متناظر

معنی کلمه متناظر در لغت نامه دهخدا

متناظر. [ م ُت َ ظِ ] ( ع ص ) بریکدیگر نگرنده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نگرنده یکی مر دیگری را. ( ناظم الاطباء ). || مقابله نماینده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مقابل و روبرو. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تناظر شود.

معنی کلمه متناظر در فرهنگ فارسی

نگرنده به هم

معنی کلمه متناظر در ویکی واژه

متناظر (جمع متناظر‌ها)
بر یکدیگر نگرنده.

جملاتی از کاربرد کلمه متناظر

را حذف کنید و به شکلی بازگشتی بقیه اعداد را به شکل یکتا در جایگاه‌هایشان قرار دهید، تا همه اعداد در جایگشت قرار گیرند، در تمامی مراحل فرایند یکتاست، پس تنها یک جایگشت خاص، دنباله متناظرش
توجه داشته باشید که آخرین وضعیت یک پیش‌جریان از وضعیت متناظر برای یک
به عبارت دیگر هر گاه دو مقدار متفاوت برای متغیرهای مستقل را در نظر بگیریم، فرض بر این است که جمله‌های اخلال متناظر با آن‌ها از یکدیگر مستقلند. در چنین حالتی می‌گوییم که جمله‌های اخلال خود همبستگی ندارند.
در رسم امروزی، هر ایالت گزینندگان خود را از طریق مراجعه به آرای عمومی برمی‌گزیند. گزینندگان پس از انتخاب در ایالت‌های متناظر دیدار می‌کنند تا رأی خود را برای رئیس‌جمهور و معاون او بدهند.
در ستاره‌شناسی هندوها، ستارهٔ ژوبین‌دار با سیزدهمین منزل ماه هندوها (نکشتره) به نام سواتی متناظر است.
هستند که دنباله‌های متناظر با آن‌ها برابر با
به هر یک از این حالات یک امتیاز اختصاص داده می شود و امتیاز یک هم تراز سازی از جمع امتیاز های هر جفت از حروف متناظر به دست می آید.
یک چینش «نیمه مستطیلی» از اشیاء متناظر با آن عدد مثلثی تصور کنید(مانند شکل زیر). کپی کردن این چیدمان و چرخاندن آن برای ایجاد یک شکل مستطیلی، تعداد اجسام را دو برابر می‌کند و یک مستطیل با ابعاد
را بدست می‌آورد. برش کمینه متناظر با ۲ راس، برشی است که حتماً شامل تنها یکی از آن ۲ راس باشد. حال اگر برشی کمینه از
میزان مقاومت فشاری نمونه، با تنش نقطهٔ قرمز روی منحنی متناظر است. حتی در آزمایش فشار نیز، قسمتی از نمودار به صورت خطی است که بیانگر این است که نمونه مورد آزمایش از قانون هوک تبعیت می‌کند. از این رو، برای قسمت خطی داریم