متقابل

معنی کلمه متقابل در لغت نامه دهخدا

متقابل. [ م ُت َ ب ِ ] ( ع ص ) نعت است از تقابل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). با هم روباروی گردنده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). مقابل و روباروی. ( ناظم الاطباء ). روی بهم دارنده. روبروی یکدیگر. ج ، مُتَقابِلین : و نزعنا ما فی صدورهم من غل اخواناً علی سرر متقابلین. ( قرآن 47/15 ). علی سرر متقابلین. ( قرآن 44/37 ). || ( در اصطلاح شطرنج ) حالت دو شاه در موقعی که روی عرض یا ستون یا قطر متقابل هم قرار گرفته باشند و هیچ حایلی بین آنها نباشد و خانه های میانشان هم فرد باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه متقابل در فرهنگ معین

(مُ تَ بِ ) [ ع . ] (اِفا. ) مقابل ، روبروی ، دارای تقابل .

معنی کلمه متقابل در فرهنگ عمید

۱. آنچه دو سو داشته باشد، دارای دو طرف.
۲. روبه رو، مقابل.

معنی کلمه متقابل در فرهنگ فارسی

باهم روبروشونده، روبرو، برابر
۱ - ( اسم ) با هم روبرو شونده . ۲ - ( صفت ) روبرو برابر . ۴ - ( شطرنج ) حالت دو شاه در موقعی که روی عرض یا ستون یا قطر متقابل هم قرار گرفته باشندو هیچ حایلی بین آنها نباشد و خانه های میانشان هم فرد باشد .

معنی کلمه متقابل در فرهنگستان زبان و ادب

{opposite} [زیست شناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگ آذینی با دو برگ یا ساختاری دیگر در هر گره که در دو طرف ساقه یا محور مرکزی قرار دارند

معنی کلمه متقابل در ویکی واژه

reciproco
مقابل، روبروی، دارای تقابل.

جملاتی از کاربرد کلمه متقابل

مولر برای بار سوم قصد داشت ناو خود را به سیدنی نزدیک سازد اما سیدنی با چرخش فاصله خود را حفظ کرد. ساعت ده گلوله ای به یکی از توپ‌های آماده شلیک امدن اصابت و آتش بزرگی به پا نمود. اقدام چهارم و نهایی مولر هم برای رسیدن به برد اژدرها با اقدام متقابل و حفظ فاصله از طرف سیدنی بی‌نتیجه ماند.
هر که ثوابش شراب و ساقی حور است تکیه زده با موافقان متقابل
کفر و ایمان به شرع و منساق است متقابل به شرط اطلاق است
گویش‌های آلمانی گونه‌های محلی سنتی آن هستند. بسیاری از آن‌ها با آلمانی معیار درک متقابل ندارند و تفاوت‌های زیادی در واژگان، واج‌شناسی و نحو دارند. اگر از تعریف محدود مبتنی بر فهم متقابل زبان استفاده شود، بسیاری از گویش‌های آلمانی به عنوان زبان‌های جداگانه در نظر گرفته می‌شوند (همانند اتنولوگ). با این حال، چنین دیدگاهی در میان زبان‌شناسان آلمانی غیر معمول است.
و بالجمله چون اراده ازلی برین بود که نخل امکان ببار آید و باغ کیهان بیاراید، حقیقت انسانی موجود کرد و کنز مخفی مشهود گشت و او خود وجودی قابل آمد مدرک کلیات، جامع متقابلات که مخزن اسرار غیب و شهود شد و مطلع انوار قدس و انس گردید.
متقابل هر آنچه می باشد اندرین خاک، تخم می پاشد