اصواب

معنی کلمه اصواب در فرهنگ معین

(اَ وَ ) [ ع . ] (ص تف . ) صواب تر، درست تر، راست تر.

معنی کلمه اصواب در ویکی واژه

صواب تر، درست تر، راست

جملاتی از کاربرد کلمه اصواب

چندت بطریق ناصوابست بسیچ اینقدر ببحث جبر و تفویض مپیچ
در پرده ز محتسب شراب اولی‌تر پوشیدن کار ناصواب اولی‌تر
با روس عهد بست و شمال و جنوب را اندر دو خط مقاسمتی ناصواب کرد
چون مرا خواهند کشتن ناصواب یک سؤالم را به لطفی ده جواب
اگر درهم شوی بس ناصواب است نه جرم تشنه و نه جرم آب است
خبر تاثرانگیز ابطال انتخابات درگز و تهمت و افترای ناصواب و ناوارد به آقای دکتر قاسمی نماینده‌ای که به اکثریت مطلق مردم آگاه درگز به نمایندگی مجلس انتخاب شد مردی که در سرتاسر مبارزات سیاسی خویش جز در راه احقاق حقوق ملت ایران و مبارزه با اهریمنان و دشمنان ایران گامی برنداشته، و در شمار باکترین رجال رزمنده کشور می‌باشد، علاقه‌مندان به ایران وانقلاب اسلامی ایران را افسرده خاطر نمود و مطلقاً انتظار نمی‌رفت که چنین شود به ویژه ملت از جنابعالی بیش از این متوقع می‌باشد و مصرانه خواستار است که پیشگیری نمائید و اجازه داده نشود حقوق ملت پایمال گردد و حیثیت خدمتگزاران کشور برباد رود.
سگ بوده است هر که چنین ظلم کرده است آدم نخواهد از پی این ناصواب شد
ای خداوند صواب و ناصواب من شدم از صحبت آدم خراب
مائیم به عقل ناصواب افتاده دل از شر و شور در شراب افتاده
کس نسازد نقش گرمابه و خضاب جز پی قصد صواب و ناصواب
مهمترین چالش پیش رو در قانون انتخابات بحث رجل است، که متأسفانه با تفسیرهای ناصواب، مانع از حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی کلان کشور شده‌است. به همین دلیل برای شکستن چنین تابویی، در عرصه انتخابات حضور خواهم یافت.
ازحضرت تو مانع بنده نبود هیچ جز بخت ناموافق وجز رای ناصواب