متصوفه

معنی کلمه متصوفه در لغت نامه دهخدا

متصوفه. [ م ُ ت َ ص َوْ وِ ف َ ] ( ع ص ، اِ ) گروه صوفی. ( ناظم الاطباء ). گروه متصوفیان. کسانی که خود را صوفی نمایند. متظاهر به تصوف و صوفی نما. طالبان حق دوطایفه اند: متصوفه و ملامیه. متصوفه جماعتی اند که از بعضی صفات نفوس خلاصی یافته اند و به بعضی از احوال و اوصاف صوفیان متصف گشته اند و متطلع نهایات احوال ایشان شده اند ولیکن هنوز به اذیال بقایای صفات نفوس متشبث مانده باشند و بدان سبب از اصول غایات و نهایات اهل قرب و صوفیه متخلف گشته اند. ( فرهنگ علوم عقلی ) : و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند. ( سفرنامه ناصرخسرو ). و رجوع به صوفیه و تصوف شود.

معنی کلمه متصوفه در فرهنگ معین

(مُ تَ صَ وِّ فِ ) [ ع . متصوفة ] (اِ. ) گروه متصوفان .

معنی کلمه متصوفه در فرهنگ عمید

متصوفان، گروه صوفیان، اهل تصوف.

معنی کلمه متصوفه در فرهنگ فارسی

متصوفان، گروه صوفیان
( اسم ) گروه متصوفان . توضیح ۱ طالبان حق دو طایفه اند : متصوفه و ملامیه . متصوفه جماعتی اند که از بعضی صفات نفوس خلاصی یافته اند و ببعضی از احوال و اوصاف صوفیان متصف گشته اند و متطلع نهایات احوال ایشان شده اند ولیکن هنوز به اذیال بقایای صفات نفوس متشبث مانده باشند و بدان سبب از اصول غایات و نهایات اهل قرب و صوفیه متخلف گشته اند : و خلقی از متصوفه همیشه آنجا مجاور باشند . توضیح ۲ لفظ متوصفه بجای جمع متصوف است مانند صوفیه بجای جمع صوفی و جمع صحیح هر دو بواو و نون است و گاهی صوفیون در کتب نوشته میشود اما شایع نیست و نادرتر از آن متصوفون است و شایع همان صوفیه و متصوفه است و هر دو صفت موصوف محذوفند که جماعت و فرقه و سلسله باشند .

معنی کلمه متصوفه در ویکی واژه

متصوفة
گروه متصوفان.

جملاتی از کاربرد کلمه متصوفه

هر چند حقایق تصوف از آن عالی‌تر است که هر کس در آن معنی به عبارت تصوف تواند کرد و اسرار طریقت از آن کامل‌ترست که هر خاطر بدو تواند رسید، اما از حدود احوال و رسوم متصوفه فصلی چند یاد کنیم به مدد صدق سایل که رسول فرموده است که حق همت عالی دوست دارد، و علو همت درآن پدید آید که مرد طالب اسرار باشد که بیشترین خلق از آن غافل باشند، و چون محبت حق ‑سبحانه و تعالی‑مدد دهد از برکت آن جز صواب نتواند بود.
این است متعلقات مذهب حکیمیان اندر تصوّف و اختلاف متصوفه با یک‌دیگر که یاد کردم بر سبیل اختصار.
و مخصوص بدین اوصاف متصوفه‌اند که ظاهر و باطن آراسته و پیراسته دارند به شریعت و طریقت، واخلاق پسندیده دارند، و از هر چه نباید دور باشند، و بدانچه باید نزدیک شوند.
بدان که مرد چون صاحب یقین شد همیشه راضی باشد به قضا و متصوفه را هیچ صفت نیکوتر از رضا نیست در همه احوال. چنانکه بر هیچ اعتراض نکنند.پیوسته راضی باشند.
متصوفه این طریق را ملازم‌اند. لاجرم دولت فراست حق تعالی ایشان را ارزانی داشته است. اگر ازیشان این حالت بینند، انکار دور باید داشت که ممکن است.