اصحاب الشمال

معنی کلمه اصحاب الشمال در فرهنگ معین

( ~ُ ش ِ ) [ ع . ] (اِمر. ) دوزخیان .

معنی کلمه اصحاب الشمال در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- یاران دست چپ ۲ - دوزخیان جهنمیان .

معنی کلمه اصحاب الشمال در دانشنامه آزاد فارسی

اَصحابُ الشِّمال
(یا: اصحابُ المَشْئمه) در عربی به معنای اهل جانبِ چپ. در قرآن نامی برای دوزخیان در برابر اصحاب الیمین. در قرآن فقط یک بار بدین نام اشاره شده است (واقعه، ۴۱ـ۴۸). مفسران برآن اند که چون نزد اعراب جانب چپ یا دست چپ شوم بوده است، به گناهکاران اصحاب ُ الشِّمال (دست ْچپی) گفته اند.

معنی کلمه اصحاب الشمال در ویکی واژه

دوزخیان.

جملاتی از کاربرد کلمه اصحاب الشمال

اما اصحاب نفس لوامه را که اهل صف سیم‌اند اصحاب الیمین ایشان را طاعت بر معصیت غالب بود اهل نجات باشند که «فاما من ثقلت موازینه فهوفی عیشه راضیه» اصحاب الشمال ایشان را معصیت بر طاعت غالب بود چون اینجا متابعت هوا کردند جای ایشان هاویه باشد.
دشمن اولاد او هستند اولاد الزنا مبغض اصحاب او هستند اصحاب الشمال
و عن ابی امامة قال: قال رسول اللَّه (ص): «لمّا خلق اللَّه الخلق و قضی القضیة اخذ اهل الیمین بیمینه، و اهل الشمال بشماله، فقال: یا اصحاب الیمین! قالوا: لبیک و سعدیک. قال: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟ قالُوا بَلی‌. قال: یا اصحاب الشمال! قالوا: لبیک و سعدیک. قال: الست بربّکم؟ قالوا بلی.
و القول الثانی و هو قول ابن عباس: هم الذین اخرجوا من الکتف الیمنی من آدم (ع) حین اخرج اللَّه ذریته من صلبه. و قال اللَّه لهم هؤلاء للجنة و لا ابالی و اصحاب المشأمة اصحاب الشمال الذین اخرجوا من الکتف الیسری من آدم (ع) و قال اللَّه لهم هؤلاء للنار و لا ابالی.
و عن ابی موسی عن النبی (ص) قال: «انّ اللَّه عزّ و جلّ یوم خلق آدم قبض من صلبه قبضتین فوقع کلّ طیّب بیمینه و وقع کلّ خبیث بیده الأخری، فقال: هؤلاء اصحاب الیمین اصحاب الجنّة و لا ابالی، و هؤلاء اصحاب الشمال اصحاب النّار و لا ابالی، ثمّ اعادهم فی صلبه فعلی ذلک ینسلون».
بدانک نفس مطمئنه نفس انبیا و خواص اولیاست که در صف اول بوده‌اند در عالم ارواح اگرچه هر نفسی را در اطمینان درجه‌ای دیگرست از انبیا و اولیا چنانک شرح داده آمده است: از اصحاب الیمین و اصحاب الشمال و سابقان اهل هر صف.
زیراکه چون حق تعالی دل را بیافرید عقل را بر یمین او بداشت و هوا را بر شمال او بداشت و عشق را در سابقه او بداشت. اصحاب الیمین آنها بودند که متابعت عقل کردند و اصحاب الشمال آنها بودند که متابعت هوا کردند و سابقان آنها بودند که متابعت عشق کردند. پس عقل عاقل را بمعقول رساند و هوا هاوی را بهاویه رساند و عشق عاشق را بمعشوق رساند. هر که امروز متابعت هوا کند بر قضیه «کما تعیشون تموتون و کما تمو تون تحشرون» فردا معاد او هاویه باشد که «فامه هاویه» بلفظ ام فرمود یعنی مادر او هاویه است. اشارت بدان معنی است که او در وجود نفس لوامه بند است درین جهان هنوز از خود نزاده است اما حامله بود بطفل ایمان اگر بزاده بودی از رحم صفات حیوانی و سبعی بیرون آمده بودی از هاویه خلاص یافتی ولیکن چون حامله بود و اینجا بنزاد در عبور بر درکات دوزخ چندان بماند که آنچ نصیبه آتش است از صفات حیوانی وسبعی و شیطانی ازو بستانند و آنچ طفل ایمان است در رحم دل از مادر هاویه بزاید و استحقاق بهشت گیرد که «یخرج من النار من کان فی قلبه مثقال ذره من الایمان».
ثم بعد الجمع یتفرقون: فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ کقوله: یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ یعنی اصحاب الیمین و اصحاب الشمال و هو قوله: یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً.
حیلت آن کن که پیش از مرگ بشناسی مگر تا ز اصحاب الیمینی یا ز اصحاب الشمال
احدها: انهم هم الذین یؤخذ بهم عن الموقف ذات الیمین الی الجنة و اصحاب الشمال هم الذین یؤخذ بهم ذات الشمال الی النار.