اسفنجی

معنی کلمه اسفنجی در لغت نامه دهخدا

اسفنجی. [ اِ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به اسفنج. ابری : غضروف اسفنجی .
اسفنجی. [ اِ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به اسفنج ، قریه ای از ارغیان از نواحی نیشابور. ( سمعانی ).

معنی کلمه اسفنجی در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب باسفنج ابری . ۲ - بافت اسفنجی یا اسفنجیها . رد. بزرگی از بی مهرگان گیاهی شکل که شامل هم. انواع اسفنجها میشود .
قریه ای در نواحی نیشابور

معنی کلمه اسفنجی در فرهنگستان زبان و ادب

{spongy, sponglike} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی ای که بافتی متخلخل و برگشت پذیر و جاذب آب دارد

جملاتی از کاربرد کلمه اسفنجی

در مورد ستون فقرات (ادنتود) باید احتیاط کرد. ; اگرچه خطر صدمات شخصی در این گونه اندک است، اما ماهیت قلاب دار ادنتودها به این معنی است که بریستلنوز ممکن است در مواد غیرطبیعی مانند فیلترهای اسفنجی و توری گیر کند.
برنجها می‌توانند در شرایط خاص نسبت به شستشوی انتخاب خوردگی حساس باشند، هنگامی که روی از آلیاژ جدا می‌شود (دزد زدایی)، یک ساختار مس اسفنجی را بوجود می‌آورد.
او همچنین اعلام کرد که استفن هیلنبرگ قصد بازگشت به باب اسفنجی را دارد.
قسمت داخلی استخوان‌ها از جنس بافت استخوان اسفنجی است. استخوان اسفنجی بسیار متخلخل است. در این استخوان‌ها سیستم هاورسی وجود ندارد. شکل میکروسکوپی استخوان اسفنجی به صورت تیغه‌هایی است که به صورت سه‌بعدی در کنار هم قرار گرفته و در فضای داخلی بین این تیغه‌ها بافت چربی و مغز استخوان و عروق خونی قرار می‌گیرند. وظیفه اصلی مغز استخوان تولید سلول‌های خونی است.
استخوان‌های جمجمه از لوح‌های خارجی و داخلی از جنس استخوان متراکم تشکیل شده است که توسط لایه‌ای از استخوان اسفنجی به نام استخوان میانگیر از یکدیگر جدا می‌شوند. لوح داخلی نازکتر و شکننده‌تر از لوح خارجی است.
این گونه در فهرست ۱۰ گونهٔ جدید و برتر سال ۲۰۱۳ قرار گرفت و توسط موسسه جهانی اکتشاف گونه‌ها در دانشگاه ایالتی آریزونا از بین بیش از ۱۴۰ گونه نامزد شد. این موجود شبیه یک چلچراغ زیبا به نظر می‌رسد اما برای برخورد با تمام اعضای خانواده‌های سخت پوستان باید مراقب بود. این به اصطلاح چنگ اسفنجی پیش از آنکه طعمه متوجه شود آن را به دام انداخته و حتی هضم می‌کند.
کارتون‌هایی هم مثل باب اسفنجی شلوار مکعبی بسیار زیبا شهرت این گیاه دریایی را بیشتر کرده است.
علت این اختلال به نظر می‌رسد ارثی (احتمالاً اتوزومال غالب) باشد. بیماری در نیم درصد جامعه تشخیص داده می‌شود البته شیوع آن بسیار بیشتر است ولی اغلب مبتلایان بدون علامت هستند. به نظر می‌رسد ما ابتدا یک مرحله رشد استخوان اسفنجی و پرعروق در کانونهای مختلف اسخوانهای گوش میانی داریم. سپس اسکلروز استخوانی داریم که موجب چسبیدن استخوان رکابی به دریچه بیضی حلزون شنوایی می‌شود.
در ادامه و در زمانی که مشغول دریافت فوق لیسانسش بود، در زمینه برنامه‌های کودک مشغول به کار شد و در همین دوره بود که او با تام کنی آشنا شد. تام کنی بعدها صداگذار شخصیت باب‌اسفنجی شد.
بافت استخوانی دو نوع است متراکم و اسفنجی. در بافت متراکم طرز قرار گرفتن و ساختمان ماده بین استخوانی نظم خاصی داشته، بطوری‌که املاح معدنی آن به شکل تیغه‌های مدور هم‌مرکزی در کنار هم قرار دارند. در مرکز این تیغه‌ها (لاملا)، مجرایی توخالی وجود دارد که دربردارنده رگ خونی و اعصاب است. به این مجرا مجرای هاورس می‌گویند. یک مجرای هاورس و ۶–۵ تیغه استخوانی دایره‌ای که دور آن را گرفته‌اند یک ساختمان ظریف را درست می‌کند که به آن سامانه هاورس می‌گویند.