انگشت اشاره
معنی کلمه انگشت اشاره در دانشنامه عمومی

انگشت اشاره

معنی کلمه انگشت اشاره در دانشنامه عمومی

انگشت اشاره یا سبابه، نام انگشت دوم دست بعد از شست است که در انسان شامل یک انگشت در هر دست می شود «در مجموع ۲ انگشت». به طور عرفی این انگشت معمولاً برای اشاره به اشیاء و ثبت اثر انگشت است. به دلیل تراکم گیرنده های حسی در نوک این انگشت، سطح کف دستی نوک انگشت اشاره دارای حس لامسه بسیار قوی است. نام دیگر انگشت اشاره، انگشت سَبّابه است. در عربی سَبّ به معنی دشنام است و سبابه یعنی دشنام گویی و در میان عرب ها رسم بود که چون کسی را دشنام می دادند با این انگشت به سوی او اشاره می کردند.
انگشتان دست به جز انگشت شست دارای سه استخوان مجزا هستند که بین آنها مفصل وجود دارد و در انتهای آنها ناخن قرار دارد.
انگشت در بینی کردن خارج کردن مخاط درونی بینی یا اجرام خارجی از بینی به وسیلهٔ نوک انگشت دست است. این عمل، یک عادت معمول است که درصورت خیلی شدید شدن نیاز به درمان دارد. معمولاً این کار با انگشت اشاره انجام می شود.
در انسان نسبت اندازه انگشت حلقه و اشاره یک دودیسی جنسی است: به طور کلی و میانگین، در مردان؛ انگشت اشاره کوچکتر از انگشت حلقه است و در زنان؛ انگشت اشاره بزرگتر از انگشت حلقه است.

معنی کلمه انگشت اشاره در ویکی واژه

indice

جملاتی از کاربرد کلمه انگشت اشاره

گوینده این عبارت واژه‌های آن را به‌طور شمرده هجی می‌کند و با ادای هر هجا انگشت اشاره خود را به سوی فرد دیگری می‌گیرد. هجی این واژه‌ها به صورت «آن-مان-نوا-را-دو-دو-اسکا-چی، آنا-مانا-کَ-لا-چی» انجام می‌شود.
انگشت اشاره‌اش گه جود مفتاح دفین بحر و کان است
نقلست که در زندان سیصد کس بودند چون شب درآمد گفت: ای زندانیان شما را خلاص دهم گفتند چرا خود را نمی‌دهی گفت: ما در بند خداوندیم و پاس سلامت می‌داریم اگر خواهیم بیک اشارت همه بندها بگشائیم پس بانگشت اشاره کرد همه بندها از هم فرو ریخت ایشان گفتند اکنون کجا رویم که در زندان بسته است اشارتی کرد رخنه‌ها پدید آمد. گفت: اکنون سر خویش گیرید گفتند تونمی‌آئی گفت: ما را با او سری است که جز بر سردار نمی‌توان گفت: دیگر روز گفتند زندانیان کجا رفتند گفت: آزاد کردیم گفتند تو چرا نرفتی گفت: حق را با من عتابی است نرفتم این خبر به خلیفه رسید گفت: فتنه خواهد ساخت او را بکشید یا چوب زنید تا از این سخن برگردد سیصد چوب بزدند بهر چوبی که می‌زدند آوازی فصیح می‌آمد که لاتخف یا ابن منصور شیخ عبدالجلیل صفار گوید که اعتقاد من در آن چوب زننده بیش از اعتقادمن در حق حسین منصور بود از آنکه تا آن مرد چه قوت داشته است در شریعت که چنان آواز صریح می‌شنید ودست او نمی‌لرزید و همچنان می‌زد پس دیگر بار حسین را ببردند تا بردار کنند صدهزار آدمی گرد آمدند و او چشم گرد می‌آورد و می‌گفت: حق حق حق اناالحق.
گرچه احتمالاً مردم در دوران باستان نمی‌دانستند که اثر انگشت می‌تواند افراد را به صورت منحصربه‌فرد شناسایی نماید، اما در زمان حمورابی، کسانی که دستگیر می‌شدند انگشت نگاری می‌شدند. رشیدالدین همدانی، طبیب برجسته ایرانی در کتاب جامع التواریخ به رسم چینی‌ها در شناسایی افراد از طریق اثر انگشت اشاره کرده و توضیح داده‌است که «شواهد و تجربیات نشان می‌دهد که هیچ دو نفری اثر انگشت کاملاً یکسان ندارند». در این زمان در ایران نیز از اثر انگشت شست برای مهر نمودن اسناد استفاده می‌کردند. همچنین بر دیوار مقبره‌های باستانی مصر و یونان نیز آثار انگشت یافت شده‌است.
تندیس احمد متوسلیان در مارون‌الرأس در مرز فلسطین نصب شد، تا یادبودی از ربوده شدن این فرمانده ایرانی باشد. انگشت اشاره احمد متوسلیان در تندیس ساخته شده به سمت اسرائیل است.