می خوش
معنی کلمه می خوش در لغت نامه دهخدا

می خوش

معنی کلمه می خوش در لغت نامه دهخدا

میخوش. [ م ِ خوَش ْ / خُش ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در 23هزارگزی خاور گرمی با 236 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).، می خوش. [ م َ / م ِخوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) ترش و شیرین. مُزّ. مُزَّه.ملس. به مزه شرابی که کمی ترش باشد. نه ترش و نه شیرین. ترش مطبوع. کمی ترش. ( یادداشت مؤلف ). به معنی ترش و شیرین باشد. ( برهان ). مزه ترش که در آن شیرینی هم باشد. ( غیاث ). ترشی که در آن شیرینی هم باشد. ( از آنندراج ): رمان مز؛ انار میخوش. ( ریاض الادویه ).

معنی کلمه می خوش در فرهنگ معین

(مِ یا مَ ) (ص . ) ملس ، ترش و شیرین .

معنی کلمه می خوش در فرهنگ عمید

دارای مزۀ ترش و شیرین.

معنی کلمه می خوش در فرهنگ فارسی

ترش وشیرین، میوهای که مزه ترش وشیرین دارد، مایخوش و مایه خوش هم گفته شده
دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل

معنی کلمه می خوش در فرهنگ اسم ها

اسم: میخوش (دختر) (فارسی) (تلفظ: mey khoš) (فارسی: ميخوش) (انگلیسی: mey khosh)
معنی: آنچه که مزه ترش و شیرین دارد، ملس، دارای مزه ی ترش و شیرین

معنی کلمه می خوش در دانشنامه عمومی

میخوش نام روستایی در دهستان اجارود شرقی، بخش موران، شهرستان گرمی، استان اردبیل است که طبق سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران ۱۶۳ نفر جمعیت دارد.
میخوش (فیلم). میخوش ( انگلیسی: Soursweet ) یک فیلم در ژانر کمدی - درام به کارگردانی مایک نیوول است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کریگ فایربراس، جیم کارتر، سون - تک اوه، و سیلویا چانگ اشاره کرد.

معنی کلمه می خوش در ویکی واژه

ملس، ترش و شیرین.

جملاتی از کاربرد کلمه می خوش

عمر چون باد وزان است و فلک حادثه زای چون دمی خوش گذرد با تو غنیمت می دار
بگاه خویش بود خوشگوار و خوش همه چیز می آر کوست همی خوشگوار در همه گاه
ای دل متاع جان به لب لعل یار بخش نقد خرد به جام می خوشگوار بخش
گفتم خمار بشکنم اندر سحر به می خوشتر ز شربت لب تو در خمار نیست
برون شو زین سرای پر ز آتش که هرگز، کس نزد در وی دمی خوش
کشورستان سکندرِ ثانی که خضر فیض آب حیات او ز می خوشگوار باد
جشن و نوروز دلیلند بشادی بهار لاله رخسارا ، خیز و می خوشبوی بیار
ز عالم رویت آور در غم عشق که باشد عالمی خوش عالم عشق
از ساغر نشاط مده باده ام که نیست جز خون دل طبیب می خوشگوار من
مرا چندان می خوش ده بزودی که ماه من شود زیر کبودی