معنی کلمات "ویکی واژه" - صفحه 95
- مبادرت
- مبادله کردن
- مبادله
- مبادی
- مبارات
- مبارز
- مبارزه کردن
- ماچ
- ماژیک
- ماکارونی
- ماکت
- ماکول
- مایکل جکسون
- مباح
- مباحث
- مباحثه
- بُله
- اسائت
- استجاره
- استلزام
- مباشرت
- مبذول داشتن
- مبرا
- مبرت
- مبرز
- مباشر
- مباسطت
- مبارک
- آبان
- آخرت
- آبسکون
- آبادانی
- استوار داشتن
- ارتماس
- متاره
- متارکه
- متاسف
- متاسفانه
- متاع
- متاعب
- متافیزیک
- متالورژی پودر
- متالیک
- مبرهن
- مبرود
- مبرور
- مبرک
- مبسم
- مبسوط
- مبشر
- مبصر
- مبضع
- مبلغ
- مبلمان
- مبله
- مبلول
- متان
- متانت
- متبدل
- متبع
- متبین
- متجاوز
- متجمل
- متحمل شدن
- متحول
- متخذ
- متخصص
- مبطون
- مبعث
- مبعد
- متحرک
- متر
- متراژ
- مترجم
- مترس
- مترشح
- مترون
- متروپل
- متروک
- متخلص
- متد
- متدارک
- متساوی
- متسع
- متشخص
- متشنج
- متصدی
- متصرف
- متصل
- متصنع
- متعادل
- متصوفه
- متعرض
- متعصب
- متعلقه
- متعه
- متعارفی
- متعاقباً
- متعدد
- امام حسن عسگری
- انتفاخ
- درانیدن
- آستان بوسی
- آسیمه سار
- متغیر تصادفی گسسته
- متغیر تصادفی
- متغیر مختلط
- متغیر مستقل
- متغیر نهان
- متغیر وابسته
- متغیر گسسته
- متفاوت
- متفرقه
- متفق
- متقابل
- متقارب
- آندوسکوپ
- آغاری
- ابرآلیاژ
- اتاقک حباب
- دودوک
- متلالی
- متلف
- انگشت اشاره
- انخفاض
- اعلال
- متلک
- اشپیل
- احضارنامه
- سرچنگ
- ذوحسب
- متقال
- متقاعد
- متقاعد کردن
- احاله
- متقن
- متمدن
- متهم
- متنعم
- متنفر
- متن اصلی
- متن
- متنازع
- متناظر
- متنافر
- متنفس
- متنوع
- متوجه شدن
- متوجه
- متوضا
- متوفی
- متوقع
- متوقف کردن
- متولد
- مته
- متواری
- متورم
- متی
- متیقن
- متیل
- متین
- متینگ
- مثاب
- متون
- متکا
- مکمل یک
- ماهیچه
- کین ایرج
- ماه آفرید
- مرغب
- مایه دار
- محنت
- محیالدین
- محی الدین
- میانکوه
- میانگیر
- می خوش
- میلی متر
- میلیمتر
- می گل
- میگل
- ناسپاس
- نا سپاس
- نا منظم
- پرده نمایش
- میان پرده
- میانپرده
- میانرودان
- منشن
- منش
- نیکو
- وهم
- بهمنش
- میان رودان
- میان دار
- میاندار
- میان بر
- میانبر
- پیسک
- میانه رو