. ). مؤلف غایةالاختصار در فقه و شرح اقناع ماوردی. غایةالاختصار یا التقریب وی مختصری در فقه برحسب مذهب شافعی است که در بمبئی بسال 1297 هَ. ق. در 29 صفحه چاپ شده است ، این کتاب بفرانسه ترجمه شده و دکتر کیزر مترجم آنست ، ترجمه مزبور در سال 1859 م. در 32 و 48 و 117 صفحه طبع شده است ، کتاب مزبور بوسیله زاخاو به آلمانی نیز ترجمه شده و در سال 1897 م. در برلن بطبع رسیده است. رجوع به اعلام زرکلی شود.
اصفهانی. [ اِ ف َ ] ( اِخ ) ابوشجاع زاهربن رستم بن ابی الرجاء. از مردم اصفهان بود و در بغداد پرورش یافت و مدتی مجاور مکه بود، آنگاه به بغداد بازگشت و بسال 607 هَ. ق. در آن شهر درگذشت. او راست : نزهةالناصر. ( از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 372 ). و رجوع به ابوشجاع و زاهر شود.