اصطلاحی
معنی کلمه اصطلاحی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه اصطلاحی
تعریف اصطلاحی: آینده نگری یعنی گسترش افق دید خود و دیدن پشت پرده مسائل و هم چنین زمانی که شخص در آن است یعنی در زمان حال، آینده را دیدن که نتیجه آن، چاره اندیشی برای رخدادهای احتمالی است.
آهگائو (به ژاپنی: アヘ顔) اصطلاحی در پورنوگرافی ژاپنی برای بیان اغراقآمیز صورت شخصیتها (معمولاً زنان) در حین رابطه جنسی، معمولاً با چشمهای چرخان یا ضربدری، زبان بیرون زده و صورت کمی قرمز شده، برای نشان دادن لذت یا خلسه است. این سبک اغلب در مانگاهای وابسته به شهوتنگاره مانگا، انیمه (هنتای) و بازی ویدئویی (اروگه) استفاده میشود.
ازدواج مسیار یک نوع از ازدواج است که در برخی جوامع مورد استفاده قرار میگیرد. در این نوع از ازدواج، یک مرد و یک زن با توافق قبل ازدواج با هم ازدواج میکنند، اما معمولاً بدون تشکیل خانواده یا زندگی مشترک. این نوع ازدواج به طور اصطلاحی برای ازدواج هایی استفاده میشود که به طور قانونی و در چارچوب مذهبی و اجتماعی انجام میشوند، اما به دلایلی مانند عدم توانایی تشکیل خانواده یا محدودیت های اجتماعی یا اقتصادی و...، زندگی مشترک برقرار نمیشود. این مسئله در برخی جوامع منجر به بحثها و نظرات متفاوتی شده است.
ایالتهای شمالی (یا اتحادیه) اصطلاحی است که در جریان جنگ داخلی آمریکا به ایالاتی گفته میشد که تحت رهبری آبراهام لینکلن از حزب جمهوریخواه؛ علیه ایالات جنوبی یا ایالات مؤتلفه آمریکا به رهبری جفرسن دیویس میجنگیدند.
شنو ز اعیان ثابت اصطلاحی ز صوفی گر که خود ز اهل صلاحی
ابرناقل یا سوپرسپردر اصطلاحی است که به یک جاندار مبتلا به یک عفونت گفته میشود که بهطور غیرمعمولی سرایت دهندهٔ یک عامل بیماریزا است. در قالب بیماریهایی که از انسان به انسان انتقال پیدا میکنند سوپرسپر در به فردی گفته میشود که احتمال انتقال بیماری از آن فرد به افراد دیگر در مقایسه با اشخاص دیگری که ناقل بیماری هستند بیشتر است. چنین ابرناقلهایی در مطالعات همهگیرشناسی دارای اهمیت زیادی هستند. در برخی از موارد سوپرسپر در از قانون ۸۰–۲۰ پیروی میکند. به طوری که ۲۰ درصد افراد مبتلا عامل ۸۰ درصد از انتقالها هستند. با این وجود واژه سوپرسپردینگ یا ابر انتقال را میتوان برای مواردی که کمتر یا بیشتر از این مقدار اتفاق افتاده باشد نیز به کار برد.
اقلیت-اکثریت یا منطقه اقلیت-اکثریت اصطلاحی است که برای اشاره به زیربخشی استفاده میشود که در آن یک یا چند اقلیت نژادی، قومی و یا مذهبی (نسبت به جمعیت کل کشور) اکثریت جمعیت محلی را تشکیل میدهند.
با طایفهی مطلوبان هر لحظه خطاب این است «الأطالَ شَوقُ الأبرار اِلی لقائی وَإِنّی الی لقائهم لأشَدُّ شوقا»! شوق از حضور و رؤیت باشد نه از غیبت و هجران «واشوقاً الی لقاء اخوانی» گواه این است. «أِنّی لَأَجِدُ نَفَس الرحمنِ مِن قِبَل الیمن» جواب ده این همه شده است. به اصطلاحی دیگر این مقام را بقا خوانند و مسکنت. «اللُهَّم احینی مسکیناً و اَمِتْنی مسکیناً وَاحُشرنی فی زُمْرَة المساکین» علم این سخن آمده است؛ و از این طایفه به عبارتی دیگر خبر داد که «اِنّ للّهعباداً یُحْییهم فی عافیةِ و یُمیتُهم فی عافیة و یَحْشُرُهم یومَ القیامةِ فی العافیةو یُدْخِلْهم الجنة فی عافیة». دانی که این کدام عافیت است؟ آن عافیت است که شب قدر خواستی در دعا «اللهم انی اسألُک العَفْو و العافیة».
رافضی اصطلاحی بود که زید ابن علی در مورد اهل کوفه که در آخرین ساعات زندگی او را به دلیل امتناع از توهین به دو خلیفه ابوبکر و عمر ترک کردند به کار برد. زید به سختی روافض را که او را ترک کردهاند سرزنش کرد و این نام را سلفیها تا امروز برای اشاره به شیعیان دوازده امامی به کار میبرند. گروهی از سرانشان در حضور زید جمع شدند و گفتند: خدا تو را رحمت کند، دربارهٔ ابوبکر و عمر چه میگویی؟ زید گفت: «نشنیدهام که احدی از خانوادهام از آن دو چشم پوشی کند و جز نیکی دربارهٔ آنها سخنی نگوید، هنگامی که حکومت به آنها سپرده شد، با مردم به عدالت رفتار کردند و به قرآن و سنت عمل کردند».
ز آن دایم اگر با افتتاحی ز من کن گوش نیکو اصطلاحی
شبهجزیره اصطلاحی جغرافیایی است که بر قطعهٔ وسیعی از خاک گفته میشود که از یک سو متصل به خشکی باشد، و از سه طرف دیگر، آب آن را فراگرفتهباشد. اگر آن بخش از خشکی که شبهجزیره را به بقیهٔ خشکی پیوند میدهد باریک باشد به آن برزخ گفته میشود.
بما از روح مطلق راز گفتند ز هر جا اصطلاحی باز گفتند
هر کسی را سیرتی بنهادهام هر کسی را اصطلاحی دادهام
اقتصاددانان بودایی معتقدند که تولید، اصطلاحی بسیار گمراه کننده است. به گفته آنها، برای تولید چیزی جدید، شکل قدیمی آن باید از بین برود؛ بنابراین، تولید و مصرف مکمل یکدیگر میشوند. با توجه به این موضوع که آنها در موارد خاص از عدم تولید حمایت میکنند زیرا وقتی فردی چیزهای مادی کمتری تولید میکند، بهرهبرداری از منابع طبیعی را کاهش میدهد و به عنوان یک شهروند مسئول و آگاه زندگی میکند.
لب گشایی و گفتن آغازی اصطلاحی، دو سه، بیان سازی
این شهر در مرکز فلات ایران قرار دارد و پیشتر پایتخت امپراتوریهای آل بویه و سلجوقیان بود. در دورهٔ صفوی پس از جنگ ایران با ازبکها در ۱۵۹۸، شاه عباس بزرگ مراحل انتقال پایتخت کشور از قزوین به اصفهان را آغاز کرد. اصفهان در دوران عباس و جانشینانش معرفِ ایران صفوی شد. اروپاییهای بازدیدکنندهٔ اصفهان از بازآفرینی این شهر شگفتزده شدند و شاهد نشانههایی از ایرانیتر شدنِ نخبگانِ سیاسیِ صفوی بودند. از آن زمان «اصفهان نصف جهان» اصطلاحی برای معرفی این شهر شد. شاه عباس بناهایی متعددی را در اصفهان ساخت و خودش نیز از معماران این شهر بهشمار میرفت.