اسرارآمیز

معنی کلمه اسرارآمیز در فرهنگ عمید

( اسرارآمیز ) آمیخته به اسرار، درآمیخته به راز و سر، نامفهوم، ناشناخته.

معنی کلمه اسرارآمیز در فرهنگ فارسی

( اسرار آمیز ) ( صفت ) آمیخته برازها و پوشیدگیها در آمیخته برمز و راز .

جملاتی از کاربرد کلمه اسرارآمیز

مطابق با وارن‌ها، در سال ۱۹۷۰، دو هم اتاقی ادعا کردند عروسک دزدیده شده‌شان که توسط روح دختری جوان که نامش آنابل هیگینز است، تسخیر شده‌است. این زوج این عروسک را تحویل گرفتند و به آن دو گفتند که توسط یک غیرمردمی تسخیر شده و آن را در موزه اسرارآمیز در خانه خود در محفظه ای مقدس که از کلیسای ترینتی گرفته شده نگهداری می‌کنند و فیلم‌هایی در ژانر ترسناک به ترتیب احضار ۱، احضار ۲، احضار ۳،آنابل ۱، آنابل ۲، آنابل به خانه می‌آید، در واقع بر اساس این داستان ساخته شده‌اند.
البته همه این نوشتن‌ها به آسانی انجام نمی‌شد. یک بار کتاب کودکانه‌ای را در یک روز تمام کرد، اما کتاب شکسپیر دو سال طول کشید. نوشتن «قتل در ا.ب. ا» (۱۹۷۶) کتاب محبوبش و رمانی اسرارآمیز که خود آسیموف یکی از شخصیت‌های آن بود هفت هفته طول کشید، اما «خود خدایان» (۱۹۷۲)، داستان علمی - تخیلی که جایزه‌های هوگو و نبیولا را برد، هفت ماه به طول انجامید.
آرتور چهارده ساله بود که خانواده‌اش به وین رفتند. گویا در این سن اتفاقات اسرارآمیزی برای او افتاده بود که علاقه و اعتقاد او به ماوراءالطبیعه را برانگیخت.
چیست کار تو در این بقعه اسرارآمیز
اعضای فرقه‌های اسرارآمیز لزوماً وجود خدایان دیگر را انکار نمی‌کردند اما با ورود به فرقه، آنها عهد می‌کردند که انرژی خود را به احترام یک خدای خاص و بالاتر از دیگر خدایان اختصاص دهند.
یک فرقه اسرارآمیز یونان باستان، که شاید به افتخار الهه زمین دمتر و دخترش پرسفونه در شهر آندانیا درمسنیا برگزار می‌شد. این فرقه در دوره تسلط اسپارت‌ها در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن چهارم قبل از میلاد از بین رفت.
سپس او خیره بماند و من نیز خیره: زین قصه اسرارآمیز
جن واتسون (جانی دپ)، حسابداری آرام و مؤدب که همسرش را از دست داده‌است، به‌همراه دخترش لین به ایستگاه قطار لس آنجلس می‌رسد. درحالی‌که واتسون با تلفن سکه‌ای با فردی ناشناس تماس گرفته و می‌گوید که قطارش تأخیر دارد، دو غریبهٔ اسرارآمیز (کریستوفر واکن و روما مافیا) به نام‌های اسمیت و جونز، ایستگاه را بررسی می‌کنند و دربارهٔ نقشه‌ای که ماهرانه کشیده شده بحث می‌کنند. آنها متوجه واتسون می‌شوند که با یک اسکیت‌باز که دخترش را اذیت کرده، درگیر شده‌است. اسمیت و جونز به آنها نزدیک می‌شوند. آنها با نشان دادن نشان‌هایشان به واتسون او را متقاعد می‌کنند که پلیس هستند و بدون هیچ توجیهی واتسون و دخترش را داخل یک ماشین ون می‌برند.
همزمان با انتشار فیلم احضار و مورد توجه قرار گرفتن موزهٔ اسرارآمیز وارن‌ها، شارن هیل، نویسندهٔ علمی در مقاله‌ای نوشت که بسیاری از افسانه‌ها و داستان‌ها حول وارن‌ها ساختهٔ دست خودشان است و بسیاری از مردم توانایی جداسازی شخصیت اصلی وارن‌ها از نسخهٔ هالیوودی آن‌ها را ندارند. شارن در مورد ادعاهای فراطبیعی در مورد عروسک آنابل می‌نویسد: تنها مدرک برای تمامی این ادعاها گفته‌های اد وارن است و ما هیچ مدرک دیگری برای اشیای موزهٔ آن‌ها نداریم.
آنها ملوان اسرارآمیزی به اسم هونت هم چون اشتیاق بسیاری برای سفر از خود نشان می‌دهد را هم با خود همراه می‌کنند. آب و هوای معتدل به کشتی هالبران اجازه پیشروی خوبی می‌دهد. دراوایل تابستان هستند و با ترک برداشتن صفحات یخی اقیانوس جنوبی مسیر هموارتر می‌شود.
تینو جوان به ونیز می‌رسد و در آنجا با عمویش (ویتوریو گاسمن) و خاله اش (کاترین دونو) زندگی می‌کند که در یک قصر قدیمی زندگی می‌کنند که زمانی با شکوه بود اما اکنون ویران شده‌است. تینو به مدرسه طراحی می‌رود و در آنجا با لوچیا آشنا می‌شود. شب‌ها، تینو صدای قدم‌های عجیبی را می‌شنود که به نظر می‌رسد از اتاق زیر شیروانی خانه می‌آید، سپس ملودی روی پیانو پخش می‌شود. او که کنجکاو است بداند در این خانه اسرارآمیز چه اتفاقی می‌افتد، به تدریج گذشته‌ای را کشف می‌کند که همچنان کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند را تعقیب می‌کند.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به جزیره اسرارآمیز، شهبانوی شمشیرها، شکارچی حرفه‌ای، دگراسی: نسل بعدی، پلیس‌های تازه‌کار و کت‌شلواری‌ها اشاره نمود.