استعاری

معنی کلمه استعاری در فرهنگستان زبان و ادب

{metaphoric/ metaphorical} [زبان شناسی] مربوط به استعاره یا دارای استعاره

جملاتی از کاربرد کلمه استعاری

اصطلاح‌ها همانند استعاره‌ها، تشبیه‌ها و متل‌ها مفهومی تمثیلی، درکی استعاری، اثری خاص و توصیفی خیالمند دارند. معنای آن‌ها همیشه شفاف و هویدا نیست و گاهی مقصودی مبهم و پیچیده دارند. اصطلاح‌ها مربوط به بخش استعاری زبان هستند و با فرهنگ آن زبان عجین هستند. فعل‌های عبارتی نیز از دید معنایی و فهم به نحوی یک اصطلاح محسوب می‌شوند.
اوریجن، از پدران بزرگ و اولیه کلیسا، در موعظه اندر رحمت و مجازات الهی، اسارت بابلی را مثال می‌زند که خدا برای اینکه اورشلیم را مجازات نکند، ارمیا را نزد ایشان فرستاد تا توبه کنند. اوریجن سپس رو به مخاطب می‌کند و به‌طور استعاری می‌گوید «اگر ما نیز گناه کنیم، توسط نبوکدنصر و بابلی‌ها به اسارت برده شده، شکنجه روحی می‌شویم.» روپرت دوئتسی، مفسر مسیحی قرن دوازدهم، می‌گوید معبد اورشلیم نابود و بازسازی شد و این بشارت آمدن کاهن جدید [عیسی] است که در کتاب زکریا اعلام شده است.
ابی پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ در ایران، با خواندن آهنگی اعتراضی به نام «تصمیم» و ویدئویی استعاری، به نوعی حوادث پس از انتخابات را پیش‌بینی کرد. این ترانه در خبرگزاری‌های خارجی نیز بازتاب داشته است.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این ضرب‌المثل به عنوان یک عبارت متداول استعاری در کشورهای پس از شوروی باقی ماند. این اصطلاح در استونی نیز به‌طور گسترده استفاده می‌شود.
این شخصیت، در حالی که برای انجام یک طلسم که او را به پرنده تبدیل می‌سازد، تلاش می‌کند، ناگهان و به‌طور تصادفی به یک الاغ تبدیل می‌شود!، این واقعه به یک سفر طولانی، در مجموعه‌ای مملو از داستانهای ادبی و استعاری، منجر می‌گردد. وی سرانجام از طریق مداخلهٔ ایزدبانویی به نام ایسیس، از این وضعیت (خر بودن!) نجات پیدا می‌کند و در نهایت به فرقه او می‌پیوندد.
در منابع دیگر، این مفهوم به صورت استعاری ارائه شده است. هر یک از آسمان های هفت گانه به صورت متشکل از ماده ای متفاوت به تصویر کشیده شده است و پیامبران اسلامی در هر کدام ساکن هستند. اسامی برگرفته از کتاب الحیاء السمیه فی الحیاء السنمیة سیوطی است:
یوحنا کریسوستوم، از پدران کلیسا، معتقد بود ابراهیم و ساره نیاز جنسی نداشتند، بلکه تنها خواسته آن‌ها بچه‌دار شدن پیش از مرگ بود. جروم ابراهیم را می‌ستود؛ زیرا اعتقاد داشت ابراهیم به دلیل بی‌اعتنایی‌اش به خانواده و امیال جنسی حاضر شد اسحاق را به قربانگاه ببرد. اوریجن خوانشی استعاری از سرگذشت ابراهیم داشت و معتقد بود او نباید به‌خاطر ازدواج در سنین بالا سرزنش شود؛ زیرا او واقعاً ازدواج نکرد، بلکه منظور واقعی سفر پیدایش از ازدواج ابراهیم، جستجوی او برای یافتن خرد است. آگوستین اعتقاد داشت ابراهیم و یعقوب به رابطه با کنیزان همسرانِ نازای خود بی‌میل بودند اما با آن‌ها همخواب شدند؛ زیرا می‌دانستند «بدن‌هایشان متعلق به خودشان نیست.»
با آن که برداشتی سنتی این بوده‌است که سفر پیدایش را موسی تألیف کرده و واقعی (نه ساختگی و تخیلی) و استعاری[یادداشت ۱] به حساب رفته‌است، پژوهشگرانِ مدرن، روایت آفرینش سفرِ پیدایش را به عنوان یکی از اسطوره‌های مختلف باستانی از نوع اسطوره ریشه[یادداشت ۲] در نظر می‌گیرند.
در تشبیه، هم مشبه وجود دارد و هم مشبه به ولی اگر یکی از این‌ها غایب باشد! و به جایش لوازم یا ویژگی‌اش را ببینیم که به‌صورت اضافی آمده‌است، اضافه استعاری می‌نامیم. هم چنین در اضافه استعاری «مضاف» در معنی حقیقی خود به‌کار نمی‌رود و ما «مضاف‌الیه» را به چیزی تشبیه می‌کنیم که دارای جزء یا اندامی است ولی چنین جزء و اندام که «مضاف» است برای «مضاف‌الیه» یک واقعیت نیست بلکه یک تصور و فرض است.
باری که در انوما الیش به شکلی استعاری به یوغ تعبیر می‌شود، خستگیِ ناشی از ناتوانی در خوابیدن است؛ در آترا-هاسیس به صورت کار اجباری و خستگی ناشی از آن وجود دارد. این مساله نیز یادآور ستمگری انلیل و رژیم او است.